شأن اصلی استاد نه دانشمندی، بلکه اخلاق است/ مؤلفه‌های منشور اخلاقی استادان
کد خبر: 3807797
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۱
نعمت‌الله فاضلی:

شأن اصلی استاد نه دانشمندی، بلکه اخلاق است/ مؤلفه‌های منشور اخلاقی استادان

گروه دانشگاه ــ نعمت‌الله فاضلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی در همایش جامعه و تعلیم و تربیت با تأکید بر اینکه استاد به کسی نمی‌گویند که مغزش انباشته از اطلاعات است یا مقاله مهمی نوشته و چیزی کشف کرده، گفت: اخلاق، شأن اصلی استاد است، نه دانش‌مندی! اما در دانشگاه ایران آن دسته استادانی محترم هستند که سالوسانه می‌توانند ادای دانشمندی را در بیاورند.

اخلاق و نه دانش‌مندی، شان اصلی استاد است/ مولفه‌های منشور اخلاقی استادانبه گزارش ایکنا؛ همایش ملی جامعه و تعلیم و تربیت امروز سه‌شنبه، ۱۰ اردیبهشت‌ماه با برگزاری سه پنل در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد. گزارش پنل نخست این همایش که با موضوع «اخلاق حرفه‌ای در دانشگاه» برگزار شد را اینجا بخوانید. پنل دوم این همایش با موضوع «اخلاق آموزش» بود که در این بخش، خسرو باقری، نعمت‌الله فاضلی، محمود مهرمحمدی و پروین کدیور به ارائه مباحث خود پرداختند. مشروح گزارش این نشست را در ادامه می‌خوانید؛

تأکید پروین کدیور بر استقلال دانشگاه و اداره امور از سوی دانشگاهیان
در آغاز این پنل تخصصی، پروین کدیور، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم در سخنانی با بیان اینکه هر دانشگاهی بسته به اینکه چه مأموریتی دارد، اخلاق را برای خود تعریف کرده است، اظهار کرد: با توجه به وضعیتی که دانشگاه‌ها داشته‌اند، باید بررسی کرد چه اتفاقاتی افتاده که برگزاری این همایش‌ها را امروز شاهد هستیم؟ پیچیدگی‌ها و ناپایداری‌هایی در دانشگاه‌ها وجود دارد و انتظارات متفاوت از ذی‌نفعان دانشگاه و تغییرات در سیاست‌های آموزشی؛ امروز باعث شده کیفیت کار از بین برود و ما به دنبال کمیت برویم. همچنین ریاکاری علمی در اثر این سیاستگذاری‌ها به وجود آمد.

وی با تأکید بر رقابت فزاینده برای تأمین بودجه به عنوان دیگر عامل ناهنجاری‌های اخلاقی ادامه داد: جذب دانشجوی زیاد در تمامی مقاطع برای چیست؟ طبیعتاً این تعداد دانشجو، استاد هم می‌خواهد. علامت‌های سؤالی در زمینه برابری اجتماعی و سهمی که دانشگاه در مسائل و مشکلات اجتماعی دارد، به وجود آمده و در نتیجه چالش‌های بسیاری به وجود آورده است. راهکار‌های زیادی هم برای رفع مشکلات حاضر وجود دارد، اما مهم‌ترین آن استقلال دانشگاه است و اینکه افرادی که از دانشگاه برآمده‌اند، اداره امور را در دست بگیرند.

محمود مهرمحمدی: ایست مغزی آموزش عالی
محمود مهرمحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس دیگر سخنران حاضر در این پنل بود. وی با ارائه بحثی درباره کفایت یا بایسته‌های اخلاقی آموزشگری در آموزش عالی، بیان کرد: آموزش عالی دچار ایست مغزی شده است و مجموع توجهات به آموزش عالی از چند درصد تجاوز نمی‌کند. اما با این همه پردازش اخلاقی مسئله آموزش و امر آموزش‌گری مسئله مهمی است. صحنه آموزش عالی ما از حیث میزان توجه به امر پژوهش و مقایسه آن با سهم آموزش با بی‌عدالتی مواجه است.

وی با بیان اینکه در نگاه وظیفه‌گری حداکثری، استاد باید نهایت حساسیت خود را نسبت به دانشجو داشته باشد، ادامه داد: این نوعی پارادایم وظیفه‌گرایی است، اما از سطح پارادایم که فراتر برویم، در سطح خُرد؛ منشور اخلاقی مؤلفه‌هایی دارد؛ از جمله آنکه استاد باید از کفایت علمی برخوردار باشد. کفایت عاطفی برای استاد در حوزه آموزش‌گری مؤلفه دیگری است که ضرورت دارد و به معنای درگیر کردن دانشجو و شأن قائل بودن و مورد مشورت قرار دادن او است. کفایت در پذیرش مسئولیت نسبت به عملکرد دانشجویان نقش دیگر استاد و مؤلفه سوم است. کفایت آموزشی صلاحیت‌های آموزش‌گری و پیگیری دستاورد‌های آموزشی و نیز کفایت در تدارک فرصت‌های یادگیری عادلانه، در کنار کفایت پژوهش مشارکت‌جویانه و کفایت روانشناختی و کفایت پردازشگری رخداد‌های ظریف در فرایند آموزش، از مؤلفه‌های دیگر منشور اخلاقی استادان است. کفایت تکنولوژیک، کفایت نقش‌آفرینی در توسعه حرفه‌ای همکاران و کفایت در جرئت‌پذیری پداگوژیک و ریسک‌پذیری هم به مجموعه این مؤلفه‌ها افزوده می‌شود.

خسرو باقری: گشودن عرصه‌ عمل اخلاقی و حذف فرصت‌های بی‌اخلاقی
خسور باقری، عضو هیئت علمی گروه فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران نیز دیگر سخنران این پنل بود. وی اخلاق و قانون را متصل به یکدیگر و در عین حال دو چیز مجزا دانست و گفت: نگاه تنبیهی نمی‌تواند اخلاق را در جامعه پیاده کند. قانون مددکار اخلاق است. باید توجه داشت که در نگاه کلان در کنار این تنبیهات، وجود یک نگاه سیستمی هم الزامی است. دانشگاه امروز ما که قبل‌تر محل کسب علم بوده، محل کسب ثروت شده است؛ بنابراین مشکل با تنبیه فرد حل نمی‌شود و وقتی فرد فضایی که استنشاق می‌کند این‌گونه است، با تنبیه کاری از پیش نمی‌رود.

وی افزود: ما نمی‌توانیم بگوییم دانشگاه را باید اخلاقی کنیم، بلکه باید کاری کنیم آدم‌ها اخلاقی شوند. رابطه فرد و سیستم در اینجا مهم است؛ یعنی رابطه سیستم و فرد محکم و مهم است، اما نه آنکه آن را در عاملیت تحلیل کنیم. برای اخلاقی شدن دانشگاه باید عرصه‌ها و میدان‌های عمل اخلاقی را مراقبت کنیم و فرصت اخلاقی بودن را در دانشگاه ایجاد کنیم و بالعکس فرصت‌های بی‌اخلاقی را حذف کنیم. دانشگاه باید محل نقد و بررسی عملکرد‌ها و رفتار‌ها باشد. نمی‌توان برای هر استاد و دانشجویی یک پلیس گمارد. یک استادی که تقلب علمی انجام می‌دهد، می‌گوید بقیه هم همین کار را می‌کنند! اخلاق نمی‌گوید چرا همه این کار را می‌کنند، اخلاق دلایل فردی کار را بررسی می‌کند.

باقری با بیان اینکه بهای اخلاقی بودن را باید پرداخت، ادامه داد: این‌طور نیست که هر فردی اخلاقی بود به او جایزه بدهند! جامعه دانشگاهی باید با یکدیگر وارد بحث و گفتگو شوند و مشکلات را خودشان تعریف کنند، اگر نه کمیته انضباطی و دزدی‌های علمی همچون قوی شدن دزد و پلس است، هر چه پلیس قدرت‌مندتر می‌شود دزدان هم قوی‌تر می‌شوند و بالعکس و این مسیر همچنان ادامه خواهد داشت.

به گفته عضو هیئت علمی گروه فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران؛ باید مواظب باشیم در دانشگاه ناهنجاری‌ها به هنجار تبدیل نشود و این ضروری‌ترین مؤلفه رعایت اخلاق در دانشگاه است. از طریق کاوش در دلایل اعمال یکدیگر به راه‌حل رفع مشکلات اخلاقی می‌توانیم دست پیدا کنیم. اگر استاد با دانشجوی خود مراوده همیشگی و هفتگی داشته باشد، امکان خرید و فروش رساله و پایان‌نامه صفر می‌شود. سستی در انجام وظیفه، زمینه تقلب‌ها را فراهم می‌کند.

وی افزود: الگو بودن از مهم‌ترین روش‌های تربیتی است. استاد، الگوی دانشجوی خود می‌شود. اگر بچه‌ای پرخاشگری می‌کند، اول باید دید پدر و مادر این بچه با او چگونه صحبت می‌کنند؛ بنابراین اخلاق حرفه‌ای نباید در رأس باشد، ما به اخلاق انسانی نیاز داریم و از دل آن باید اخلاق حرفه‌ای بیرون بیاید، چرا که اخلاق حرفه‌ای کوچکتر از آن است که در قامت اخلاق انسانی دربیاید؛ لذا ابتدا باید اخلاق را خوب بشناسیم و تفاوت آن با قانون را بدانیم، سپس جایگاه اخلاق در موجودیت انسانی را بشناسیم و بعد به سراغ دلایل افراد و میدان عمل‌های اخلاقی برویم و فرصت‌های اخلاقی را ایجاد کنیم تا شاید در دهه آینده شاهد شکل‌گیری دانشگاه اخلاقی در جامعه‌مان باشیم.
اخلاق و نه دانش‌مندی، شان اصلی استاد است/ مولفه‌های منشور اخلاقی استادان
نعمت‌الله فاضلی: اخلاق؛ شأن اصلی استاد
نعمت‌الله فاضلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی نیز در این پنل حضور داشت، وی با طرح چند پرسش از جمله آنکه آیا استاد می‌تواند وظیفه‌گرا باشد؟ و آیا می‌تواند از خود الگویی بسازد؟ بیان کرد: باید اسوه‌ها در دانشگاه‌ها شکل بگیرند. وقتی استادی خود مظهر ناهنجاری است، نمی‌توان انتظار داشت شاگردان او دانش‌جو باشند. دلایل از ما بر می‌خیزند. استدلال‌های زیادی در کتاب‌ها وجود دارد، دلایلی که تعین پیدا می‌کنند، آن‌ها دلایل واقعی هستند.

وی ادامه داد: اگر اخلاق را نکاتی بدانیم از جمله آنکه استاد شهامت داشته و از اقتدار علمی برخوردار و اثربخش و دلسوز باشد، یعنی استاد نوعی اجرا دارد. استاد دانشگاه کالایی نیست که به شکل انبوه تولید شود، آن‌هایی که باید نقش الگو را ایفا کنند، همین استادان هستند و رسالت و وظیفه اخلاقی آن‌ها همین الگو بودن است.
به گفته این پژوهشگر عرصه مردم شناسی؛ در علوم انسانی، دلایل ناهنجاری‌های اخلاقی بررسی و شناسایی می‌شوند، اما ما مجبور می‌شویم با واقعیت و وضع موجود زندگی کنیم. تنها راه برای مقابله با این ناهنجاری‌ها افشاء است.

وی در این‌باره ادامه داد: استاد به کسی نمی‌گویند که مغزش انباشته از اطلاعات است یا مقاله مهمی نوشته و چیزی کشف کرده است، اخلاق، شأن اصلی استاد است، نه دانشمندی! اگر کسی باور دارد ناهنجاری‌ها ارزش شدند، نمی‌تواند و نباید متین و خونسرد و آرام سخن بگوید. او باید کمی رنجیده باشد و اعتراف کند. استاد در جایگاه وظیفه اخلاقی خود اگر می‌خواهد بروکراتیک عمل نکند و اگر می‌خواهد جایگاه سیاس و سالوس را تداوم ندهد، باید بتواند در دانشگاه و مقابل دانشجویان و استادان، به خطا‌های دانشگاه، خطا‌های جامعه و خطا‌های خود اعتراف کند.

فاضلی با تاکید بر اینکه ارزش‌های اخلاقی فاقد ضمانت اجتماعی و سیاسی هستند، گفت: من شخصا این را تجربه کرده‌ام؛ در هیچ دانشگاهی در ایران ندیده‌ام که جبر و تعین اجتماعی وجود داشته باشد و استادی را استیضاح کنند. یعنی اگر منِ استاد به دانشجو نمره نادرست دادم و یا دیر در کلاس درس حاضر شدم و یا زود رفتم و یا درسی را برای تدریس پذیرفتم که تخصصی در آن ندارم، دانشجو و همکارانم، مرا هو نمی‌کنند! دانشگاه ایرانی، استادان غیرحرفه‌ای و فاقد اخلاق را رسوا نمی‌کند و این استادان بدنام و شرمنده نیستند.

وی افزود: همچنین ایدئولوژی شدن دین و اخلاق در نظام آموزش عالی باعث شده اخلاق دیدگاه سیاسی پیدا کند. صراحت، شفافیت و آزاداندیشی در ساختار ایدئولوژیک اخلاقی دارای جبر اجتماعی نیستند و در عوض مصلحت‌اندیشی و نصیحت کردن ارزشمند است و این نوعی عقلانیت حسابگرانه و جایگزین شدن آن با ارزش‌های اصیل اخلاقی برای توجیه تبانی‌ها و فساد‌های داخل دانشگاه است و در نتیجه ما را به پذیرش بی‌اخلاقی‌ها دعوت می‌کنند. همان‌طور که می‌بینیم در آنجایی که می‌خواهند ظلمی را روا دارند، به قانون استناد می‌کنند.

به گفته این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی؛ دانشگاه و علم ماهیتاً امر و کنش فضیلت‌مدارانه را باید توصیه کند، اما بروکراسی حاکم بر دانشگاه ما، بروکراسی فضیلت‌محور نیست. نظام دانشگاهی، رانت‌محور است و هم‌چنان به زیست انگل‌وار و تباه خود در دانشگاه ادامه می‌دهد و معرفت‌شناسی و پوزیتیویسم حاکم در خدمت فساد و تباهی در دانشگاه است و موجب سکوت در برابر بی‌اخلاقی‌ها می‌شود و توجیه استاد این است که ما دانشگاهیان وظیفه نداریم در ارزش‌ها وارد شویم.

فاضلی گفت: در دانشگاه ایران آن دسته استادانی محترم هستند که سالوسانه می‌توانند ادای دانشمندی را در بیاورند. راه اصلاح این دانشگاه بازاندیشی و گفت‌وگوی نقادانه صریح است، اما استادان به این بازاندیشی تن نمی‌دهند، چرا که می‌گویند من دانشمندم.

به گفته این پژوهشگر حوزه مردم‌شناسی؛ رزومه علمی، نام دیگر پنهان‌کاری‌ها است و نقابی است که بر روی خود می‌کشیم و در واقع نمایشی از ریاکاری‌های آکادمیک را ارائه می‌کنیم و رایج هم شده است.

وی با بیان اینکه با این همه، استادان پایبند به اخلاق از جامعه و دانشگاه پاداش می‌گیرند و ادامه داد: اگر صراحت داشته باشیم و اعتراف هم بکنیم، اما نگاه مثبت به آینده نداشته باشیم، نتیجه‌ای جز یأس ندارد. اگر تصورات مأیوس باشد، دچار ضعف خواهیم شد. همه ما دانشگاه را دوست داریم. حتی این آمار وجود دارد که تنها نهادی که بیشترین اقبال را مردم به آن دارند، دانشگاه است. ما باید مرز میان دوست‌داران دانشگاه را با کسانی که به دلایل سیاسی و ... با آن خصومت دارند، جدا کنیم.
 
گزارش از مریم روزبهانی

انتهای پیام
captcha