به گزارش ایکنا از لرستان، شهید جانعلی رشیدی ذهابی، در نهم فروردین ماه سال ۳۶ در روستای هرو از توابع شهرستان خرمآباد دیده به جهان گشود. وی که پرورش یافته دامان پدر و مادری به نامهای امیرخان و هما بود، دانش خود را تا پایان مقطع ابتدایی ارتقا بخشید و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد.
شهید جانعلی رشیدی ذهابی سرانجام در چهارم بهمن سال ۶۵ در منطقه شلمچه و بر اثر اصابت ترکش به کف پا به فیض شهادت نائل آمد و در بهشت رضای خرمآباد آرام گرفت.
گلچینی از وصیت نامه شهید جانعلی رشیدیذهابی
در گلچینی از وصیتنامه شهید جانعلی رشیدیذهابی چنین آمده است: «آنقدر به جبهه میرویم و میجنگیم تا آخرین قطره خون که در بدن داریم. ای مادران نکند از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر پروردگار نمیتوانید جواب زینب(س) را بدهید. استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست. همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید. هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمین و روز جشن منافقین است. حضورتان را در جبهههای حق نگه دارید و همیشه در خط امام و پشتیبان او باشید».
متن کامل وصیتنامه شهید جانعلی رشیدیذهابی
وصیتنامه شهید جانعلی رشیدیذهابی آمده است: «سلام گرم به امام عزیزمان خمینی بشکن و با درود فراوان به رزمندگان جبهه حق علیه باطل و با درود فراوان به تمام شهیدان صدر اسلام. به حضور امام عزیزمان و ملت مسلمان ایران میرسانم آنقدر به جبهه میرویم و میجنگیم تا آخرین قطره خون که در بدن داریم.
ای جوانان! نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد. ای مادران! نکند رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر پروردگار نمیتوانید جواب زینب(س) را بدهید که تحمل ۷۲ تن از یاران صمیمی حسین را نمود. همه مثل وهب جوانهایتان را بفرستند و حتی جسدهای آنها را تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا دادهام پس نمیگیرم.
برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمین و روز جشن منافقین است. حضورتان را در جبهههای حق نگه دارید و همیشه در خیل امام و پشتیبان او باشید.خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
و اما در اینجا سخنم را با خانوادهام شروع میکنم: ای مادر عزیز! اگر سعادت آن را پیدا کردم که شهادت نصیبم شد برای من گریه و زاری نکنید و اگر زیاد ناراحت شدید اول به یاد حسین(ع) سالار شهیدان راه حق و حقیقت گریه کنید. و از شما میخواهم که استقامت خود را حفظ کنید تا دشمنان از رفتن من خوشحال نشوند و مادر! من میدانم که در طول عمرم فرزندی شایسته برای شما نبودهام مرا حلال کنید و از شما میخواهم که برای من به هیچ عنوان سیاه نپوشید.
و اما ای برادرانم! از شما میخواهم که اگر از دست برادر حقیرتان ناراحتی پیدا کردهاید مرا حلال کنید. و ای خواهرانم! از شما میخواهم که اگر از دست برادر حقیرتان دچار ناراحتی شدهاید مرا حلال کنید. و اما ای خانواده عزیزم از شما میخواهم که فرزندان مرا مثل فرزندان خودتان بدانید و آنها را طوری تربیت کنید که مثل حسین(ع) و فاطمه گونه تربیت شده باشند.
و اما ای همسرم از شما میخواهم که اگر از دست بنده ناراحتی یا نگرانی دارید مرا حلال کنید و از شما میخواهم که مثل همسران شهدا حجاب خود را رعایت کنید و از مواظبت بچههایم سرپیچی نکنید چون که آنها در یک موقع به درد شما میخورند و از شما میخواهم که برای من زیاد ناراحت نباشید چون که بازگشت همه به سوی خداست. و از شما میخواهم که از تمام دوستان و فامیلهایم برای من حلالیت طلبید.خدایا! خانوادهام را به تو سپردهام. به امید پیروزی رزمندگان اسلام و وصیتنامه مرا به پسر بزرگم محمد رشیدی بدهید بخواند».
برایم گریه و زاری نکنید و امام خمینی را تنها مگذارید
شهید عقیل خوانساری در سوم فروردینماه سال 39 در روستای کلکله از توابع شهرستان ازنا از پدری بهنام مصیب و مادری بهنام ملوک متولد شد، تحصیلاتش را تا اول متوسطه ادامه داد و به شغل کشاورزی روی آورد و در 21 فروردینماه سال 62 در منطقه دهلران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش در روستای کلکله شهرستان ازنا به خاک سپرده شد.
در گلچینی وصیتنامه شهید عقیل خوانساری میخوانیم: «از خداوند متعال و قادر میخواهم که در راه او به شهادت که یک فیض الهی است نائل شوم.تنها تقاضای من از شما این است که امام را یاری کنید.اگر لیاقت شهید شدن را داشتم برایم گریه و زاری نکنید و امام خمینی را تنها مگذارید».
متن کامل وصیتنامه شهید عقیل خوانساری
در وصیتنامه شهید عقیل خوانساری آمده است: «خدمت مادر عزیز از جان عزیزم! خیلی دعا و سلام میرسانم.خدمت برادرانم مسلم، عبدالله، روزعلی سلام میرسانم.خواهرانم مرضیه، لیلا را دعا میرسانم.خالهام ماطلا و داییم مشهدی میرزا را دعا و سلام میرسانم.
مادرجان! من این نامه را وصیت خودم قرار میدهم و امیدوارم که لیاقت شهید شدن را داشته باشم.مادرم و عزیزانم! ما به یاری الله در این زودیها عملیاتی را در پیش داریم و از خداوند متعال و و قادر میخواهم که در راه او به شهادت که یک فیض الهی است نائل شوم.
به مادرم، برادرم و خواهرم و عزیزانم! اگر من شهید شدم صبور باشید.مادرم! اگر لیاقت شهید شدن را داشته باشم از علیاکبر حسین(ع) و از قاسم حسن(ع) و از همسنگرانم بهتر نیستم.مادرم و تمام عزیزانم! تنها تقاضای من از شما این است که امام را یاری کنید.مادرم! از تو مادر مهربانم تقاضا میکنم که بعد از من سهیلا و طاووی را خودت نگهداری کنی و همسر را سلام میرسانم.
از قول من به همسرم بگویید که با من درست رفتار نکردی.همسرم تو گذشته از همسری، دختر عمه من هم بودی، چرا هر وقت من به مرخصی میآمدم تو در خانه مادرت بهعنوان قهر بودی.بتول همسرم! امیدوارم تنها تقاضایم را برآورده کنی.بعد از شهادتم دخترانم سهیلا و طاووس را به دست مادرم بدهی و خودت میتوانی همانطور که تا حالا رفتهای بروی.بتول! امیدوارم به خدا که اگر از من بدی دیدهای مرا حلال کنی و بچههایم را به مادرم بدهی.همسرم! بعد از من ازدواج کن ولی تو را به خدا و جان من و جان برادرت، سهیلا و طاووس را به خانه شوهر مبر.من از صمیم قلب برایت آرزوی خوشبختی مینمایم.در ضمن مادرم! از تو توقع دارم که صبور باشی و بتول هرچه از زندگی میخواهد به او بدهی تا از من راضی باشد و مادرم و عزیزانم! اگر لیاقت شهید شدن را داشتم برایم گریه و زاری نکیند و امام خمینی را تنها مگذارید.امیدوارم خدا را صبور و بردبار و مرا قدرت روحی و شهادت را نصیبم نماید.از قول من به تمام رفقایم سلام برسانید.پسر خالههایم و پسر داییهایم را دعا و سلام میرسانم اگر شهید شدم امام را تنها نگذارید».
انتهای پیام
انتهای پیام