نظریهپرداز خودی علامه دکتر «محمد اقبال لاهوری»(1873 الی 1938 میلادی) در عصری میزیست که اروپا رو بهسوی جنگ جهانی دوم(1939 الی 1945 میلادی) داشت و ملل آسیایی و کشورهای مسلمانان هنوز از یوغ سلطه استعمارگران انگلیسی نجات نیافته بودند و شهر پنجاب محل تولد اقبال با فرماندار انگلیسی اداره میشد. در چنین شرایط سختی که مسلمانان در مرارت و دشواری روزگار میگذراندند.
اقبال با ارائه نظریه «خودی» جامعه مسلمین و کشورهای آسیایی را متوجه استعدادها و توانمندیهای درونی و آثار معنوی سترگ بهجا مانده از گذشتگان آنان کرد و به آنان فهماند که باید در سازندگی خود تلاش کنند و درصدد تشکیل یک جامعه پویا و مستقل از هرگونه تجاوز بیگانه باشند و از دهلیز علم به محصولات و فراوردههای مؤثری دست یابند و به جای دریوزگی به ساختههای غرب، نیازهای مادی و معنوی خود را با همکاری یکدیگر ترقی و تعالی بخشند؛ این آرزوی بزرگ این مرد مسئولیتپذیر و اندیشمند بود تا تجربیات پرافتخار پدران ما را با دستاوردهای جدید بشری در هم آمیزد و تمدن روشنی برای سربلندی مسلمانان فراهم آورد که سراسر سرودههای اقبال بهویژه مثنوی پر قدر «اسرار» و «رموز خودی» او در همین راستا پیش میرود و اهداف بلند را تبیین و تشریح میکند.
علامه اقبال(1256 الی 1317 شمسی) یک رجل آگاه به تحولات سیاسی و اجتماعی پیچیده دنیای شرق و غرب است و خود سالها در مبارزات مردم هند به رهبری گاندی بزرگ با سرودههای انقلابی و حماسی با استعمارگران انگلیسی شرکت داشته و در دانشگاههای اروپایی درسخوانده و در جوامع آنان زیسته و با نخبگان و متفکران آنان آشنایی پیدا نموده ولی در نگاه او به آینده به ایران و ایرانی امید فراوانی دارد، انگار اقبال منتظر تحولی جدید در ایران بوده است تا با محور قرار دادن آن کشورهای تحت سیطره انگلیس به استقلال واقعی برسند.
برای او فکر و اندیشه ایرانی بهویژه الگو قرار دادن مثنوی و آثار بهجا مانده در زبان فارسی، روشی را نشان داد که منجر به تدوین نظریه «خودی» شد و این مجموعه مستحکم درصدد درمان دردهای کهنه مسلمانان است تا آنان به استعدادهای خودآگاهی یابند و با سبک درست زندگی مسلمانی در تشکیل یک جامعه اسلامی و به دور از نفوذ استکبار جهانی اقدام نمایند.
سخنان و راهحلهای سیاسی و اجتماعی او برای برونرفت از مشکلات کنونی مسلمانان از روی تعهد و دلسوزی است و دانای راز «خودی» بهعنوان یک روشنفکر آگاه و معتقد به دین اسلام، تعلیمات قرآن را برای رسیدن به عزت و استقلال واقعی مسلمانان پیشنهاد میکند و آن دنیایی که با شبزندهداری و تفکر و جستجوگری و مداقه و تتبع در قرآن به دست آورده است، خالصانه در خدمت مسلمانان میگذارد تا از راه حق منحرف نشوند و برای ایجاد امت واحده و یکپارچه در مسیر رسیدن به وحدت در جهان اسلام تلاش کنند و نقشی را که اسلام بهعهده آنان گزارده است، عمل کنند.
امروزه که انقلاب اسلامی ایران چهلمین سالگرد خود را با کسب افتخارات فراوان در همه عرصهها پشت سر گذاشته، دیده میشود که با حاکمیت سیاستهای غلط بعضی از سران کشورهای مسلمان و مداخله گستاخانه آمریکا، منابع مادی و ذخایر زیرزمینی آنان در به حرکت در آوردن چرخهای اقتصادی غرب نقش اساسی پیدا کرده است و از طرفی با توطئه ناجوانمردانه همین کشورها و سیاستهای مخرب و غیرانسانی آنان، سرزمین مسلمانان مظلومانه رو به ویرانی میرود.
سخنان مردانی چون اقبال میتواند راهحل درست و ارزندهای به همه جستجوگران حق و آزادی در هزاره سوم میلادی عصر بیداری و نقشآفرینی مسلمانان بدهد و اگر در برابر سلطه و فریب سیاستهای ماکیاولی غرب به فرهنگ مقاومت و تلاش و وحدت روی آوریم به استقلال و عزت و عظمت میرسیم و اگر بخواهیم به خاطر یک آرامش مختصر و زندگی مادی بهظاهر مدرن ولی فاقد روح اصالت و هویت پشت به ارزشها و سنتهای اعتقادی خود نماییم در دهان تمساح صهیونیسم جهانی خرد خواهیم شد و نشانی از ما در روزگار آینده نخواهد بود.
بیشک جوانان برومند و دانایان معتقد سرزمین ما به این حقیقت واقف هستند و با دانشها و حماسههای بینظیر خود حقیقت این موضوع مهم را درعمل و آرمانهای خود نشان خواهند داد و اقبال و چهرههای درخشان تاریخ مسلمانی به همین حقیقت روشن و صراط حق چشم دوختهاند و منتظر تحولاتی در این عصر پرتلاطم هستند تا بهزودی امت مسلمانی طبق وعدههای رسول خاتم محمد مصطفی(ص) و قرآن کریم تحقق یابد، انشاءالله.
یادداشت از محمدنقی تسکیندوست
انتهای پیام