به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بیستوسوم مهرماه، پانزدهم اکتبر، روز عصای سفید و روزی است که در تقویم جهانی به نام نابینایان ثبت شده است. روزی تا نابینایان جهان، بهتر در معرض دید عموم قرار بگیرند و بینایان ببینند که نقص یک عضو، مانعی بر سر راه طی کردن مسیر موفقیت نیست.
سما بابایی، حافظ کل قرآن کریم، یکی از این افراد است که با وجود آنکه از یکی از حسهای بزرگ یعنی حس بینایی محروم شده، اما موفقیت را با دیگر حواسش در آغوش گرفته است. موفقیتی که دنیا و آخرت او را تؤامان دربرگرفته است.
وی داوطلب تدریس قرآن مرکز توانبخشی خزانه است، به هر سختی بود برای تهیه گزارش خبری و تصویری از این مرکز، هماهنگیهای لازم را با سازمان بهزیستی انجام دادم.
روز مصاحبه هنگامی که اتومبیل، کوچههای خیابان قزوین را با سرعت طی میکرد به این فکر میکردم اگر منم هم نابینا بود چه شرایطی داشتم، آیا انگیزهای برای حفظ قرآن پیدا میکردم؟!، اتومبیل وارد خیابان عبید زاکانی شد و سپس خیابان نعمتی، وقتی به انتهای این خیابان رسید، نردههای سبز رنگ مجتمعی میان خانهها و مجتمعهای دیگر حکایت از خاص بودنش داشت، از ماشین پیاده شدم و به طرف مرکز رفتم وارد حیاط که شدم باغچه زیبا با تعدادی درخت خودنمایی میکرد، نظرم را کاشیهای زرد رنگ برجسته و متفاوت در کنار سایر کاشیهای کف حیاط و در کنار آن خطوط پهن و زردرنگی که مراجعهکننده و مددجویان کمبینا و نابینا را از درب ورود به سمت ساختمان اصلی راهنمایی میکرد، به خودش جلب کرد.
وارد ساختمان اصلی شدم و سراغ کلاس سما بابایی را گرفتم. از پشت درب صدای آموزش قرآنش شنیده میشد. چند لحظهای مکث کردم و بیشتر دقت کردم داشت با صوت دلنشینش بخشی از آیات قرآن را برای قرآنآموزانش تلاوت میکرد، مشتاق بودم که هرچه زودتر وارد کلاس شوم و با او به گفتوگو بنشینم در زدم! ناگهان سکوتی حاکم شد تنها صدای ضربه زدن نوک عصای سفیدش بر زمین شنیده میشد، سما با روی گشاده درب را باز کرد، تلألؤ نور خورشید از لابلای پرده توجه فرد را میدزدید، از میان نور سما بابایی جلو آمد با عینکی دودی بر چشم و ضمن خوشآمدگویی ما را به داخل کلاس دعوت کرد، کلاسی تنها با هشت میز تک نفره، نشستم در گوشهای تا کلاسش تمام شود.
آغاز حفظ از سن 8 سالگی
آرامش و متانت برخوردش که از همنشینی با کلام خالق هستی کسب کرده است و از سوی دیگر حلم و بردباریش در آموختن قرآن به تشنهگان این راه، نمود عینی داشت و به ناگاه مصادق آیه 4 سوره فتح «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ» را به ذهن تداعی میکرد و سبک گفتوگویش چنان شمرده شمرده همراه با ادب و با طمأنینه بود که دلیل آن چیزی جز مؤانست با قرآن نمیتواند باشد در اینجا فقط حس لامسه بود و سرانگشتان؛ گویا انگشتانشان چشم بینایی برای این روشندلان بودند که پس از تلاوت هر آیه توسط معلم، فراگیران با کشیدن دستهایشان بر روی صفحه سفید و برجسته قرآن ویژه خودشان، آیات را باهم همخوانی میکردند. کلاس تمام شد و سما که پشت میزش نشسته بود به من تعارف کرد تا بیایم در صندلیای که کنارش بود بنشینم، بلند شدم و به سمتش رفتم با گوشهایش گویا گامهایم را میشمرد دستم را گرفت و نشستم کنارش.
در این گزارش به بهانه 23 مهرماه، روز نابینایان به گفتوگو نشستیم با سما بابایی، حافظ روشندل قرآن کریم که در ادامه میآید.
سما بابایی، متولد سال 1369 در تهران است، وی دلیل ورودش به این دریای بیکران را در ابتدای امر همراهی والدینش میداند و گفت: حفظ قرآن را از سن هشت سالگی و هنگامی که در مقطع دوم ابتدایی و در مجتمع نابینایان نرجس در منطقه 4 تهران بودم، آغاز کردم.
وی ادامه داد: علاقهمندیام به حفظ قرآن کریم، کلاسهای حفظ فوقالعادهای بود که بعد از ظهرها، پس از اتمام کلاس به مربیگری آقای رجایی در مدرسه برگزار میشد.
این حافظ قرآن اضافه کرد: جلسات ابتدایی این کلاس حفظ، مملو از حضور سایر دانشآموزان در سالن اجتماعات مدرسه بود ولی به مرور زمان به دلیل اینکه کار حفظ نیازمند پشتکار است، تعداد دانشآموزان به 10 تا 12 نفر رسید.
حفظ قرآن با نوار ترتیل شهریار پرهیزکار در منزل
این مدرس قرآن عنوان کرد: در همان سن هشت سالگی و حدود دو ماه پس از حضور در کلاس حفظ، جزء اول را با موفقیت حفظ کردم که با تشویق خانوادهام و از طرف دیگر از سوی معلمم روبهرو شدم.
بابایی با اشاره به اینکه این کلاسها مدت کوتاهی برپا شد، ادامه داد: پس از مدتی به دلیل استعدادی که داشتم به صورت جدی امر حفظ را به صورت انفرادی با آقای رجایی دنبال کردم.
این حافظ قرآن با تأکید بر اینکه محفوظاتم زیر نظر آقای رجایی بود، افزود: برای حفظ در خانه فقط با نوارهای ترتیل شهریار پرهیزکار تمرین میکردم و از طرف خانواده نیز مورد حمایت قرار میگرفتم.
وی ادامه داد: در سن 10 سالگی و در عرض دو سال توانستم 15 جزء از قرآن را حفظ کنم و در آن زمان بود که با مسابقات اوقاف آشنا شدم و سپس برای اولین بار در مسابقات شرکت کردم و حضور در این مسابقات بهانهای شد برای حضور در زمینه فعالیتهای قرآنی و موجب شد تا با مؤسسات و افراد قرآنی بیشتر آشنا شوم.
بابایی تصریح کرد: در این میان برای تثبیت محفوظاتم به مهد قرآن میرفتم که ویژه عموم افراد بود اما کار حفظ را خودم به صورت انفرادی در خانه ادامه میدادم.
12 سالگی؛ حافظ کل قرآن
وی با اشاره به اینکه پس از مقطع ابتدایی در مدارس عادی ادامه تحصیل داده است، اظهار کرد: هنگامی که در مقطع دوم راهنمایی بودم و حدود 12 سالم بود موفق شدم حافظ کل قرآن شوم و سپس در مسابقات دانشآموزی شرکت کردم.
بابایی بر اینکه حضور در مسابقات و جمعهای قرآنی برایش بهانهای بود برای ادامه دادن با انگیزه کار حفظ و تثبیت محفوظاتش تأکید کرد و گفت: از سال81-80 به صورت جدی وارد مسابقات شدم، کما اینکه در ابتدای کار حفظم نیز در مسابقات دانشآموزی و غیر دانشآموزی حفظ 15 جزء و یک جزء شرکت کردهام و سپس که حافظ کل شدم در مسابقاتی چون سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش در رشتههای حفظ 15، 20 و حفظ کل قرآن شرکت کردم.
این مدرس قرآن عنوان کرد: در سال 72 در رشته حفظ 15 جزء حائز رتبه اول، در سالهای 84 و 91 در مسابقات سازمان بهزیستی در رشته حفظ کل قرآن حائز رتبه شدهام و همچنین در مسابقات دانشآموزی کشوری نیز مقام بدست آوردهام و سپس در مسابقات دانشجویی شرکت کردم و حائز مقام اول بیستوششمین دوره جشنواره ملی قرآن دانشجویان شدم.
بابایی ادامه داد: همچنین در سال 90 در مسابقات دانشگاههای سراسری رتبه بدست آوردم و علاوه بر آن در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه هم در رشته حفظ، دوبار رتبه دوم کل کشور را در سالهای 88 و 92، در مسابقات استان تهران در سازمان بسیج حائز رتبه دوم و در سال 90 هم رتبه اول مسابقات دارالقرآن علیبنابیطالب(ع) را بدست آوردم.
وی تصریح کرد: در حال حاضر فارغالتحصیل رشته الهیات گرایش علوم قرآن و حدیث در مقطع کارشناسی ارشد هستم و به مدت حدود دو تا سه سال هم است که به عنوان داوطلب تدریس قرآن در تمام مقاطع سنی بانوان در رشتههای روخوانی، روانخوانی، تجوید و حفظ با مرکز توانبخشی خزانه همکاری میکنم.
این حافظ قرآن افزود: توفیق خداوند شامل حال من شده است که میان این کلاسهای مختلف توجه و اهتمام ویژهای به قرآن پیدا کردم و در ادامه هم پدر و مادرم کمک کردند و با پشتکار و انگیزه تمامی امکانات لازم از قبیل تهیه کتاب، نوار و حتی بردن به کلاسهای فوق برنامه را برایم فراهم کردند.
وی اظهار کرد: پس از اتمام حفظ قرآن کریم در کلاسهای مختلف با حضور اساتید و پیشکسوتان قرآنی در رشتههای تجوید و صوت ولحن شرکت کردم.
بهرهمندی از محضر اساتیدی چون موسویبلده، سبزعلی و سعیدیان
بابایی گفت: در رشته قرائت قرآن، تجوید و صوت و لحن حدود شش سال است که از محضر سیدمحسن موسویبلده بهرهمند میشوم و همچنین از محضر سایر اساتید چون محمدحسین سبزعلی، محمدحسین سعیدیان، راضیه جمالی و زینب آقایی استفاده میکنم.
وی با توصیه به افرادی که میخواهند وارد حوزه حفظ شوند، ادامه داد: فعالیتهای قرآنی به ویژه ورود در زمینه حفظ نیازمند اراده قوی و پشتکار بسیار محکم است چون مبتی بر ممارست و تکرار است و باید طوری باشید که اصلا خسته نشوید و پای کار بایستید تا به نتیجه برسید.
این مدرس قرآن با اشاره به محدودیتهایی که در این عرصه برای روشندلان است، تصریح کرد: نابینایان برای ورود به این عرصه با کمبود کلاسها و فضای آموزشی روبهرو هستد و از سوی دیگر این افراد برای رفتوآمد به این مراکز دارای محدودیت هستند و نیازمند وسایل ایاب و ذهاب هستند.
وی در پاسخ به ویژگی بارزش، تأکید کرد: دیگران من را به صبور بودن میشناسند که این از برکت قرآن و همنشینی با آن است و از سوی دیگر حفظ قرآن باعث تمرکز و تقویت حافظه و ممارست میشود و تاکنون سعی من بر آن بوده است که در موقع حفظ بر روی ترجمه و مفاهیم قرآن نیز توجه داشته باشد تا بتوان از آموزههایش در جای جای زندگیام بهرهمند شوم.
سما بابایی؛ داوطلب تدریس در مرکز توانبخشی خزانه
در ادامه به سراغ مینو یثربی، مدیرکل مرکز توانبخشی خزانه رفتم تا با وی درباره این حافظ کل قرآن به گفتوگو بنشینم، وی گفت: سما بابایی در حال حاضر داوطلب تدریس قرآن این مرکز است و یک مدتی هم به عنوان کارورز با این مجموعه همکاری میکرد. او علمی را آموخته است و از فرصتها و توانمندیها به نحو احسن استفاده کرده است و در حال حاضر منتظر اشتغال است یعنی فردی است که در حال حاضر داوطلبانه در اینجا فعالیت میکند اما به محض اینکه کاری برایش پیدا شود ممکن است همکاری با ما تحت تأثیر آن وضعیت و شرایط کاریاش قرار بگیرد.
این کارشناس امور نابینایان ادامه داد: سما با افرادی کار کرده است که حتی چیزی از خواندن قرآن نمیدانستند و با روش او توانستند در مسابقات مقام بدست بیاورند.
وی با اشاره اینکه جزو شرح وظایف آموزش این مجموعه در آن زمان 14 سال به بالا بوده است، بیان کرد: وقتی دیدیم خانوادهها با کودکان به مرکز مراجعه میکردند از پتانسیل و ظرفیت موجود مجموعه چون حضور کارشناس پیشدبستانی، معلم بریل، معلم تحرک و جهتیابی، استفاده کردیم و این مجموعه و افراد به دلیل علاقه و اعتماد به نفس کنار هم قرار گرفتند تا بخشی به عنوان کودکان راهاندازی شد و سما بابایی نیز از کودکان دوره اول این بخش بود.
مدیرکل مرکز توانبخشی خزانه تصریح کرد: سما از حدود دو سال و نیمی با مادرش و همراهی پدرش، وارد مهد کودک این مرکز(که به آن مرکز توانبخشی کودکان زیر گروه سنی شش سال نابینا) شد و در کنار 10 کودک دیگر قرار گرفت و هر کدام مسیری را برای ورود به اجتماع و حین بزرگ شدنشان طی کردهاند و حال این مسیری است که او با مساعدت خانواده، مشاوران و سعی، تلاش، همت و علاقه خودش طی کرده است.
توانمندی این کودکان برای رسیدن به جایگاه فعلیشان در جامعه
یثربی با تأکید بر توانمندی این کودکان برای رسیدن به جایگاه فعلیشان در جامعه و سپس بر اهمیت نقش حمایتی خانواده، گفت: خانواده او وقتی کودک نابینایی را در خانه داشتند که با وجود ندیدن اما استعدادهای زیادی دارد، از او حمایت کردند و اگر آن حمایتها نبود شاید سما در این جایگاه فعلی نبود.
وی ادامه داد: بیشترین آسیب از بازخوردهای جمعی را با حضور در اجتماع، مادر سما میدید که او سعی کرد با قویتر کردن خودش و بالا بردن تواناییاش، در مقابل این واکنشها بیاهمیت باشد.
پرداخت زکات علم از طریق آموزش داوطلبی قرآن به نابینایان
یثربی اظهار کرد: به قول خود سما، او میخواهد آنچه را که آموخته است از این طریق، زکات دانشش را بپردازد. اما مطالبات سما برای این که جذب بازار کار شود با سیر صعودی سنش روبهرو شده است.
این کارشناس امور نابینایان تصریح کرد: بنابراین کودکی که از کودکی رشد و بالندگی داشته و خانواده و سازمان بهزستی این بستر را برایش فراهم کرده است، حاصلش افرادی مثل سما بابایی است.
وی در پایان یادآور شد: سما بابایی حدود 16 قرآنآموز دارد که در تمام گروههای سنی حضور دارند که او در کلاس با هر فرد براساس ظرفیتهایش برخورد میکند و به دنبال تبدیل توانمندیهای بالقوه و بالفعل و پررنگتر کردن توانمندیهای بالفعل افرادی که روبه خاموشی هستند، تلاش میکند.
گزارش تصویری را اینجا ببینید!
گزارش: سمیرا انصاری