به گزارش ایکنا؛ سیزدهمین پیشنشست کنفرانس سالانه رژیم صهیونیستیپژوهی با موضوع «معامله قرن و پیامدهای عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی» عصر امروز، دوشنبه 7 مهرماه، در محل دبیرخانه کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین برگزار شد.
حسین امیرعبداللهیان، دبیرکل کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین، در ابتدای سخنرانی خود با تشکر از ابتکار برگزارکنندکان این نشست، گفت: پیشنهاد من این است که با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی با نگاه راهبردی جمهوری اسلامی به مقاومت دیری نخواهد پایید که از صفحه روزگار محو شود، لذا موضوع این کنفرانسهای سالانه اگر به جای رژیم صهیونیستیپژوهی به صهیونیسمپژوهی تغییر پیدا کند، شاید واقعبینانهتر باشد. زیرا صهیونیستها از افریقا تا اروپا و آسیا و آمریکا همچون یک شبکه تار عنکبوتی در هم تنیده حضور دارند و شناخت آن شبکه خیلی کمک میکند تا پدیدههای زودگذر و ناپایداری مانند رژِیم صهیونیستی را بهتر واکاوی کنیم.
وی افزود: در بحث معامله قرن، صرف نظر از ناکارآمدیهای فراوان طرحهای مختلف آمریکا از جمله این طرح، یک هدف راهبردی نهفته است و آن هم تجزیه کشورهای اسلامی منطقه به نفع رژیم صهیونیستی است. این اتفاقی است که بدون نام معامله قرن از مدتها قبل در منطقه شروع شده و شاهد تلاش فراوان محور آمریکایی صهیونیستی برای تجزیه عراق، سوریه، یمن و لیبی هستیم. متأسفانه تجزیه سودان را شاهد بودیم و این توطئه و ترفند در ذیل نگاه راهبردی طراحان صهیونیستی معامله قرن همچنان دنبال میشود و این نگاه به ایران، ترکیه، مصر و حتی عربستان سعودی برای تجزیه وجود دارد.
امیرعبداللهیان اظهار کرد: البته کسانی که در این مسیر قدم برمیدارند و امروز برای نابودی و تجزیه سایر کشورها تلاش میکنند، خودشان دچار این مسئله خواهند شد. زمانی به آقای عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان، گفتم تصور نکنید تلاشهای شما در یمن و نقشآفرینی شما در راستای سیاست آمریکا و انگلیس در این کشور منجر به شکست و چندپاره شدن یمن شود، بلکه بدانید آنها بعد از یمن به سراغ خود شما در عربستان خواهند آمد. اما بدانید جمهوری اسلامی ایران با همان قدرتی که از وحدت و تمامیت ارضی و استقلال عراق و سوریه در مقابله با داعش دفاع کرد، آن روز هم میتوانید روی قدرت ایران حساب کنید و اجازه نمیدهیم کشوری اسلامی به نام عربستان تجزیه شود، چرا که علیرغم نگاه متفاوت و زاویههای زیاد جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، آن را به ضرر جهان اسلام میدانیم.
وی بیان کرد: در این روزها شاهد یک اتفاق خوب در بیروت بودیم و نشست دبیران کل و سران گروههای مقاومت فلسطینی و منطقه در لبنان برگزار شد. اتفاق مهم این بود که این نشست در سطح سیاسی، این پیام را به جهان داد که با وحدت، همگرایی و همافزایی جدید در مقابله با تحرکات آمریکایی و صهیونیستی و متحدان منطقهای آنها وارد میشوند و تحولات جدیدی را رقم میزنند.
امیرعبداللهیان درباره بخش به تصویر کشیده نشده این نشست گفت: پیامد این نشست در حوزه عمل تأثیر مهمی را در آینده نه چندان دور برجای خواهد گذاشت و آن تغییر معادله به ضرر آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حضور پیدا کرده در طرح عادیسازی روابط با اسرائیل است و در نتیجه توافقات سری و مهم این نشست، معادله در منطقه تغییر پیدا میکند و معادله جدیدی شکل میگیرد که به نفع امنیت منطقه و محور مقاومت و به ضرر رژیم صهیونیستی و اهداف ضد امنیت منطقهای آمریکا و متحدانش در منطقه است.
در ادامه ابراهیم متقی، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه تهران، درباره چرایی شکلگیری طرح معامله قرن و به وجود آمدن فرآیند عادیسازی روابط و آینده این دومسئله گفت: سؤال این است آیا این اتفاقات منجر به ادامه روند سازش میشود یا اینکه یک وقفه در تعاملات جهان عرب، فلسطین و جبهه مقاومت به وجود میآید.
وی افزود: جهان عرب به لحاظ هستیشناسانه، هیچگونه پیوند و همبستگی با اسرائیل ندارد و مبانی اندیشه جهان عرب و هویت آن به گونهای است که اسرائیل را نماد اشغالگری، کاربرد قدرت و توسعه حوزه نفوذ صرفاً براساس سیاست قدرت میداند. بنابراین در اندیشه جهان عرب، اسرائیل نمیتواند مشروعیتی داشته باشد.
متقی بیان کرد: جهان عرب یک مجموعه همبستهای بوده که در فضای سیاست قدرت دچار تجزیه در مواضع سیاسی شده است. کشورهایی که در فضای سازش با اسرائیل قرار گرفتند هم نتوانستند مشکلات اقتصادی و امنیت منطقهای را حل کنند.
این استاد روابط بینالملل ابراز کرد: در فضای جدید سازش، آمریکا صرفاً نقشی میانجی و متقاعدکننده برخلاف دهههای قبل ندارد. امروز روند مربوط به عادیسازی و فضای شکل گرفته از معامله قرن مبتنی بر اندیشه موازنهگرایی و امنیت منطقهای نیست، بلکه سیاست قدرت کشورهایی نظیر امارات و بحرین است که در فضای احساس تهدید قرار دارند و روابط عمده آنها با عربستان است.
وی ادامه داد: این کشورها به این دلیل اقدام خود را توجیه میکنند که میخواهند تهدید ایران را برای امنیت ملی خودشان برجسته کنند. اینکه ایران بازیگر حل مسئله است یا مسئلهساز، بسته به نگاهی است که آنها به مسائل منطقهای دارند.
متقی بیان کرد: آیا جهان عرب تاکنون از طریق دیپلماتیک توانسته موقعیت خود را تثبیت کند و قطعنامههای شورای امنیت را تحقق ببخشد و از شهرکسازیها جلوگیری کند؟ آیا دولت فلسطینی به معنای دولتی که نیروی نظامی، راهبرد امنیتی و موقعیت ژئوپلیتیک داشته باشد، توانسته موقعیت خود را تثبیت کند؟ واقعیت آن است که هیچ یک از اینها حاصل نشده است.
وی یادآور شد: فضای مذاکرات صلح 1978 و کمپ دیوید نتوانست امنیت را به منطقه و جهان عرب و جهان اسلام برگرداند. به همین دلیل است که مسئله اصلی امروز که ایران هم بخشی از آن است مسئله مقاومت است. به همان گونه که اندیشه مقاومت در غزه، لبنان و کرانه باختری وجود دارد این اندیشه در ایران هم وجود دارد. لذا اگر مقاومت «نه»، پس جایگزینش چیست؟
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: آیا دیپلماسی به معنی پذیرش سیاست قدرت مبتنی بر فرادستی نظم امنیتی ـ منطقهای آمریکامحور معنا پیدا میکند یا اینکه ابزارهای جدیدی باید به کار گرفته شود؟ آیا سیاست مبتنی بر سازش توانست نتیجه مطلوبی را برای جهان عرب، جهان اسلام و فلسطین ایجاد کند؟
وی اضافه کرد: ایران راهش را انتخاب کرده است و البته این راه فراز و نشیب دارد، ولی جهتگیری سیاست خارجی و سیاست منطقهای ایران در ارتباط با مسئله اسرائیل و فلسطین مبتنی بر مقاومت است. تاریخ و اندیشه واقعگرایانه روابط بینالملل نشان داده تاکنون سیاست سازش هیچ نتیجهای برای ایران، جهان عرب، جهان اسلام و فلسطین نداشته است.
متقی سپس به برخی برداشتها در کشورهای منطقه نسبت به نقش ایران اشاره کرد و گفت: برخی در منطقه میگویند ایران نقش تهاجمی در منطقه دارد، اما نقش تهاجمی را باید تعریف کرد. آیا ایران تاکنون با دشمنان جهان عرب، جهان اسلام و فلسطین ائتلاف داشته است؟ آیا الگوی رفتاری ایران الگوی تهاجم به کشورهای منطقه بوده است؟
وی اظهار کرد: در تاریخ، هیچ بازیگری در ارتباط با مقاومت ساقط نشده است، اما تمام بازیگرانی که سقوط کردند، در حوزه سازش قرار داشتند.
متقی اظهار کرد: مسئله سازش و به رسمیت شناختن اسرائیل پس از بیانیه دولت کویت، معنی جدیدی پیدا کرد. به اعتقاد من بیانیه دولت کویت در ارتباط با فضای سازش یک مانیفست جدید عربی، منطقهای و خلیج فارسی است که این مسئله شورای همکاری خلیج فارس را در فضای دوگانگی و ابهام قرار میدهد.
این استاد دانشگاه تهران افزود: بیانیه دولت کویت عادیسازی روابط را در شرایطی امکانپذیر میداند که کشورهای عربی در اشغال نباشند و حقوق فلسطینیها مورد توجه قرار گیرد و زمینه اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل فراهم شده باشد.
وی ابراز کرد: معامله قرن چه ترامپ رأی بیاورد، چه نیاورد، یک طرح شکستخورده است. چون اگر هم اسرائیل کل غزه و کرانه باختری را در کنرتل خود بگیرد، با این بحران روبرو میشود که چه کسی شهروند است و اگر یک یهودی با زن فلسطینی ازدواج کند، فرزندانش اسرائیلی محسوب میشوند یا خیر. لذا عادیسازی نمیتواند از سطح سیاسی به روابط اجتماعی تسری پیدا کند.
متقی با بیان اینکه فضای منطقه مشروعیت اسرائیل را نمیپذیرد، گفت: گروههای فلسطینی علیرغم تفاوتهای انگارهای، روند سازش را تأیید نخواهند کرد.
وی در پایان اظهار کرد: اگرچه در فضای موجود، سیاستهای ترامپ برای بقای خودش و کسب آرای یهودیان معطوف به این بوده که اولاً معامله قرن رونمایی شود و ثانیاً روند سازش و عادیسازی روابط شکل بگیرد، اما معلوم نیست آن یهودیها در آمریکا پاسخ مثبتی به ترامپ بدهند. زیرا یهودیها به طور عمده پایگاه اجتماعی دموکراتها بودهاند.
انتهای پیام