بزرگداشت شهدای گوهرشاد، شاعران انقلابی را گرد هم آورد
کد خبر: 3822508
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۵

بزرگداشت شهدای گوهرشاد، شاعران انقلابی را گرد هم آورد

گروه ادب ــ شب شعر مثل گوهر شاد با حضور شاعران کشور و حجت‌الاسلام و‌المسلمین قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در نخلستان سازمان اوج روز گذشته 4 تیرماه برگزار شد.

به گزارش ایکنا به نقل از سازمان اوج، شب شعر مثل گوهر شاد با حضور شاعران کشور و حجت‌الاسلام و‌المسلمین قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در نخلستان سازمان اوج روز گذشته 4 تیرماه برگزار شد. این برنامه که به مناسبت سالگرد کشتار مردم مسلمان ایران در مسجد گوهر شاد توسط رضاخان برگزار شد، شاعران آیینی و انقلابی به خواندن اشعار خود در زمینه حجاب و عفاف پرداختند.

نغمه مستشار نظامی، اولین شاعری بود که پشت تریبون قرار گرفت شعر پر احساسی را در موضوع حجاب خواند.

قیام عفت و غیرت، قیام گوهرشاد / به نام عشق ورق زد کتاب دوران را
کبوتران حرم بال و پر زدند به خون / به بهت مرثیه خواندند مرغ خوشخوان را
در آن زمانه دلخون در آن زمانه تلخ / نظاره کرد حرم داغ تیرباران را
هزار باغ ازآن لاله‌های خونین رست / هزار آینه پر کرد باغ رضوان را
سیاه پوش شد آن روز مشهد و ایران / نسیم صبح بپا کرد روح طوفان را
خروش مردم آزاده انقلابی شد / چونان گلی که بهاران کند زمستان را
بهار شد به زمین ابر عاشقی بارید / خروش سیل فرو ریخت کاخ ویران را
شکوه مسجد پر افتخار گوهرشاد / نماد عفت و دین کرد نام ایران را

فاطمه نانی‌زاد عدم توانایی تسخیر چادر زنان ایرانی توسط رضا خان در مسجد گوهر شاد را در قالب شعری اینگونه توصیف کرد.

نقشی از گل‌های آبی روی ایوان می‌کشد / آسمان‌ها را به آغوش خراسان می‌کشد
طرحی از فیروزه می‌ریزد به چشمان حرم / صحن گوهرشاد را در زیر باران می‌کشد
با پر چادرنمازش آسمان صبح را / دختر خورشید تا دربار سلطان می‌کشد
از شکوه صخره‌ها هرگز نکاهد ذره‌ای/ از سر زن‌ها اگر چادر رضاخان می‌کشد‌
می‌دود فصل خزان در برگ‌وبار باغ‌ها / بر لب هر سوسن آسیمه‌سر جان می‌کشد
نقش سرخی می‌نشیند روی کاشی‌های سبز / در حرم گل‌برگ‌های گل فراوان می‌کشد
خون این گل‌برگ‌ها در روزگاری دورتر / فاطمیون، زینبیون را به میدان می‌کشد

پس از ایشان، محمد حسین ملکیان شاعر نسل سومی کشورمان به خواندن شعری زیبا در مورد ماجرای به شهادت رسیدن هموطنانمان در مسجد گوهر شاهد پرداخت.

یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه /غم دین بود در اندیشه‌ی مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران / به لطف حضرت خورشید، اما بر خراسان نه
کبوتر‌های گوهرشاد بودیم و صدای تیر / پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوتر‌ها چنان پر شد / که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان! / به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه
گذشت آن روزها، امروز، اما بر همان عهدیم / نخواهد شد، ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم «آری» / به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه"
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد / زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!

جلوداریان آخرین شاعری بود که پشت تریبون قرار گرفت و شعری در وصف دختران پاکدامن سرزمین خواند.
وقتی خدا، بنای جهان را گذاشته / در روح تو سخاوت دریا گذاشته
اصلا به عشق توست که از اولین نگاه / در هر دلی، محبت لیلا گذاشته
در شرح پاکی تو، همین بس که کردگار / در دامن نجیب تو عیسی گذاشته
در گوهر وجد تو،‌ای ناشناخته / منشوری از حقیقت و رویا گذاشته
آنقدر سربلند و شریفی که از ازل/ در طالع تو، لیله الاسراء گذاشته
انتهای پیام
captcha