به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، خداوند در دین مبین اسلام، راههای رسیدن سعادت به را انسان معرفی میکند و جامعهای را ترسیم میکند که در آن افراد از سلامت جسم و روح بهرهمند باشند و بتوانند فعالانه در عرصه زندگی فردی و اجتماعی خود حضور و عملکرد موثر داشته باشند.
باید اصولی حاکم باشد تا جامعهای قرآنی داشته باشیم؛ این مبانی شامل اصول اخلاقی، اعتقادی، خانوادگی، عبادی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی است.
حجتالاسلام سید محمدحسین راجی، استاد کفایه حوزه، مدرس دانشگاه و رئیس بنیاد صحیفه سجادیه در خراسان رضوی، یادداشتهایی را با محوریت «اصول جامعه قرآنی» در اختیار ایکنا قرار داده است که در هر روز از ماه مبارک رمضان، یکی از این اصول در خروجی این خبرگزاری قرار میگیرد.
در این یادداشت به «اخلاق» که یکی از زیر شاخههای اصول اخلاقی در جامعه قرآنی است پرداخته میشود. متن یادداشت به شرح زیر است:
خوش اخلاقی عبادت است
یک خانواده قرآنی باید اخلاقمحور باشد، مسائل اخلاقی را رعایت کند و خوش اخلاق باشد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: « ...وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ...» ای پیامبر اگر بد اخلاق بودی همه از دورت پراکنده میشدند.
آن چیزی که اسلام و شیعه را سر پا نگه داشته، بخشی از آن همان خوش اخلاقی ائمه بزرگوار و معصومین(ع) بوده است. خداوند در قرآن نمیفرماید: پیامبر(ص) اگر به تو علی را نمیدادیم همه از دورت میرفتند؛ اگر به تو فاطمه نمیدادیم همه از دورت میرفتند؛ آنها جای خود را دارند، اما خداوند میفرماید اگر بد اخلاق بودی همه از دورت میرفتند؛ چون خوش اخلاق بودی همه دورت جمع شدند. اخلاق نبوی خیلی مهم است.
امام حسین(ع) میفرماید:« اَلخُلقُ الحَسَنُ عِبادَةٌ » خوش اخلاقی عبادت است .یعنی کسی که خوش اخلاق باشد، عبادت انجام میدهد. نباید عبادت را فقط نماز و روزه و حج بدانیم، اینکه انسان با خانواده خود و دیگران خوش اخلاق باشد، این خودش عبادت است.
کیک برای سرهنگ عراقی
آقای ابوترابی زمانی که در اردوگاه اسرا در عراق بود، زیر شدیدترین شکنجهها قرار داشت اما هیچ گاه آه و ناله نکرد. افسر ارشد اردوگاه که بسیار ایشان را شکنجه میکرد ترفیع درجه گرفت و سرهنگ شد. مراسم جشن برای او در اردوگاه برگزار شد. همه افسران عراقی به او تبریک میگفتند. آقای ابوترابی از دوستانش خواست تا با کمی آرد و شکر یک کیک کوچک درست کنند. بعد کیک را در یک پارچه پیچید و به دفتر سرهنگ رفت. ایشان ارشد اردوگاه بود و به نمایندگی از دیگر اسرای ایرانی وارد اتاق سرهنگ شد. سرهنگ مثل همیشه با حالتی غرور آمیز گفت: چی شده؟ امروز توی جشن ما چی میخوای؟ آقای ابوترابی پارچه را از روی کیک برداشت و گفت: ما اسرا شنیدهایم که ترفیع درجه گرفتهاید. برای عرض تبریک این کیک را از سهمیه آرد و شکرخودمان برای شما درست کردیم. اخلاق نیکو آنقدر آن سرهنگ را متحول کرد و از آن روز برخورد این سرهنگ با همه اسرا تغییرکرد.
کاظم عبد الامیر، مسئول شکنجه اسرا در تکریت ۵ بود. خوش اخلاقی حاج آقای ابوترابی کاری میکند که او توبه کرده و الان جزء شهدای مدافع حرم است؛ این میشود اخلاق نیکو و اخلاق نبوی و ما به اخلاق نیکو نیاز داریم.
حضرت علی(ع) میفرماید: «خودتان را بر خوشاخلاقی تمرين و رياضت دهيد، زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقی خود به درجه روزهگير شبزندهدار میرسد.» اگر اخلاقتان خوش باشد به شما درجه خواهند داد. حضرت میفرماید :«خودتان را به خوشاخلاقی عادت دهید» بنابراین باید عادت کنیم که انسان خوش اخلاقی باشیم.
حکایت مرد شامی و رفتار امام حسن(ع)
مردم بنده محبت هستند و اگر ازانسان محبت ببینند جذب میشوند. مانند ماجرای مرد شامی با امام حسن(ع).
مردی از اهل شام وارد مدینه شد که به خاطر تبلیغات سوء معاویه و دیگر دشمنان اهل بیت(ع)، کینهای عمیق از امام علی(ع) و فرزندانش در دل داشت. یک روز که امام حسن(ع) را سوار بر مرکب دید، زبان به ناسزا گشود و با صدای بلند به لعن و نفرین آن حضرت پرداخت؛ اما امام در برابر این یاوهگوییها سکوت کرد.
وقتی مرد شامی به سخنان زشت و ناپسندش پایان داد، امام حسن(ع) نزد او رفت و لبخند زنان سلام کرد و مهربانانه فرمود: «جناب آقا! به گمانم (در این شهر) غریبی، اگر گرسنه باشی سیرت میکنیم و اگر بیلباس باشی لباست میدهیم و اگر فراری باشی پناهت میدهیم و اگر حاجتی داشته باشی آن را برآورده میکنیم. حالا خوب است اسباب و وسائلت را برداری و نزد ما بیایی و تا هنگام رفتنت (از مدینه) مهمان ما باشی که این برای تو بهتر است.»
مرد شامی از شنیدن این سخنان محبت آمیز و جوانمردانه دگرگون شد و از برخورد نادرستش پشیمان گشت و در حالی که از ندامت میگریست گفت :گواهی میدهم که تو جانشین خدا در زمینی خدا بهتر میدانست که رسالت خویش را به عهده چه کسی قرار دهد. تو و پدرت علی منفورترین مردم نزد من بودید و اکنون محبوبترین مردم نزد من هستید.
زینت اسلام، خوش اخلاقی است
امام صادق(ع) :«إنَّ مِمّا يُزَيِّنُ الاسلامَ الاخلاقُ الحَسَنَةُ فيما بَينَ النّاسِ» خوش اخلاقى در بين مردم زينت اسلام است. یعنی هر چیزی زینتی دارد زینت اسلام هم خوش اخلاقی است.
یک خانواده قرآنی اخلاق محورند. اخلاقشان اخلاق خوبی است و دغدغه اخلاق دارند. فقط با دعای ندبه و دعای کمیل خواندن و مسجد رفتن نمیتوان برای امام زمان(عج) یار جمع کرد! اینکه خودمان صبح جمعه برویم دعای ندبه اما فرزندمان شب جمعه تا صبح در پارتی باشد، او را چه زمانی میخواهیم تربیت کنیم؟ اگر به فرزندمان نیکی کنیم و با فرزندمان اخلاق نیکو داشته باشیم او هم جذب امام زمان(عج) میشود. یا مثلا کسانی که مغازه دارند و برای نماز به مسجد میآیند، دو سه تا مغازه کنارشان را هم جارو بکشند، نه اینکه آشغالهای مغازهاش را جلوی مغازه دیگران بریزند؛ اخلاق این گونه است.
قهوهچی قطار!
در سفري كه مرحوم سيد حسن مدرّس به استانبول داشت. دولت عثماني براي احترام به ايشان، دستور داد يك واگن اختصاصي در اختيارش گذاشته شود، تا اگر در بين راه خواستند استراحت كنند. مدرّس بلند شد، قليان تميزي چاق كرد و چاي خوش عطري دم كرد و براي كارمندان و محافظان قطار برد. رئيس قطار از سيماي ساده مدرّس فكر كرد او قهوه چي است. گفت: يك چای ِديگر هم بدهيد. مدرّس با كمال خوشرويی چاي ِدوم را هم برد. وقتي به مقصد رسيدند، رييس قطار پيش آمد و به مترجم گفت كه مي خواهد پول چاي را بدهد. مترجم گفت: پول لازم نيست. رئيس قطار گفت: مايل نيستم ضرري متوجه پيرمرد ِقهوه چي بشود.
در همين وقت، جمعي از هيئت، استقبال كردند و مدرس را با احترام، پيشاپيش بردند. مترجم به مسئول آن قطار گفت: اصلاً اين واگن فوق العاده، براي همين مرد محترم به قطار اضافه شده است. رئيس كه هم از اين ماجرا شرمنده شده بود و هم از فروتني مدرّس تعجّب كرده بود، رو به دوستان گفت: به خدا سوگند كه بعد از حضرت عمر، ما آقايي به اين بزرگواری نديدهايم. این عالم اسلامی خیلی روی آن شخص تأثیر میگذارد و این میشود اخلاق نبوی.
أَنَ أَحْسَنَ الْحَسَنِ، الْخُلُقُ الْحَسَن
حدیثی است که در بین احادیث، از جهت سند و متن منحصر به فرد است که میفرماید:«حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ، حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ، حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ، حَدَّثَنَا الْحَسَنُ، عَنِ الْحَسَنِ، عَنِ الْحَسَنِ: أَنَ أَحْسَنَ الْحَسَنِ ، الْخُلُقُ الْحَسَن» حدیث کرد برای ما ابوالحسن، که او روایت کرد از ابوالحسن، که او نیز روایت کرده از ابوالحسن، که او شنید از حسن که او گفت شندیم از حسن که او شنیده بود از امام حسن(ع)؛ که ایشان فرمودند که: «همانا حسنترین حسنها، خُلق حسن است (نیکوترین نیکوها ؛ خلق نیکوست)».
آثار بداخلاقی در خانواده
اگر خدا به یک شخصی اخلاق نیکو دهد، بهترین نیکیها به او داده شده است، به ویژه اخلاق نیکو در خانه. بعضی افراد در بیرون خانه، خوش اخلاق هستند اما به محض اینکه به خانه میرسند بد اخلاقی شروع میشود.
سعد ابن معاذ شهید و مستجابالدعوه بود. پیامبر خودشان او را غسل دادند و کفن کردند. خودشان وارد قبر شدند و خاک بر روی بدنش ریختند. مادرش آمد و گفت: هنیئا لکم، خوش به سعادتش عجب جایی دارد. پیامبر(ص) فرمودند:« برای خدا تکلیف مشخص نکن. فرزندت در نهایت عذاب است». گفت چرا؟ فرمودند: او با خانوادهاش بد اخلاق بود. معلوم میشود سعد ابن معاذ هم خیلی بداخلاق نبوده، چون کسی اگر خیلی بداخلاق باشد اصلا شهید نمیشود، مستجابالدعوه نمیشود؛ اما کمی ترشرو بوده است.
شخصی نزد امام رضا(ع) آمد تا درباره خواستگاری كه براي دخترش آمده بود كسب تكليف کند. گفت: فردي از خويشاوندانم به خواستگاری دخترم آمده است كه سوء خُلق دارد (بد اخلاق است)؛ اكنون چه كنم؟ دخترم را به او بدهم يا نَه؟ شما چه ميیفرماييد؟ امام، در جواب نامهاش نوشتند: «لا تُزَوِّجْهُ إِن ْكان َسَيّئَ الْخُلْقِ»؛ اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده.پس اولین اصول از خانواده قرآنی این است که اخلاق رعایت شود.
انتهای پیام