نظریات قرآنی اندیشمندان قرون گذشته را ترویج می‌کنیم
کد خبر: 4012675
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۴
عباس یوسفی در گفت‌وگو با ایکنا؛

نظریات قرآنی اندیشمندان قرون گذشته را ترویج می‌کنیم

عباس یوسفی؛ رئیس دانشکده قرآنی زابل اظهار کرد: ما در مؤسسات آموزش عالی نگاه ترویجی داریم و نظریات اندیشمندان قرون قبل را ترویج می‌کنیم و نظام آموزشی ما صرفاً نگاه سنتی و ترویجی دارد.

عباس یوسفی‌ تازه‌کندی، رئیس دانشکده علوم قرآنی زابل

به گزارش ایکنا، سال‌هاست که در دانشگاه‌ها فعالیت‌های پژوهشی در حوزه دین و قرآن و در قالب پروژه یا پایان‌نامه  انجام می‌شود اما کمتر با نظری نو و حرفی تازه مواجه می‌شویم و اکثر این پژوهش‌ها با موضوعات، رویکردها و نتایج تکراری در گوشه‌ای بایگانی می‌شوند.
برای بررسی بیشتر وضعیت پژوهش‌های دینی و قرآنی در دانشگاه‌ها و مراکز علمی با عباس یوسفی‌ تازه‌کندی، رئیس دانشکده علوم قرآنی زابل، به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:
 
ایکنا ـ به نظر شما دلیل تکراری بودن بسیاری از پژوهش‌های قرآنی چیست؟
 
اگر نگاهی کلی به وضعیت پژوهش در کشور و دانشگاه‌ها بیندازیم، می‌بینیم که در باب سیاستگذاری و هدفگذاری اقدامات زیادی صورت گرفته است و نمی‌توانیم منکر این تلاش‌ها شویم، اما در عمل این پژوهش‌ها عمدتاً کیفیت مناسبی ندارند و اگر به آنچه به صورت نهادی یا مستقل از سوی برخی پژوهشگران در حوزه قرآنی انجام شده است، نگاهی بیندازیم متوجه این واقعیت می‌شویم. آمار دقیقی از تعداد پژوهش‌های دینی و قرآنی در کشور ندارم و با توجه به دسترسی به کتاب‌ها، مقالات و طرح‌های پژوهشی، به لحاظ کمّی وضعیت مطلوبی داریم، اما از نظر کیفی، هرچند اقدامات رو به رشدی انجام شده است، وضعیت مطلوبی نداریم.
 
وقتی به مقالات علمی - پژوهشی مراجعه و آنها را با مقالات علمی - ترویجی مقایسه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، یعنی تحقیقات و پژوهش‌های ما فاقد نوآوری و روش هستند و این آسیبِ بزرگی است. متأسفانه مخصوصاً در پژوهش‌های قرآنی نوآوری اندک است و در بخش مقالات همایشی، که عمدتاً دانشجویان شرکت می‌کنند، اخلاق پژوهش رعایت نمی‌شود. این آسیب‌‌ها مایه تعجب است، چراکه نظارت چندانی بر بخش مقالات همایشی وجود ندارد و حتی اهداف برخی مسئولان از برگزاری همایش‌ها، توسعه پژوهش نیست، بلکه برای آنها منافع مالی دارد و این امر آسیب بزرگی به پژوهش می‌زند، زیرا دانشجویان را به راه ناصحیحی هدایت می‌کند و گمان می‌‌کنند پژوهش کرده‌اند، در حالی که مقالاتشان از مهم‌ترین مؤلفه‌های پژوهش از جمله نوآوری خالی است. لذا وضعیت تولید پژوهش‌های قرآنی رو به رشد است اما در مؤلفه‌هایی همانند کیفیت و اخلاق پژوهش، وضعیت مطلوبی نداریم.
 
ایکنا ـ احتمالا وضعیت نظریه‌پردازی در حوزه علوم قرآنی نیز متناسب با کیفیت پژوهش‌هاست و قابل قبول نیست، به نظر شما این ضعف‌ها چه دلایلی دارد؟
 
بله، کمتر شاهد نظریه‌پردازی آن هم در سطح کلان هستیم. ممکن است در مسائل جزئی نظریه‌پردازی داشته باشیم، اما کمتر شاهدیم که نظریه‌ای شامل جنبه‌های مختلف یک علم همانند قرآن و حدیث باشد. این موضوع می‌تواند علت‌های مختلفی داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آنها سیاست‌های کلی و کلان هستند که نظریه‌پردازی را تشویق نمی‌کنند. شاید در روی کاغذ این حمایت‌ها صورت گیرد، اما در عمل شاهد اقدامی نیستیم.
به عنوان علت دوم می‌توانیم به ضعف‌های نظام آموزشی اشاره کنیم، زیرا هنوز در این سیستم نگاه سنتی حاکم است؛ بدین معنا که ما در مؤسسات آموزش عالی نگاه ترویجی داریم و نظریات اندیشمندان قرون قبل را ترویج می‌کنیم و نظام آموزشی ما صرفاً نگاه سنتی و ترویجی دارد.
 
همچنین گاه شاهد برخوردهای غیرمنصفانه با نظریه‌پردازان هستیم و این امر باعث می‌شود بسیاری از کسانی ‌که می‌خواهند نظریه‌پردازی کنند و اندیشه نو داشته باشند به این سمت نروند و به همان نگاه‌های سنتی و ترویج دیدگاه‌ها و اندیشه‌های اندیشمندان قبلی اکتفا کنند. مهم‌ترین عامل آن می‌تواند بهره‌مند نبودن از نگاه کلان به مسائل باشد که این امر به پژوهشگران بازمی‌گردد، چراکه نظریه‌پردازی به جای نگاه جزئی نیازمند نگاه کلان است، اما متأسفانه بسیاری از پژوهشگران چنین نگاهی ندارند.
عوامل دیگری نیز در این بین دخیل هستند؛ از جمله اینکه پژوهشگران اعتماد به نفس لازم را ندارند و توانایی‌شان را باور ندارند؛ مخصوصا در میان پژوهشگران جوان شاهد این وضعیت هستیم. عامل دیگر قداست این ساحت یعنی دین و قرآن است. لذا پژوهشگران دست به عصا حرکت می‌کنند.
 
ایکنا ـ یکی از معضلاتی که در زمینه پژوهش‌های دینی و قرآنی با آن مواجه هستیم کاربردی نبودن آنهاست، یعنی از نیاز روز مسلمانان فاصله دارد و به کار کسی نمی‌آید.
 
می‌توانیم از جنبه‌های مختلف به بررسی این موضوع بپردازیم. اولین و مهم‌ترین عامل، لزوم تغییر سیاست‌های کلی است؛ یعنی باید پژوهشگران به مشکلات جامعه توجه کنند. البته برخی برنامه‌ها نوشته شده‌اند اما اجرا یا عدم اجرایشان پیگیری نمی‌شود؟ بنابراین باید برنامه عملیاتی طراحی کنیم. اقدام دیگر این است که مسئولان رده‌بالای کشور بتوانند ادارات، سازمان‌ها و ارگان‌ها را موظف کنند که مشکلات خود و جامعه را به دانشگاه‌ها اعلام کنند تا آنها نیز پژوهشهای قرآنی مرتبط با آن موضوع را انجام دهند. همچنین باید بین جامعه و دانشگاه ارتباط برقرار شود. الان در زمینه پژوهش‌های قرآنی فقط در محدوده دانشگاه و کلاس بحث می‌کنیم و یکبار هم بررسی نمی‌کنیم که جامعه چه مشکلاتی دارد. صرفاً گفت‌وگو در دانشگاه باعث رفع مشکلات جامعه نمی‌شود، بلکه باید در بین مردم باشیم و در جریان مشکلات آنها قرار بگیریم. این امر باید از سوی وزارت علوم به دانشگاه‌ها ابلاغ شود. البته شنیده‌ام چنین اتفاقی در برخی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی افتاده است و نیز مؤسسات آموزش عالی و دانشجویانی که تحقیق می‌کنند می‌توانند با حمایت اساتید راهنما به سمت تحقیقات کاربردی سوق داده شوند.
انتهای پیام
captcha