محمدرضا پورمعین سوابق مدیریتی در عرصههای مختلف چون آموزش و پرورش، نمایشگاه قرآن، جمعیت قرآنی استان تهران و فرهنگسرای قرآن دارد. وی حدود 9 سال مسئولیت فعالیتهای قرآنی در آموزش و پرورش، حدود یک دهه مدیر فرهنگسرای قرآن، حدود سه سال ریاست نمایشگاه قرآن را عهدهدار بوده است. البته وی را میتوان از نخستین مجریان برنامههای قرآنی تلویزیون به شمار آورد و اجرای برنامههای صوتی و تصویری زیادی را در کارنامه کاری خود دارد.
وی با تأکید بر اینکه موضوع «مدیریت نهادهای قرآنی کشور طی چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران» یک موضوع قابل بررسی است، فعالیتهای قرآنی را طبق فرمایش مقام معظم رهبری، مهم، کاربردی و راهبردی دانست و تأکید کرد: عدد چهل در هر پدیده از کمال و رشد آن حکایت میکند و فعالیتهای قرآنی نیز از این امر مستثنا نیست.
پورمعین همچنین فعالیتهای قرآنی کشورمان را طی چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی این گونه ترسیم میکند؛ دهه نخست، دهه تبلیغ و به نوعی بحث سواد قرآنی یا نهضت قرآنآموزی؛ دهه دوم، فعالیتهای قرآنی در حوزه تبلیغ و ترویج؛ دهه سوم، ساماندهی و قانونمندی در حوزه فعالیتهای قرآنی و دهه چهارم، نگاه رشد و توسعهای به فعالیتهای قرآنی. در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگار ایکنا با این فعال قرآنی را میخوانید؛
ایکنا ــ آیا فعالیتهای قرآنی کشور با وجود عبور از چهل سالگی انقلاب اسلامی به نقطه قابل قبولی رسیده است؟
چهلسالگی در هر پدیدهای حاکی از رشد، کمال و بالندگی است. علاوه بر اینکه عدد چهل، عدد مقدسی از بعد معنوی و سایر پارامترها و پدیدههای اجتماعی است، فلذا اگر موضوعی چهل سال از آن بگذرد، چه رویداد علمی باشد و چه رویداد اجتماعی و فرهنگی، باید در مرحله بالندگی خودش قرار گیرد. خوشبختانه انقلاب اسلامی به این رشد رسیده و با افتخار میتوان اعلام کرد که چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی همواره با رشد، توسعه و بالندگی بوده است.
ایکنا ــ فعالیتهای قرآنی کشور را در این چهار دهه چگونه تقسیمبندی میکنید؟
دهه نخست فعالیتهای قرآنی کشور عموماً به دهه تبلیغ و به نوعی بحث سواد قرآنی یا نهضت قرآنآموزی تعریف میشود. در دهه اول سعی کردیم که مردم را در روخوانی و روانخوانی قرآن، یادگیری و آموزش قرآن با نیمنگاهی به فعالیتهای تبلیغی مورد توجه قرار دهیم؛ برای مثال نمایشگاه قرآن را در دهه اول انقلاب اسلامی به آن معنایی که امروز داریم نداشتیم. شاید پدیدهای بسیار اندک و گذرا در حد چند صد متر نمایشگاه داشتیم، اما با این پردازش و ابعاد نداشتیم.
در دهه دوم، فعالیتهای قرآنی در حوزه تبلیغ و ترویج قرار گرفت؛ به نوعی که نمایشگاههای قرآن متعدد و متنوعی شکل گرفت و مسابقات از قوام و دوام بیشتری برخوردار شد و فعالیتهای قرآنی در اکثر نهادها و سازمانهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی علمی و صنعتی جای خودش را باز کرد. فعالیت رادیو قرآن 24 ساعته و مدرن و حرفهای شد و در دهه 70 شبکه قرآن و معارف سیما تأسیس شد.
در دهه سوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به موضوع ساماندهی و قانونمندی در حوزه فعالیتهای قرآنی رسیدیم. بودجهای در مجلس و قانون کشور اختصاص به امور قرآنی نداشت. سپس ردیفبودجه پیدا کرد. خیلی از سازمانها و دستگاهها به صورت عمومی و دولتی در این دهه ایجاد شدند و مؤسسات مردمی راهاندازی شد و اتحادیههای قرآنی شکل گرفتند و فعالیتها قانونمند شد. شاید در دهه سوم بود که مجلس شورای اسلامی قوانینی را برای حافظ قرآن چون اعطای مدرک معادل کارشناسی و کارشناسی ارشد تصویب کرد.
در دهه چهارم، که در حال حاضر در مرحله پایانی دهه چهارم هستیم، این فعالیتها نگاه رشد و توسعهای گرفت و به سمت بالندگی، مخاطبمحوری، اثربخشی و کارهای خوب هنری رفت. شاید در دهههای گذشته، کمتر فیلم و سریال قرآنی داشتیم؛ چنانکه سریال یوسف پیامبر(ع) به منزله یک اطلاعات عمومی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طراحی و ساخته شد و به نمایش درآمد. جشنوارههایی در این زمینهها ایجاد شد. خیلی از اتفاقات توسعهای در این دهه رخ داد. شورای توسعه فرهنگ قرآنی راهاندازی شد؛ به گونهای که در شورای عالی انقلاب فرهنگی کرسی به موضوع قرآن اختصاص داده شد.
این چهار دهه را با این موضوعات کلی پشت سر گذاشتیم و تقریباً در اوایل دهه چهارم حدود سالهای 87- 88 بود که مقام معظم رهبری این جمله بسیار مهم را مطرح فرمودند: «کاری که قرآنیها امروز در کشور ما میکنند، یک کار راهبردی و مهم است، حقیقت این است که در این چند سال، جامعه قرآنی پیشرفت بسیار زیادی کرده است، این جای شکرگزاری دارد، ولی فاصله ما با آنچه مطلوب است، فاصله زیادی است».
اگر بخواهیم در مقایسه با سایر پدیدههای اجتماعی و فرهنگی بیان کنم، امروزه در جهان و در آسیا دوستدار این هستیم که مقام اول علمی را داشته باشیم و سعی و تلاش زیادی را نیز در این حوزهها کردهایم؛ از جمله در موضوع هستهای، فضایی، پزشکی، خودکفایی و ... حال آنکه مقام معظم رهبری همچنان که در عرصه تولید علم به اصحاب علم دستور میدهند کار راهبردی شما تولید علم و کسب رتبه اول است. باز ایشان میفرمایند: «کاری که امروز قرآنیان انجام میدهند، یک کار راهبردی است»، یعنی مهم، بودن این امر از نظر ایشان در تراز دفاع موشکی، مثل انرژی هستهای، مثل خودکفایی در بسیاری از محصولات مختلف علمی، صنعتی، کشاورزی و استقلالهای فرهنگی است.
ایکنا ــ اما آیا این امر در موضوع قرآن به همین اندازه و در همین تراز اتفاق افتاد یا خیر؟
پاسخ من در جایگاه فردی که سالیان سال در عرصههای قرآنی فعالیت میکنم، نه میتوانم بگویم که این کار راهبردی اتفاق نیفتاد و نه میتوانم بگویم که اتفاق افتاد، ما بین این راه هنوز قرار داریم و هنوز از این مرحله عبور نکردیم. هنوز قوانین ما مبلّغ و مرشد فعالیتهای قرآنی نیست، هنوز ما کمبودهایی داریم، همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند: «در این عرصه کار زیاد شده، اما فاصله تا نقطه مطلوب زیاد است».
ایکنا ــ همان طور که گفتید دهه چهارم باید شاهد رشد و بالندگی فعالیتهای قرآنی باشیم، اما هنوز شاهد بیسرانجامی و رها شدن آنها و یا ناموفق بودن برخی از طرحهای قرآنی چون نهضت قرآنآموزی سازمان دارالقرآن طی دهه قبل، لباس متحدالشکل قاریان و نبود اتحادیه واحد قرآنی هستیم. علت آن چیست؟
نمیتوان گفت که این طرحها موفق نبودند، یعنی نهضت قرآنآموزی سازمان دارالقرآن طرح موفقی بود و از مرحلهای به مرحله دیگر تبدیل شد، یعنی اگر سازمانی مثل سازمان دارالقرآن در سازمان تبلیغات اسلامی موظف بود که روخوانی، روانخوانی و فصیحخوانی را عمومیت ببخشد، این زمانی بود که آموزش و پرورش، تمام و کمال وارد این موضوع نشده بود، اما در حال حاضر در تمام پایهها و مقاطع تحصیلی و حتی رشتههای دانشگاه، آموزش قرآن داریم. لذا آن طرح در جایی کارش تمام شد یعنی واگذار به همه دستگاهها شد. پس مدل آن تغییر کرد، اما به طور عمومی بر طرحهای قرآنی ارزیابی و نظارت کافی نمیشود. از این رو خروجی و آمار قابل فهمی برای مدیران ارشد، مدیران میانی و مردم وجود ندارد.
ایکنا ــ در حالی که شاهدیم دانشآموزان پس از اتمام تحصیلاتشان، موفق به روخوانی قرآن نیستند؟
این مطلق بودن درست نیست، یعنی من این موضوع را بین 10 تا 20 درصد میدانم. واقعاً بیش از 70 و یا 80 درصد از دانشآموزان قادر به خواندن قرآن هستند؛ این را در میدان عمل امتحان کردیم و این اتهام ناروایی است که به دانشآموزان زده میشود. اما این ادعا شاید به معنای موفق نبودن در امر تلاوت و قرائت به صورت حرفهای درست باشد، اما در سطح سادهخوانی و روخوانی و روانخوانی قرآن بیشتر دانشآموزان توانایی این امر را دارند.
از سوی دیگر میتوان گفت برخی از طرحهای قرآنی به طور اساسی از قبل مورد بررسی دقیق قرار نمیگیرد و هنگامی که در سطح جامعه و در مرحله اجرا قرار میگیرد، با مشکلاتی مواجه میشود که حاکی از عدم کارشناسی است. فلذا در ابتدا و یا میانه راه رها میشوند. این دست از طرحها در جهان سوم و در کشور ما، که جهان سومی است، وجود دارد؛ مثل برخی از راهسازیها، برخی از فعالیتهای کشاورزی، برخی از موضوعات صنعتی در حوزه خودرو، قطعهسازی که تا میانه راه آمدهایم و نتوانستهایم آن کالا را خوب تولید و عرضه کنیم. لذا رویکردمان را تغییر میدهیم. به نظر من عدم موفقیت در اجرای برخی از فعالیتهای قرآنی ناظر به این امر هست که کارشناسی دقیقی انجام است، اما واقعاً اینها همه فعالیتها نیستند.
ایکنا ــ به نظر شما علت ناموفق بودن برخی از طرحهای قرآنی به استفاده کم از تجربه کارشناسان بازنمیگردد؟
البته این طرحها به نظر من زیاد نیستند، یعنی کمانصافی است که این را به همه طرحهای قرآنی توسعه دهیم. گاهی اوقات بعضی طرحها کارشناسی دقیقی نشده است که ابتدا و یا میانه راه رها میشود؛ درست است که چهل سال از پیروزی انقلاب گذشته است و باید به بالندگی و رشد رسیده باشیم، اما مشکلات بزرگی هم بر سر راه داشتهایم.
الان واقعاً من اجازه میخواهم در چند مورد آمار بدهم؛ افراد سیگاری سالانه حداقل 100 هزار تومان هزینه میکنند و یا افرادی که نوشابه میل میکنند قریب به 85 هزار تومان در سال هزینه این امر میکنند. عمداً این مثالها را میزنم، چون مضرر هستند و حال آنکه هزینه هر ایرانی برای کتاب در طول سال کمتر از اینهاست. البته این جدای از هزینه دانشجویان و دانشآموزان برای کتابهای درسی است که مجبور هستند، اما در حوزه قرآن اوضاع به مراتب پایینتر و بدتر از این امر هست.
در این شرایط شما فکر میکنید که دستگاههای قرآنی و نهادهای انقلابی ـ قرآنی واقعاً میتوانند چه کاری را انجام دهند؟ دولتها که تکلیفشان مشخص است. به نظر من عموماً در حوزههای قرآنی توفیق خدمات فراوانی نداشتهاند و صرفاً شعار دادهاند و اگر روزی هم دولتی آمد و گفت که از طرحها و فعالیتهای قرآنی حمایت جدی میکنم، در مقام عمل این کار را نمیکند و در دولتهای اخیر هم همین طور؛ هر سال شاهد کسر بودجههای قرآنی هستیم، کسر به معنای تفریق نیست، کسر به معنای کم کردن است و همواره از سهم قرآنی ما دولتها رسماً کم میکنند و مجلس محترم هم به هر حال تن میدهد و تصویب میکند و بعد گناه را به گردن دولت میاندازند. به هر حال ما نفهمیدیم از چه کسی باید مطالبه کنیم.
به هر حال در چنین شرایطی، خیلی از طرحها و برنامهها توفیق ادامه حیات پیدا نمیکنند، چون چارچوب فعالیتهای قرآنی در کشور هنوز دولتی است. متأسفانه به مردم و مؤسسات بهایی داده نمیشود و تسهیلات و کمکها و حمایتهای لازم از آنها نمیشود و فعالیتهای قرآنی بین راه دولت، مجلس و مردم ذبح میشود. روزی جمهوری اسلامی تصمیم گرفت مدارس را در بخشی به مردم واگذار کند، فلذا به عنوان مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی فعالیت کردند، اما همین اتفاق به صورت مشابه با حمایت و شعار دستگاههای مجری در حوزه واگذاری فعالیتهای قرآنی به مردم اتفاق نیفتاده است. هنوز نمایشگاه قرآن را با چنگ و دندان وزارت ارشاد گرفته و برگزار میکند. حالا گاهی اوقات در خوب برگزار شدن یا نشدن آن به گفته خود ناظران و ارزیابان مستخدم وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی تا نقطه مطلوب خیلی فاصله دارد. مسابقات قرآن در سازمانهای مثل اوقاف و امور خیریه و سایر سازمانها همچنان به صورت دولتی برگزار میشود. خود آموزش و پرورش به همین صورت، آموزش عالی به همان صورت.
ایکنا ــ واگذاری فعالیتهای قرآنی به بخش مردمی در مقایسه با سایر کشورهای جهان اسلام چگونه است؟
بنده به حدود سی کشور اسلامی سفر جدی داشتهام و از نزدیک فعالیتهای قرآنی آنها را در زمینه موزهها، نمایشگاهها و مسابقات دیدهام و حتی موضوع آموزش آنها را در دستگاههای دولتی و غیردولتی بررسی کردم، کاملاً عکس ما عمل میکنند و دولت خودش را ناظر بر حُسن اجرای برنامهها قرار داده، یعنی اگر بر فعالیت قرآنی دخالت میکند، آن دخالت بر حُسن اجراست. البته نمیتوان منکر آن بود که جاهایی نیز آنها هم تخلف میکنند، اما واقعاً در مقام مقایسه علت پیشرفت فعالیتهای قرآنیشان واگذاری آنها در کشورهای اسلامی، به ویژه در حوزه خلیج فارس و کشورهای همسایهها، به مردم است.
ایکنا ــ میتوانید مصداقی را در این زمینه بگویید؟
برای مثال موضوع حفظ قرآن دغدغهای جدی برای رهبر معظم انقلاب، کارشناسان قرآنی، معلمان و مربیان، خانوادهها و قرآندوستان است، چند سال شعار تربیت 10 میلیون حافظ قرآن را از مقام معظم رهبری گرفتهایم، اما بنده در مقام معلم قرآن از محضر ایشان شرمنده هستم که چرا نتوانستهایم هنوز این فرمایش را عملیاتی کنیم؟ خیلی کار سختی نیست، هنگامی که به دولتها واگذار کنید، سخت میشود؛ چون دستگاه، روابط عمومی، معاونتها، بودجهها و نیروی انسانی میخواهد؛ آنها هم نمیتوانند و همین طور طرحهای قرآنی باقی میماند، اما وقتی به مردم واگذار کردید، اتفاق مذکور رخ نخواهد داد. شما به مردم واگذار کنید، به افرادی که حافظ قرآن تربیت میکنند، اهمیت بدهید، آنها را تشویق کنید، به آنها جایزه دهید و رقابت سالم ایجاد کنید. خواهید دید چقدر در این زمینه به سرعت رشد میکنیم. چطور پاکستان، افغانستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی از کشورهای آفریقایی، که در هزینه امرار و معاش خود ماندهاند، بیشتر از ایران حافظ قرآن دارند، آن هم با هزینه کمتر؟! چون به مردم واگذار شده و مردم آمدند میدان؛ مثل دفاع مقدس. مردم اگر در دفاع مقدس دخالت نمیکردند، معلوم نبود که سرنوشت جنگمان به کجا میرسید.
از این رو در مقام مقایسه بایستی بگویم که کاملاً در کشور ما عکس است، هر چقدر در خارج از ایران و در کشورهای اسلامی فعالیتهای قرآنی به مردم واگذار شده، در ایران فعالیتهای قرآنی از دست مردم گرفته شده است. بسیاری از جلسات قرآن بانوان و آقایان و مکتبخانهها به دلیل اینکه در سد راههای اینها دولتها قرار گرفتند، تعطیل شده است و البته خدماتی را مشابه و موازی و ناقص ارائه کردهاند که آنها هم به تعطیلی و یا نیمهتعطیلی کشیده شده است.
مصاحبه از سمیرا انصاری
ادامه دارد...