به گزارش ایکنا، جری راولینگز در ساعات اولیه پنجشنبه، 12 نوامبر سال 2020 برابر با 22 آبان ماه، بر اثر کرونا در بیمارستان آموزشی Korle Bu در آکرا در 73 سالگی درگذشت.
راولینگز در 22 ژوئن 1947 متولد شد. او یک حاکم نظامی بود و بعدها به سیاست پیوست و از 1981 تا 2001 بر غنا حکمرانی کرد.
وی سیاستمداری مسیحی و متأثر از انقلاب اسلامی ایران و یاور محرومان بود و میگفت: «من همیشه در زندگیام میخواستم بر ضد بیعدالتی کاری کنم و نمیتوان نشست و دید که ثروتمندان روزبهروز ثروتمندتر و فقرا روزبهروز فقیرتر میشوند».
برای آشنایی بیشتر با شخصیت این سیاستمدار انقلابی با محسن معارفی، رئیس گروه مطالعات آفریقا و عربی جامعة المصطفی(ص) العالمیه و رئیس سابق دانشگاه اسلامی غنا(93 تا 98)، گفتوگو کردیم که شرح آن در ادامه میآید:
ایکنا ـ همانطور که میدانید چندی پیش «جری راولینگز» یکی از سیاستمداران سرشناس و انقلابی کشور غنا درگذشت و عزای عمومی در این کشور اعلام شد. در این باره توضیح دهید.
بله پنجشنبه، 22 آبان جری راولینگز (Jerry Rawlings) درگذشت. شخصی که از او به عنوان قهرمان ملی غنا یاد میشد. در پی این رویداد تمامی پرچمهای کشور غنا نیمهافراشته شد. دولت غنا نیز از جمعه، 23 آبان تا جمعه، 30 آبان به مدت هفت روز عزای عمومی اعلام کرد و رئیسجمهور غنا در پیام تسلیت خود گفت که درخت تنومندی از غنا بر زمین فروافتاد. مقامات بسیاری از کشورها از رئیسجمهور سنگاپور گرفته تا بسیاری از رهبران آفریقایی درگذشت او را تسلیت گفتند. راولینگز یک سیاستمدار انقلابی بود که در بین مردم جایگاه ویژهای داشت. بعد از درگذشت او بسیاری از مردم غنا تصاویر پروفایل خود را به تصویر وی اختصاص دادند و در شبکههای اجتماعی این غم و اندوه را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند.
ایکنا ـ راولینگز چگونه شخصیتی داشت؟ از اقدامات سیاسی و انقلابی او بگویید.
غنا در میان کشورهای آفریقاییِ زیر صحرا تاریخ متمایزی دارد و نخستین کشوری است که در این منطقه استقلال خود را به دست آورد. همچنین به خاطر اینکه پس از استقلال معمولاً بنیان حکومت دولتهای آفریقایی ضعیف بود، از اولین کشورهایی است که کودتای نظامی را علیه حکمرانهای ضعیف تجربه کرد.
این وضعیت نابسامان سیاسی در کشور غنا منجر به تشکیل حکومتهایی با عمر کوتاه شده بود و راولینگز به این اوضاع سامان داد و ثبات سیاسی و اقتصادی را در غنا برقرار کرد. البته او بیش از این که خود را فردی سیاسی معرفی کند، خودش را شخصیتی انقلابی و طرفدار مردم ضعیف و فقرا معرفی میکرد. این جملهاش معروف است که میگفت: «همیشه در زندگیام میخواستم بر ضد بیعدالتی کاری کنم و نمیشود نشست و دید که ثروتمندان روزبهروز ثروتمندتر و فقرا روزبهروز فقیرتر میشوند».
راولینگز در سال 1358 ش یعنی چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران علیه ژنرال اکوفو (General Akuffo)، حاکم نظامی آن روز، کودتایی ناموفق داشت و به اعدام محکوم شد. وقتی به زندان افتاد انقلابیهای طرفدار او بعد از مدت کوتاهی قیام کرده و وی را از زندان آزاد کردند و او به ریاست «شورای انقلابی» برگزیده شد. راولینگز بعد از دست گرفتن قدرت تلاش کرد مقدمات انتقال قدرت را به یک غیرنظامی فراهم کند. اقدامات او در طول 112 روز عمر این شورا، بحث برانگیز است. منتقدان میگویند راولینگز با مخالفان خود برخوردهای شدید و بسیار خشنی داشت و موافقان او این اقدامات را نوعی تمیز کردن خانه از عناصر نامطلوب توصیف میکنند.
شورای انقلابی، مقدمات انتخاب هیلا لیمان (Dr Hilla Limann) را که فردی غیرنظامی بود، به ریاست کشور فراهم کرد و به کار خود پایان داد. راولینگز به کار نظامی خودش برگشت و تذکر داد که اگر مسئولان به جای کار برای مردم به منافع خود بپردازند قطعاً او ساکت نخواهد نشست و اعتراض خواهد کرد. متأسفانه دکتر لیمان در کار خود موفق نبود. بدهیهای خارجی و اقدامات دولت فشار اقتصاد مضاعفی بر مردم فقیر وارد میکرد و بیثباتی اقتصادی باعث شد تورم تا 150 درصد رشد کند. این وضعیت باعث شد راولینگز بار دیگر در سال 1360 کودتا کند و حکومت لیمان را سرنگون و پارلمان را هم منحل کند. این بار او با ایدههای انقلابی و سوسیالیستی که داشت حکومت را به دست گرفت و از رسانهها خواست که این اقدام او را یک کودتای نظامی ندانند و حدود 11 سال به عنوان یک رهبر نظامی زمام امور را به دست گرفت.
جری راولینگز هدف اصلی خود را برقراری ثبات لازم به نفع فقرا و محرومان معرفی کرد. دیدگاههای سوسیالیستی باعث نزدیکی او به کشورها و رهبرانی مانند معمر قذافی در لیبی و فیدل کاسترو در کوبا و دوری او از غرب شده بود. راولینگز سعی کرد به جای دنبال کردن برنامههای متمرکز، با کمک مشاورانی مثل مشاوران بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول سیاستهایی را برای بهبود وضعیت اقتصادی دنبال کند. در کنار این سیاستها، او اقدامات بسیار سختگیرانهای را بر ضد گرانفروشان و محتکران انجام داد. آنها را به سختی محاکمه میکرد. به هر حال او توانست با این اقدامات تورم را مهار کند و اقتصاد را به سمتی ببرد که مردم رشد و بهبود اقتصادی اندکی را نسبت به گذشته احساس کنند.
نفر اول از راست: محسن معارفی، رئیس سابق دانشگاه اسلامی غنا و نفر سوم جری راولینگز، رئیسجمهور پیشین غنا
راولینگز همزمان به توسعه سیاسی هم توجه کرد. او با کمک حقوقدانان یک قانون اساسی را تنظیم کرد که هم اکنون نیز با تعدیلاتی به عنوان «قانون اساسی چهارمین جمهوری غنا» معتبر است. راولینگز در سال 1371 بعد از 11 سال اعلام کرد که براساس این قانون اساسی رئیسجمهور باید «منتخب مردم» باشد. خودش هم نامزد ریاستجمهوری شد که با آرای مردم در فرایند یک انتخابات به عنوان اولین رئیسجمهور جمهوری چهارم غنا برگزیده شد و بعد از دو دوره ریاستجمهور، به خاطر اینکه قانون اجازه نمیداد که او دوباره رئیسجمهور شود، کاندیدای ریاستجمهوری نشد و بعد از دو دهه رهبری غنا و ایجاد ثبات نسبی سیاسی و اقتصادی در کشور کرسی ریاست جمهوری را برای همیشه ترک کرد.
ایکنا ـ چه چیزی باعث شد که شخصیت او متمایز از دیگر انقلابیها و سوسیالیستهای آفریقا باشد؟
انقلابها و جنبشهای سوسیالیستی در آفریقا در بسیاری از موارد قصه پر غصهای دارند. بسیاری از افراد پرشور انقلابی که با ایدههای بزرگ وارد عرصه شدند و بر رژیمهای استعماری غلبه کردند، بعد از مدتی رفته رفته خودشان به حاکمان مستبدی تبدیل شدند که هیچ کس جلودار آنها نبود و در واقع به جای پرداختن به اولویتهای مردم به تحکیم موقعیت خودشان پرداختند و با زندگی در خانههای مجلل و امکانات مدرن آرمانهای انقلابی را فراموش کردند و به تعبیری «استعمار بیگانه» تبدیل به «استعمار خودی» شد. بسیاری از آنها نتوانستند خودشان را راضی کنند که حکومت را رها کنند و به دیگران بسپارند و لذا حتی تا به امروز 30 سال، 40 سال و حتی 50 سال است که بعضی از آنها در آفریقا حکومت میکنند.
نکته برجسته درباره راولینگز این است که او بعد از اولین کودتا به کمک شورای انقلابی حکومت را به یک غیرنظامی سپرد. البته از نظر او تجربه موفقی نبود و بعد از دومین کودتا و دو دوره ریاستجمهوری، نخستین رئیسجمهوری بود که با کودتا و ایدههای سوسیالیستی سر کار آمد ولی بعد از دو دوره، مقدمه را فراهم کرد برای انتخاباتی که احزاب مختلف در آن شرکت کنند. اتفاقاً در آن انتخابات هم حزب مخالف ایشان رأی آورد و وی بدون هیچ بهانهای مقدمات انتقال صلحآمیز حکومت را فراهم کرد و باعث شد که غنا تا به امروز به عنوان «فانوس دموکراسی آفریقا» و «جزیره صلح» شناخته شود و رئیسجمهور جدید به راحتی قدرت را تحویل بگیرد.
در تاریخ همین چند سال اخیر غنا بعد از راولینگز مواردی بوده که رئیسجمهور منتخب با رأی بیشتر نیم درصدی پیروز شده که در بسیاری از کشورهای مدعی توسعه سیاسی میتواند شکننده باشد، اما در غنا با همان نیم درصد رأی بیشتر، رئیسجمهور منتخب انتخاب و قدرت هم به طور مسالمتآمیز تحویل رئیسجمهور منتخب شد. امروزه آمریکا باید بیاید در برابر این توسعه سیاسی آفریقا و غنا زانو بزند و درس یاد بگیرد.
مهمترین میراث او برای مردم غنا صلح و ثبات سیاسی و رشد اقتصادی بود. البته او شخص متدینی هم بود و حضور منظمی در کلیسا داشت. او در زندگینامهاش گفته است «دوست داشتم کشیش شوم؛ اما نه برای اینکه صرفاً سپاس خدا را بگویم بلکه برای اینکه به دنبال راهی برای مبارزه با بیعدالتیها باشم و همچنین زندگی با فضیلتی داشته باشم.» مردم غنا از سالها پیش به او لقب «عیسای کوچک» (Junior Jesus) داده بودند که گویا آمده است آنها را از آن وضعیت فلاکتبار نجات دهد.
ایکنا ـ ارتباط او با انقلاب اسلامی ایران چطور بود؟
به جرئت میتوان گفت که «روابط خوب ایران و غنا» که امروز شاهدیم، یکی از میراثهای گرانقدر راولینگز هست. چنانچه گفته شد انقلاب راولینگز چند ماه بعد از انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت و طبق برخی مطالعات که نویسندگان غنایی هم نوشتهاند، انقلاب راولینگز و برخی اقدامات او متأثر از انقلاب اسلامی ایران بود. آرمانهای عدالتخواهی و رسیدگی به مستضعفان و مبارزه با مستکبران و استعمارگران باعث شده بود که ملتها و مسئولان دو کشور بیش از بیش با هم احساس قرابت و حوادث کشورهای یکدیگر را رصد کنند.
شهید سیدحسن شاهچراغی که نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی بود و در سال 1362 در دوران راولینگز سفری به غنا داشته است، نقل میکند: «در جلسهای که با مقامات آنجا داشتم آنها هم گفتند که ما از نزدیک حوادث ایران را رصد میکنیم»، آن شهید عزیز خبر میدهد که در آن زمان یک محموله کمکی هوایی از ایران برای مردم فقیر و محروم غنا ارسال شده بود. بسیاری از مهندسان و کارکنان بیادعای جهاد سازندگی آن روز هم در قالب تیمهای مختلف به غنا اعزام شدند و در کنار مردم در ساختن خانهها، مسجد و مدرسه به خصوص در منطقه شمال غنا در شهر تماله به آنها کمک میکردند. آنها قریب 200 مدرسه و مسجد در اوایل انقلاب راولینگز در غنا ساختند. این گونه اقدامات کشور ما باعث شده بود روز به روز رابطه کشور ما با غنا بیشتر شود؛ به طوری که در همان روزها سفارت جمهور اسلامی رسماً در غنا تأسیس شد.
راولینگز و مقامات غنایی در جوامع بینالمللی مقتدرانه از مظلومیت ایران درباره جنگ تحمیلی دفاع میکردند. جمهوری اسلامی ایران مراکز مختلفی را در غنا تأسیس کرد که دفتر رایزنی فرهنگی، دفتر جهاد کشاورزی، دانشگاه اسلامی غنا و ایران کلینیک از جمله این مراکز است که تا به امروز منشأ خدمات فراوانی به مردم غنا بوده است. در اردیبهشت 1397 بنده دیداری در قالب تیم دانشگاه اسلامی غنا با راولینگز داشتم که ایشان همچنان از ایران با حرارت یاد میکردند و اقدامات ایران و انقلاب اسلامی ایران را میستودند.
ایکنا ـ سخن پایانی.
نکته آخر اینکه آنچه باعث جایگاه راولینگز شده بود، علاوه بر اقدامات سیاسی و اقتصادی او، روحیه مردمی ایشان بود. او تا آخر سعی کرد کنار مردم باشد و هر وقت مشکلی پیش میآمد، زبان و صدای مردم بود. راولینگز همواره به سیاستمداران دو حزب معروف غنا (NDC وNPP) تشر میزد و رسانهها نیز صحبتهای او را با آب و تاب فراوان نقل میکردند. هر دو حزب هم از او حساب میبردند.
هر کجا نیاز به فعالیتهای داوطلبانه بود مردم را جمع میکرد و خودش جلوی آنها کارهای خیر را انجام میداد، گاهی یک روز را تعیین میکرد به عنوان روز پاکسازی جویهای آبی که گرفته بود و خودش دست به کار میشد و آن را تمیز میکرد. گاهی روزی را برای اهدای خون تعیین میکرد و از علاقهمندانش میخواست که برای تقویت بانکهای خون بشتابند. گاهی ترافیک میشد. خودش وسط میدان میآمد و ماشینها را با کمک مردم هدایت میکرد و از این قبیل کارها. راولینگز نشان داد که یک انقلابی هرگز خسته نمیشود و مردم غنا هم نشان دادند که تودههای مردم همیشه قدردان کسانی هستند که تا آخر در کنار آنها بایستند.
انتهای پیام