سیدعلی موسوی اصل، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، به بیان نکاتی درباره دانشگاه اسلامی پرداخت و گفت: اگر مجموع نظریات موجود در زمینه
دانشگاه اسلامی و اسلامی سازی علوم را بررسی کنیم برآیندش این است که سه نظریه کلی در این حوزه داریم؛ یکی نگاه حداکثری به دین است که معتقد است هر چیزی که نیاز امروز جامعه علمی است در دین وجود دارد و نیازی به سایر علوم و مخصوصا علوم وارداتی نداریم. یک نگاه حداقلی هم به دین وجود دارد که پیروان این دیدگاه معتقدند دین صرفا برای امر معاد است و ابداً در قضیه معاش دخالت نمیکند و نباید هم دخالت کند. این نگاه در زمان انقلاب صنعتی و اصلاحات در اروپا نسبت به دین وجود داشت. پیروان این دیدگاه در ایران هم قائل به همین مسئله هستند.
دیدگاه معقول در زمینه علوم انسانی
وی با اشاره به دیدگاهی که معتقد به نزدیکی علم و دین است افزود: دیدگاهی که به نظر میرسد معقولتر و جامعِ این دو دیدگاه قبلی است نگاه کامل به دین است؛ بدین معنی که چون وظیفه و رسالت دین، هدایت بشر در امور دنیوی و اخروی است و تاکنون در وظایف خودش کوتاهی نکرده است بنابراین در حوزه هدایت، با امر معاد و معاش به صورت همزمان تلاقی پیدا میکند یعنی هم از علوم دنیوی و هم اخروی صحبت میکند بنابراین پیش فرض ما این است که این دیدگاه سوم در زمینه علوم انسانی، جامع و مورد پذیرش است.
موسوی اصل بیان کرد: مرحوم
علامه طباطبایی و شاگردان ایشان از جمله آیتالله جوادی آملی، آیتالله مصباح یزدی و شهید مطهری پیرو این دیدگاه سوم هستند و پیش فرض آنها این است که بین علم و عقل قطعی با دین قطعی به هیچ عنوان تعارضی وجود ندارد و اگر تعارض ظاهری وجود دارد به این علت است که یا دین به خوبی فهم نشده یا اینکه علم یا عقلی که ما آن را قطعی میپنداریم هنوز قطعی نشده و به اندازه کافی به ورطه تجربه نرفته است بنابراین پیش فرض این است که بین دین، عقل و علم قطعی تعارضی وجود ندارد چون نمیشود که فعل و قول خداوند با هم تعارض داشته باشد.
مقاومت در برابر اسلامی سازی علوم
وی با اشاره به برخی مخالفتهایی که با اسلامی سازی علوم در کشور وجود دارد یادآور شد: در خصوص اسلامی سازی علوم که سالهاست از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده و مقاومتهایی در این زمینه از سوی برخی اندیشمندان دانشگاهی وجود داشته باید گفت که متأسفانه برخی معتقدند که نمیتوان علوم را اسلامی کرد در حالیکه بر اساس دیدگاه سوم این امکان وجود دارد که دانشگاهها و علوم موجود در آن اسلامی شود به این معنا که آن پیشرفتهای علمی که در غرب و با بسترهای غربی انجام شده با آموزههای وحیانی ما همراه شود. اساسا اگر این علوم غربی از قبل با آموزههای وحیانی ما هماهنگی داشته باشند دیگر نیازی نیست که راه رفته را دوباره طی کنیم بلکه از همان علوم استفاده میکنیم اما آنهایی که در تضاد با امور وحیانی هستند و طبیعتا با عقل و علم قطعی تعارض دارند بنابراین آنها را کنار میگذاریم یعنی ما اصلاحاتی روی علوم غربی انجام میدهیم و برخی را پذیرفته و برخی را کنار میزنیم.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق درباره وضعیت اسلامی سازی علوم در کشور تأکید کرد: در این صورت، نه تنها عقب نمیافتیم بلکه پذیرش چنین علومی باعث ترقی علم در کشور میشود اما به نظر میرسد این اتفاقات آنگونه که باید و شاید در کشور ما رخ نداده و شاهد این هستیم که اساتید و اندیشمندان دانشگاهی سر سفره علمی نشستهاند که بستر پیدایش آن علوم در غرب، نظریاتی همانند پوزیتیویسم، پراگماتیسم، اگزیستانسیالیسم، اومانیسم، ماتریالیسم و امثالهم بوده است و چون اساتید، تابع علوم بر آمده از این نظریات بودهاند بنابراین مقاومت شدیدی در دانشگاهها در مقابل ورود امور وحیانی به علوم انسانی همانند روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست و ... وجود دارد.
ضرورتهای دانشگاه اسلامی
موسوی اصل با اشاره به مهمترین موانعی که بر سر راه تحقق دانشگاه اسلامی در کشور وجود دارد ادامه داد: به نظر میرسد وارد دور باطلی شدهایم و بعضاً از اساتید میخواهیم اسلامی شدن علوم در کشورمان را پیگیری کنند که خودشان سر سفره علومی بزرگ شدهاند که برآمده از نظریات غیردینی و بعضاً ضد دینی است. برای مثال در پوزیتیویسم هر آنچه که در ماوراءالطبیعه است نفی میشود در حالیکه اولین نکته در امور متافیزیکی، شخص خدای متعال و مقولاتی همانند جهان واپسین، وحی و روح است که اگر به این نظریات دقت کنیم به طور کامل رد شده و در واقع متافیزیکزدایی شده است. طبیعتاً بسیاری از اساتید ما سر سفره چنین نظریاتی تربیت شدهاند اما از آنها انتظار داریم که اقدام به اسلامیسازی علوم کنند. به نظرم این یک دور باطل است و باعث شده اسلامی سازی علوم در دانشگاههای ما سرعت کافی را نداشته باشد.
وی درباره ضرورتهای حرکت به سمت دانشگاه اسلامی تصریح کرد: اگر قائلیم که فرمایشات خدای متعال کامل و جامع است و رسالت انبیا(ع) هم هدایت بشر است بنابراین باید به سمت علوم اسلامی برویم. لازم به ذکر است که دین به اندازهای در علوم دخالت کرده که مربوط به هدایت بشر باشد؛ مثلاً دین درباره کامپیوتر، مبانی فناوری یا نرم افزار صحبت نکرده است چراکه هیچ دخل و تصرفی در زمینه هدایت بشر ندارند بنابراین دین در مورد آنها سکوت کرده است اما مشاهده میکنیم که دین در برخی از حوزههای علوم طبیعی ورود کرده و از مواردی همانند آسمان، زمین، خورشید، ستارگان و ... سخن گفته است چراکه به نظر میرسد این موارد در زمینه هدایت بشر مؤثر هستند.
ورود دین به عرصه علوم انسانی
موسوی اصل ادامه داد: دین در حوزه علوم انسانی ورود کرده و نکات بسیار زیادی از مباحث روانشناختی انسان تا مسائل بین فردی و اجتماعی، حقوقی و فقهی را بیان کرده است بنابراین به نظر میرسد این موارد در هدایت بشر مؤثر هستند و خداوند متعال هر نکتهای را که در هدایت بشر مؤثر باشد مورد توجه قرار داده و هیچگونه کوتاهی در این زمینه نداشته است. حال برخی از این امور متافیزیکی هستند و برخی به علوم انسانی و طبیعی گره میخورند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق تأکید کرد: با این اوصاف اگر معتقدیم که خدای متعال، امر هدایت ما را ذیل یک دین جامع و کامل و بینهایت در دست گرفته است طبیعتا به هر مقیاس و اندازهای که از این علوم دوری کنیم به همان اندازه هدایت مورد غفلت قرار میگیرد یعنی ما از هدایت دور میشویم و هرچه از هدایت دور شویم ضرر آن متوجه خودمان است همانگونه که اگر مقدار نمک غذا را زیادتر کرده و از حد نرمال خارج شویم آسیبهای جسمانی آن را به میزان بیشتری تحمل میکنیم بنابراین ضرورت دانشگاه اسلامی این است که امر هدایت ما در دنیا و آخرت به همگنی و همراهی ما با علوم وحیانی و آموزههای دینی گره خورده است.
پیشنهادهایی برای تحقق دانشگاه اسلامی
وی به بیان پیشنهادهای خود برای تحقق دانشگاه اسلامی پرداخت و گفت: ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه و به بیان دیگر هر وقت جلوی ضرر را بگیریم، منفعت است. مرادم این است که الان در برخی از رشتهها در دانشگاهها، کتبی تدریس میشود و به خورد فکر و مغز و اندیشه جوانان ما داده میشود که در تضاد با آموزههای وحیانی است هرچند معتقدیم علومی هستند که ظاهرا مو لای درز آنها نمیرود اما با توجه به پیشفرضهایی که عرض کردم کاملا ضد عقل و ضد وحی و در نتیجه کاملاً ضد هدایت هستند. تا وقتیکه جوانان ما با این اندیشهها بزرگ میشوند و پرورش پیدا میکنند و چهارچوب ذهنی آنها با چنین تفکراتی ساخته میشود طبیعتاً در زمینه تحقق دانشگاه اسلامی موفق نمیشویم.
موسوی بیان کرد: به عنوان کسی که در زمینه علم و دین کار کردهام و موضوعات پایاننامه و رساله بنده در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، در زمینه علم و دین بوده است پیشنهادم این است که ابتدا باید رابطه علم و دین را شفاف کنیم چون هنوز نتوانستهایم تعارضاتی که به ظاهر در زمینه تضاد علم و دین وجود دارد و دشمنان دین آن را برافراشتهاند و میگویند دین با عقل و علم تعارض دارد را برطرف کنیم. این افراد نظریاتی همانند نظریات داروین و امثالهم را مطرح میکنند بنابراین وظیفه اندیشمندان حوزه دین است که به این شبهات به صورت شفاف و کاربردی و جامعهپسند پاسخ دهند.
وی در پایان گفت: اولاً باید اعلام کنیم که بین عقل و دین و علم تعارضی وجود ندارد و ثانیاً وقتی از موضع دفاعی خارج شدیم آن وقت میتوانیم حمله کنیم یعنی نظرات علمی که غرب به آن مینازد اما به زعم ما ضد عقل و علم است را برجسته کنیم و در واقع ما به نظرات آنها حمله کرده و نقاط ضعف آنها را بیان کنیم. در این صورت میتوانیم چهارچوب ذهنی جوانانمان را به گونهای طراحی کنیم که منطبق با علوم کامله عقلانی باشد که همان علوم انسانی اسلامی است و مطابق با آن نسل جدیدی را پرورش دهیم که در سالهای آینده نظریاتی از این نسل استخراج شود که منطبق با علوم اسلامی و امر هدایت جامعه بشری باشد.
انتهای پیام