ریشه‌یابی جایگاه روحانیت و فراز و فرودهای آن
کد خبر: 3767756
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۵
روحانیت و مردم/۲

ریشه‌یابی جایگاه روحانیت و فراز و فرودهای آن

گروه اجتماعی - عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به تشریح علل و ریشه‌یابی جایگاه تاریخی روحانیت میان مردم و فراز و فرودهای آن پرداخت.

ریشه یابی تاریخی جایگاه روحانیت در بین مردمحجت‌الاسلام غلامرضا صدیق‌اورعی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌و‌گو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص چگونگی پیدایش روحانیت در جهان اسلام اظهار کرد: به عنوان یک جامعه‌شناس گروه‌های اجتماعی، ابتدا لازم است چگونگی پدیدار شدن قشرها و گروه‌های اجتماعی را در جامعه ارزیابی کرد که یکی از این قشرها، قشر روحانی، عالمان و مروجان دین هستند. قشر روحانی نیز تنها مخصوص به دین اسلام و مذهب تشیع نیست بلکه در سایر مذاهب مسلمان و ادیان عده‌ای عالم و مروج دین همچون یهود و مسیحیت وجود دارد. حتی در ادیانی که به لحاظ جامعه‌شناسی، دین نامیده می‌شوند اما به معنای واقعی الهی نبوده و ادعای پیامبری نیز ندارند، همچون بودیسم و هندوئیسم که در سراسر قاره آسیا به صورت فراوان می‌توان آن‌ها را یافت، چنین مسئله‌ای به چشم می‌خورد.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد ابراز کرد: سایر ادیان و مذاهب نیز عالمان و متخصصان مربوط به خود را دارند که وظایفی همچون اداره معابد، تفسیر متون دینی، آموزش دینی و برگزاری مناسک دینی را برعهده دارند. آموزه‌های هر دین ابتدا مروجان و نوآورانی داشته است. آن دسته از ادیانی که الهی بوده‌اند، پیامبرانی داشتند که دین آنها یا با استقبال مواجه می‌شد و یا نمی‌شد.

حجت‌الاسلام صدیق‌اورعی با اشاره به نظریه جامعه‌شناسی با عنوان «قانونمندی اشاعه» گفت: در قرآن آمده است: «يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا؛ مردم را ببینید که فوج فوج به دین خدا درمی‌آیند». همه اشاعه‌ها به این صورت عمل می‌کند. رواج دین پیامبر(ص) و یا پیشنهاد یک مصلح مانند بودا و یا تحقیقات یک فیلسوف مانند ارسطو همیشه به این صورت بوده که ابتدا با مقاومت و مزاحمت مردم مواجه می‌شد و سپس مورد قبول واقع می‌گشت.

توسعه دین
وی اضافه کرد: در تاریخ اسلام نیز توسعه دین همینگونه رخ داد. ابتدا پیامبر(ص) دین خویش را به همسرش و حضرت علی(ع) عرضه کرد؛ سپس اقوام و خویشان را در جریان قرار داد و کم کم تا سه سال نخست حدود 40 نفر با این دین آشنا شدند. پس از گذشت این مدت بود که دعوت عمومی آغاز شد. پس از اعلام عمومی دعوت، بخشی از قوم بنی‌هاشم و قریش اسلام را نپذیرفتند. سپس اذیت و آزار مسلمانان و محاصره اقتصادی ایشان آغاز و نقشه قتل پیامبر(ص) نیز مطرح شد. با این حال در مدینه، پیامبر(ص) مریدانی پیدا کرد که با او قراردادی با عنوان پیمان‎های عقبه اول و دوم منعقد کردند.

این جامعه‌شناس عنوان کرد: کم کم پیامبر(ص) قدرت را به دست گرفت و اسلام از جزیرةالعرب به بیرون از مرزهای آن در مصر و شام و ایران گسترش پیدا کرد. پیامبر(ص) سیره‌ای داشت که عمدتاً صحابه ایشان، آن را به خاطر داشتند و این سیره را به فرزندان خویش نیزآموختند. با این حال بین فرزندان صحابه بر سر سیره پیامبر(ص) اختلاف ایجاد شد و چون هیچ‌کدام ایشان را درک نکرده بودند، عده‌ای پیدا و به دنبال حقیقت سیره پیامبر(ص) و از بین بردن تناقضات موجود در روایات شدند که به ایشان پیرو می‌گفتند.

حجت‌الاسلام صدیق‌اورعی بیان کرد: علاوه بر این به جهت گسترش اسلام در عالم، پیامبر(ص) کسانی را برای ترویج اسلام به شهرهای دیگر فرستاد که به آن‌ها اعتماد داشت و مورد قبول دیگران نیز بودند. باید گفت، به طور کلی فرایند جامعه‌شناختی پیدایش عالمان و مروجان ادیان و مذاهب و حتی فرقه‌ها و مکاتب به همین شکل قابل تحلیل است.

وی در ادامه گفت: همین رویه در مورد مکاتبی مانند مارکسیسم نیز پیاده شده است. کارل مارکس مرام اصلاحی و تحلیلی داشت که عقاید وی کم‌ کم مورد پذیرش قرار گرفت. پس از وفات وی مارکسیت‌های بعدی مانند لنین و استالین شخصیت‌های ایدوئولوژیکی بودند که اصلاحیه‌هایی بر عقاید مارکس تعریف کردند که نمونه‌هایی مانند مارکسیست لنینسیم از همینجا پدیدار شد. این‌ها هم مانند همان روحانیون مذهبی بودند که پیروان مکتب، کتاب‌های آنان را مطالعه کرده و سؤالات خویش را از آنان می‌پرسیدند.

روحانیت و صلاحیت اخلاقی
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به میزان احترام مبلغان دینی و مکاتب در هر جامعه اظهار کرد: حال اینکه احترام چنین قشری در یک جامعه تا چه میزان حفظ می‌شود، مرتبط با تخصص است. در حقیقت یک مبلغ دارای یک بعد تخصصی در شخصیت خویش است مانند بقیه تخصص‎ها مانند طبابت، آهنگری، خیاطی و... . در واقع افراد بر مبنای نیاز خود به دنبال کسی می‎روند که متخصص باشد. با این حال ممکن است یک متخصص در هر زمینه‎ای مورد احترام نباشد اما افراد از حیث اقتدار علمی و معنوی فرد متخصص، برای وی احترام خاصی قائل هستند. در حقیقت ما می‌دانیم که فرد متخصص چیزی می‌داند و ما به او محتاج هستیم که از همین جنبه برای ما محترم است.

این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: اقتدار معنوی در امور مذهبی و دینی در اختیار عالمان آن دین است که پیروان آن دین او را می‌پذیرند. همه جوامع، مذاهب و فرقه متخصصین و ایدئولوگ‌هایی دارند که دارای اقتدار معنوی هستند. البته علوم دیگری هم هست که جنبه فرقه و مذهب نداشته اما به ابعادی از زندگی ما می‌تواند کمک کند که آن هم دارای اقتدارعلمی تخصصی خود است.

حجت‌الاسلام صدیق‌اورعی بیان کرد: علاوه بر تخصص، صلاحیت اخلاقی نیز برای ایجاد اقتدار معنوی و علمی لازم است. به عنوان نمونه افراد به پزشکی اعتماد می‌کنند که کاربلد باشد و از تخصص خویش سوءاستفاده ننماید. در مورد روحانیون نیز همین امر صادق است. ممکن است افراد از یک روحانی مطمئن باشند که او تمام منابع دین را به دقت مطالعه کرده و حتی از عالمان دیگر هم علم فراتری دارد.

وی افزود: با این حال گاهی اوقات ممکن است یک روحانی از احساسات دینی مردم سوءاستفاده کند و با اینکه صلاحیت علمی لازم را دارد، از صلاحیت اخلاقی برخوردار نباشد؛ کسی هم به او مراجعه نخواهد کرد. بنابراین روحانیون به علت یک نیاز تاریخی پدیدار شدند؛ همانطور که دیگر مشاغل هم به همین دلیل ایجاد شد. اما در همه اقشار دو بعد صلاحیت علمی و اخلاقی باید پدیدار باشد تا مردم به آنان اعتماد کنند.

طبقه‌بندی اجتماعی
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به طبقه‌بندی اجتماعی «مازلو» و ارتباط آن با کسب علم و دانش در گذشته و حال گفت: یکی از عللی که در گذشته یک دانشمند کمتر پرورش می‌یافت، به نیازهای انسان‌ها و اولویت‌بندی آنان باز می‌گردد. اصلی‌ترین نیاز انسان غذاست. در گذشته و حال همیشه اینگونه بوده که انسان‌ها در ابتدا به اصلی‌ترین نیاز خود می‌پرداختند و سپس سراغ تأمین سایر نیازهای خویش می‌رفتند. براساس طبقه‌بندی مازلو در گذشته تأمین غذا از طریق زراعت و دامداری فراهم می‌شد و اکثر مردم به صورت مستقیم مشغول تولید غذا بودند زیرا ابزار آن‌ها توان تولید انبوه را نداشت و یک فرد مجبور بود با کمک تمام اعضای خانواده و همسایه‌های خویش یک زمین را زراعت کند. محصول این زمین نیز مشترکان زیادی مانند اربابان، اعضای خانواده و... داشت.

حجت‌الاسلام صدیق‌اورعی عنوان کرد: براساس سرشماری سال 1300 در ایران، 11 درصد جمعیت کشور شهرنشین، حدود 89 درصد روستایی و عشایر بودند که این درصد در قلمرو تولید غذا فعالیت داشتند و آن 11 درصد می‌توانستند از مازاد این تولید غذا، بهره ببرند.

وی اضافه کرد: در حقیقت برخی انسان‌ها علاقه‌مند بودند که در فضای شهر تبدیل به قاضی، عالم، صنعتگر و... شوند. به طور کلی اینکه چه میزان از افراد می‌توانند به دین و علم بپردازند بستگی به میزان مازاد اقتصادی یک جامعه دارد که بخشی از آن صرف تأمین هزینه‌های حکومت و سربازان و همچنین بخشی دیگر از آن صرف تأمین هزینه‌های محصلان علم و دانش می‌شود.

حجت‌الاسلام اورعی اضافه کرد: در طول تاریخ، انسان‌های اندکی بوده‌اند که به تحصیل علم مشغول باشند و اکثر آن‌ها در عرصه تولید غذا، ابزارسازی و نظامی‌گری فعالیت داشتند. علت این مساله این است که کسب علم کاری دشوار است و علم ماهیتی کمیاب دارد که همین کمیابی باعث ارزشمند شدن آن می‌شود. به همین جهت افراد در مواجهه با عالمان به این دلیل که دانش آنان امری کمیاب و کسب آن امری دشوار بوده، برای آن‌ها احترام قائل بودند.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: علاوه بر این در گذشته به دلیل کمبود امکانات، افراد نمی‌توانستند هر شاخه‌ای از علم را برای تحصیل انتخاب کنند و سراغ آن دانشی می‌رفتند که از همه ضروری تر بود. از همین رو است بُعد دینی علم دارای اهمیت بوده است. با این حال در گذشته کسانی که عالم دین بودند، در کنار دانش مذهبی، گاهی علوم دیگر را نیز فرا می‌گرفتند، همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که در مدارس علوم دینی آن زمان ریاضی، طب، نجوم و... آموزش داده می‌شد.

این جامعه‌شناس در پایان خاطرنشان کرد: از آنجایی که علم دینی با عقاید ارتباط دارد، همین قضیه برای عالمان دین احترام بیشتری را به همراه می‌آورده است. حتی اگر فردی از علما مرتکب تخلفی می‌شدند، همان یک فرد از مجموعه جدا می‌گشت، اما اگر تعداد خلافکاران بیشتر می‌شد، مردم به این قشر شک می‌کردند و به همه آن‌ها به چشم احترام نمی‌نگریستند. آن‌ها ابتدا سعی می‌کردند از صلاحیت اخلاقی یک شخص مطمئن شوند، سپس صلاحیت علمی وی را مورد بررسی قرار می‌دادند.

گفت‌وگو از حوریه جمالی‌پور

انتهای پیام

captcha