محسن نصری، استاد گروه معارف دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره معنویت در عصر مدرن، اظهار کرد: با توجه به خلقت انسان میبینیم که خداوند در آیه 29 سوره حجر میفرماید:«... وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي...؛ از روح خود در او دمیدم.» یا در آیه 14 سوره مومنون پس از آفرینش مادی انسانها میفرماید: «...ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ...؛ سپس آن را آفریدهاى دیگر ساختیم(به او حقیقت انسانى بخشیدیم)».
دین برنامهای برای زندگی است
وی افزود: انسانی که اصل او معنویت است و روح با شرافت الهی در او دمیده شده، باید راهی مستقیم طی کند؛ در نهایت این راه، انسانیت انسان شکوفا شده و به کمال و سعادت میرسد. دین نیز برنامهای برای زندگی از جانب خداوند است.
این استاد گروه معارف دانشگاه اصفهان تصریح کرد: در آیه 19 سوره آلعمران آمده است: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ...؛ دین نزد خدا تسلیم شدن در برابر او و پذیرفتن احکام و حقایقى است که او فرو فرستاده است». پس از این راه میتوانیم به طور حقیقی به خداوند برسیم که نشان دهنده بعد معنوی انسان است.
توحید محور رشد و کمال انسان است
نصری با بیان اینکه به وسیله توحید و توجه به حقیقت الهی میتوان به کمال انسان دسترسی پیدا کرد، افزود: در معنوی زیستن، معنویت تمام ابعاد زندگی ما از جمله تمام رابطههایمان که شامل رابطه انسان با خودش، با خدا، با دیگران در زندگی اجتماعی، طبیعت و نظام سیاسی است را در بر میگیرد. این رابطهها میتواند براساس معنویت و بر محور توحید شکل بگیرد.
نصری خاطرنشان کرد: البته در نوعی معنویت خود بنیاد و غربی، این روابط پنجگانه بر هر اساسی به جز توحید شکل گرفته و آرامشی دنیوی و بدون خدا و سعادت انسان- البته نه آرامشی که در توحید وجود دارد - به انسان عطا میکند. پس ما باید روابط پنجگانه را بر اساس توحید پیش ببریم و تسلیم دستورات الهی شویم.
وی تصریح کرد: ما میتوانیم برای رسیدن به آرامش نماز بخوانیم، اما این نماز در سایه ولایت طاغوت ارزشی ندارد، چون نگاهی که وجود دارد نه یک نگاه اسلامی، بلکه نگاهی سیستمی و پازلی است. تمام ارتباطات انسان به هم پیوسته هستند و باید با معنویت همراه شوند تا ما را به کمال و حیات طیبه برساند. اگر ارتباطات انسان همانطور که خداوند فرموده و مبتنی بر سیره اهل بیت (ع) باشد، آنگاه به معنای واقعی به معنویت میرسیم.
وی با اشاره به وضعیت معنویت در روزگار مدرن امروز گفت: عصر جدید یا مدرن در غرب، از دوره رنسانس به بعد به وجود آمد و مبنای آن اومانیسم بود، یعنی اصالت انسان به جای اصالت خداوند و یا عقل خود بنیاد به جای عقلی که در پرتو وحی، انسان را به سعادت برساند، قرار گرفته است. در دنیای مدرن که محورش اومانیسم میباشد، انسان خودش برای خودش تصمیم میگیرد، بعضی غیر موحد هستند، خدا را قبول ندارند و معتقدند که پیدایش جهان تصادفی بوده، تعدادی هم موحد هستند و خدا را قبول دارند، اما به خدای خالق اعتقاد دارند، نه خدای شارع؛ یعنی خداوند برنامه زندگی و شریعت را به خودمان سپرده است و به تعبیر دیگری میگویند خداوند انسان و جهان را آفریده و بازنشسته شده و زندگی دنیایی را به دست خودمان سپرده است.
این استاد گروه معارف دانشگاه اصفهان خاطرنشان کرد: جهان مدرن امروز به عقل خودبنیاد و اصالت انسان اعتقاد دارد، به همین خاطر نیچه، فیلسوف آلمانی، در توصیف جامعه اروپایی پس از رنسانس گفت: «خدا مرده است»، یعنی این جامعه به خدا کاری ندارد و خدا نیز در زندگی آنها نقشی ندارد، حتی خداوند در کلیساها هم نیست و اگر یکشنبهها به کلیسا میرویم، این کلیسا، کلیسایی بدون خدا است.
رفتارهای خشونتآمیز درغرب نتیجه دور شدن از معنویت است
نصری تصریح کرد: با وجود این نوع مدرنیته، معنویت حقیقی ریشه گرفته از توحید در خلقت انسان، نمیتواند وجود داشته باشد. به همین خاطر در دوران مدرنیته بدترین جنگها و خشونتها به وجود آمده است، جنگهایی مانند جنگ جهانی اول و دوم، حمله آمریکا به ویتنام، افغانستان و عراق، جنگ کره، یا جنایات صهیونیستها در فلسطین، لبنان، یمن و بحرین.
وی تصریح کرد: اینکه چرا دنیای مدرن این چنین خشن شده ؟ چرا بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی میاندازد که در عرض چند ثانیه 200 هزار نفر را میکشد؟ چرا 50 میلیون کشته نتیجه تصمیمات هیتلر در جنگ جهانی دوم است؟ همه ناشی از این میباشد که چون انسان از عقل خود بنیاد استفاده کرده و خودش برای خودش تصمیم میگیرد و از معنویت دور شده است.
وی با بیان اینکه بعضی از متفکران غربی پس از جنگ جهانی دوم دور شدن از معنویت را دلیل رفتارهای خشونت آمیز دانستند، خاطرنشان کرد: جنگهای صورت گرفته در چند قرن گذشته تاکنون همگی توسط مدعیان مدرنیته به پا شده است. پس نتیجه میگیریم که معنویت باید در زندگی انسان حضور داشته باشد، اما معنویتی که مد نظر آنها میباشد، معنویتی تنها مخصوص این دنیا و با استفاده از امکانات و تکنولوژی است.
معنویت توحیدی، ضامن سعادت دنیوی و اخروی انسان است
نصری در ادامه گفت: اما معنویت حقیقی که اسلام و قرآن مطرح میکنند تنها مختص این دنیا نیست، بلکه سعادت اخروی انسان را نیز تحقق میبخشد. معنویت حقیقی فقط برای ظلم نکردن به دیگران یا تشکیل یک تمدن حیوانی برای رعایت قانون یا ایجاد یک آرامش نسبی نیست، که البته دنیای غرب در همین هم شکست خورده، چون معنویتی برگرفته از توحید نیست.
وی تصریح کرد: نتیجه معنویت غرب عرفانهای نوظهوری است که مردم فکر میکنند آنها را به آرامش میرساند. اکنون بدترین جنایتها در کشورهای اروپایی اتفاق میافتد، مثلا کسی اسلحه به دست به مدرسه رفته و به راحتی آدم میکشد یا به کشورهای دیگر حمله میکند. پس معنویتی که عدهای معتقد هستند در مدرنیته به آن نیاز داریم، دستیابی به آرامشی دنیوی است تا خشونت را کم کند، اما همین هم نتیجه نداده است. در قرن بیست و یکم بیشترین بیماریهای روحی و روانی در جوامع اروپایی رایج شده و این جوامع نتوانستهاند با روانشناسی و معنویتی که ارائه میدهند نتیجه درست و رضایتبخشی بگیرند.
معنویت بدون عقلانیت معنی ندارد
این استاد حوزه علمیه با اشاره به رابطه معنویت و عقلانیت گفت: معنویت براساس عقلی به وجود میآید که براساس توحید است. به تعبیر امام صادق (ع) عقلی که ما را بنده خداوند میکند، با معنویتی که ما را به آرامش میرساند، هماهنگ است. در واقع معنویت بدون عقلانیت معنی ندارد. اما در دنیای مدرن غرب معنویتی مطرح میشود که ریشه در عقلانیت خودبنیاد دارد. این معنویت نتیجه خوبی نداده، چون ریشه و بنیان آن درست نیست.
وی در پایان گفت: انسان در دنیای امروز برای رسیدن به کمال، به عقلانیت همراه با معنویت نیاز دارد، اما عقلانیتی که ریشه در وحی و معنویتی که ریشه در توحید داشته باشد.
انتهای پیام