مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرای جمهوری اسلامی دوران فعلی را دوران گذر به نظم جدید جهانی خواندند که در این دوران در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وارد عرصه شدهاند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند.
این نظم جدید جهانی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب دقیقا برخلاف نظم نوین جهانی مورد ادعای امریکاست که مدعی هژمون شدن قدرت خود پس از پایان نظام دوقطبی بود و به سمت نظام تک قطبی با همراهی متحدان اروپایی خود بود.
در نظم جدید جهانی قدرتهای سابقا کوچک به دلیل پیشرفتهای علمی و اقتصادی میتوانند سهمی از قدرت در عرصه جهانی را از آن خود کنند و به اندازه قدرت خود در عرصه بینالمللی ایفای نقش کنند. به عبارتی در این دوران دیگر آمریکا به مانند قبل نمیتواند سلطهگری کند و به میل خود سیاستهایش را در نظام بینالملل به پیش ببرد، بلکه نیازمند تعامل با همین قدرتهای سابقا کوچک است.
اما در این میان جمهوری اسلامی چه سهمی دارد و چگونه میتواند سهم خود را افزایش دهد؟ میتوان گفت در وهله اول خود انقلاب اسلامی و پیام و آرمان این انقلاب منبع اولیه قدرت نرم امروز جمهوری اسلامی ایران است. زیرا ایدئولوژی انقلاب اسلامی توانست از همان ابتدا میان خود و نظام سلطه غیریت ایجاد کند و مبانی فکری و اندیشهای روابط حاکم بر نظام بینالملل را به چالش بکشد و از همانجا نیز بود که غرب به چشم یک نظام متمایز که حرف تازهای دارد به جمهوری اسلامی نگریست و همین مسئله به خودی خود یک ظرفیت قدرت اولیه را برای کشور ایجاد کرد.
از طرفی 36 سال پس از انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی با گذر موفقیتآمیز از حوادث و سختیهای گوناگون از جنگ تحمیلی گرفته تا انواع تحریمهای سیاسی، اقتصادی، علمی و نظامی به درجهای از پختگی و بلوغ دست یافته است که میتواند در مقابل فشارهای وارده از سوی غرب و آمریکا در موارد مختلف استقامت نشان داده و به واسطه همین مسئله بتواند دایره نفوذ خود در منطقه را گسترش دهد.
همچنین پیشرفتهای علمی در حوزههای نظامی، پزشکی، هستهای، نانوو ... حاصل شده در طی سالهای اخیر که با تلاش دانشمندان جوان کشور بدست آمده است و برپایه اتکا به نیروهای داخلی کسب گردیده است توانسته به عنوان عاملی بازدارنده در مقابل فشارهای غرب و به ویژه آمریکا عمل کند و اگر اتکا به نفت نیز کاهش یابد و بتوانیم سهم بیشتر ثروت ملی را از طریق تولید محصولات برگرفته از علم و فناوری بومی بدست آوریم این مسئله به افزایش قدرت ملی، منطقهای و بینالمللی کشور میانجامد و در آنجاست که میتوانیم به عینه مفهوم دوران گذر از نظم جدید جهانی را درک کنیم.
ظرفیتهای فراوان انسانی، طبیعی و خدادادی به همراه پیشرفتهای علمی از یک سو و ظرفیتی به نام انقلاب اسلامی از سوی دیگر که حامل اندیشهای ظرفیتها و پیشرفتهای کشور است به مانند دو بال هستند که هرچه قدرتشان افزوده شود میتوانند بیشتر اوج بگیرند و در نتیجه سهم بیشتری از منابع سیال قدرت درعرصه جهانی را برای کشور حاصل کنند.
امروز به واسطه پیام و آرمان انسانی و ارزشی انقلاب اسلامی است که مقاومت در لبنان، فلسطین و سوریه توانسته برنامههای رژیم صهیونیستی و آمریکا را خنثی کند و اگر عراق تا به امروز در مقابل تروریستهای داعش مقاومت کرده است بخش مهم آن به واسطه حمایتهای مادی و معنوی ایران بوده است.
به همین نسبت اگر در حوزه علم و فناوری نیز با سرعت بیشتری فرآیند تولید محصول را طی کنیم و فرآیند تجاریسازی را انجام دهیم نه تنها به بازار داخلی کمک کردهایم بلکه در ادامه میتوانیم با حضور دربازارهای جهانی نه صرفا منطقهای، حضور مؤثرتری در صحنه تعاملات بینالمللی داشته باشیم. این به شرطی است که قدر نیروها و ظرفیتهای بومی را بدانیم و مسئولان کشور نیز به حمایت واقعی تولید داخل برآیند و در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی بر روی تولید داخلی و رونق آن سرمایهگذاری کنند، زیرا تولید داخلی قدرتمند خود یک منبع قدرت است که میتواند در لحظات حساس و بحرانی و معضلات و مشکلات منطقهای به کمک کشور بیاید.
باید بدانیم در دوران گذر به نظم جدید جهانی همه کشورها در تلاش و تکاپو هستند و اگر در این میان ما همچنان به نفت اتکا داشته باشیم و از اهداف چشمانداز 1404 عقب بمانیم بیشک از قافله قدرتهای نوظهور جهانی عقب خواهیم ماند و سالها طول خواهد کشید که به جایگاه شایسته خود در نظام بینالملل دست پیدا کنیم.
مهدی مخبری