کد خبر: 3779157
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۵

معیار زبان در قرآن

گروه معارف - زبان قرآن، یکی از مسائل مهمی است که در دوران معاصر برخی از پژوهشگران علوم قرآنی از زوایای مختلف بدان پرداخته و دیدگاه‌های مختلفی در خصوص زبان آن مطرح کرده‌اند.

معیار زبان در قرآن

به گزارش ایکنا از آذربایجان‌شرقی، زبان قرآن، یکی از مسائل مهمی است که در دوران معاصر برخی از پژوهشگران علوم قرآنی از زوایای مختلف بدان پرداخته و دیدگاه‌های مختلفی در خصوص زبان آن مطرح کرده‌اند که در یک جمع‌بندی کلی می‌توان آن‌ها را در سه دیدگاه محوری‌ زبان عرف عام، زبان عرف خاص و زبان ترکیبی خلاصه کرد. آن چه در میان این دیدگاه‌ها، چندان مورد توجه قرار نگرفته است، دیدگاه زبان معیار است‌ که البته از زمان‌های دور تحت عنوان لهجه قرآن مطرح بوده است. از نظر برخی دانشمندان، قرآن کریم، به تمام لهجه‌های مختلف عرب نازل شده است و از دید گروهی دیگر، قرآن تنها بر اساس هفت لهجه خاص عرب آن زمان نازل شده است و دسته سوم نیز بر این باورند که قرآن به زبان قوم یعنی زبان لهجه قریش نازل شده است؛ چرا که پیامبر(ص) در قوم قریش زاده شده و زندگی می‌کردند و قرآن هم زبان رسولانش را همان زبان قومشان معرفی کرده است.
به نظر می‌رسد که ساختار کلی زبان قرآن به جهت رسالت هدایتگری جهانی و جاودانی که داشته، براساس زبان فصیح و معیار زمان نزول بوده است. با این تفاوت که زبان قرآن در اوج فصاحت و بلاغت بوده، که مانندی برای آن وجود ندارد. زبان معیار نیز زبانی است که ادیبان و سخنوران بلیغ آن جامعه به آن سخن می‌گویند. لهجه قریش نیز در زمان نزول، همین ویژگی‌ها را داشته و محور و معیار زبان ادیبان و شاعران آن دوران و نماینده فصیح ترین لهجه‌های عربی بوده است.
خداوند در قرآن انسان را به‌سوی زندگی مورد پسند خود هدایت می‌کند
حجت‌الاسلام یعقوب قاسمی خویی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا، اظهار کرد: خداوند متعال در قرآن با تبیین مبانی، سرخط‌ها، اصول و ارزش‌های زندگی مؤمنانه و موحدانه انسان را به سوی زندگی موردپسند خود هدایت می‌کند.
وی افزود: وقتی گوینده، خدا و مخاطب انسان است، اگر چه گوینده باید در چارچوب فهم و شعور مخاطب سخن بگوید و این گونه هم سخن گفته است، اما انتظار اینکه مثل دیگر انسان‌ها در ورطه‌ تعارف‌ها و تشریفات معمول در ارتباط‌های اجتماعی انسانی قرار گیرد، انتظاری نابجا و ناشدنی است.
وی، با استناد به آیه 31 سوره بقره «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» بیان کرد: در این آیه می‌خوانیم: و همانا فرزندان آدم را گرامي داشتيم و آنها را در خشكی و دریا به حركت در آوردیم و از طیبات روزی‌شان کردیم و بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری‌شان دادیم. حجت‌الاسلام قاسمی خویی، ادامه داد: وقتی خداوند سخن می‌گوید انتظار این است که با صراحت، روشن، حکیمانه، عاری از تکلف و تعارف و جامع سخن بگوید.
استادیار دانشکده الهیات و علوم اسلامی دانشگاه تبریز، یادآور شد: برخی زبان قرآن را زبانی متعالی و فراعرفی می شمارند و برخی دیگر به عرفی بودن آن باور دارند و هم سنخ زبان قوم پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می دانند.
وی از گشوده شدن حساب ویژه برای انسان در قرآن گفت و افزود: قرآن کريم برای مقام انسان، ارزش و کرامتِ شأن او حساب ويژه‌ای گشوده است. اگر در مواردی انسان‌ها را با القاب و صفات به ظاهر نکوهیده‌ای توصیف کرده‌، یا ناظر به ساخت وجودی انسان است. و یا به انحراف او از مسیر حق و پشت کردن به کرامت ذاتی و راضی شدن او به فروکاهیدن در مرتبه‌ حیوانات اشاره می‌کند. اساسا در رابطه‌ میان خدا و انسان نمی‌توان به قوانین جاری میان انسان‌ها استناد کرد و سخن خداوند را به مسائلی که در تعاملات انسانی معنا می‌یابد، تقلیل داد.
حجت‌الاسلام قاسمی خویی، ضمن بازگو نمودن نگاه قرآن به انسان تاکید کرد: نگاه قرآن، انسان موجودی است که هم غرایز، امیال و نیازهای حیوانی را در خود دارد و هم استعداد پرواز تا مراتب بلند معنوی و الهی را؛ اگر به نیازها و کشش‌های عالی خود پاسخ مناسب ندهد و به تزکیه و تهذیب نفس خویش همت نگمارد، در غرایز و شهوات حیوانی فرو رفته و شاید وجودی گمراهتر از حیوان هم پیدا کند؛ ملاک انسانیت در نظرگاه قرآن، نه پوست و خون و استخوان، بلکه صفات و رفتارهای انسانی است که ریشه‌های آن در روح دمیده شده از جانب خداست.
از منظر قرآن تعقل، معیار شناخت و آگاهی
مهری بسناس، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز، در گفت‌‌وگو با ایکنا، اظهار کرد: از منظر قرآن کریم آنچه معیار شناخت و آگاهی است تعقل، تجربه، سخن پیامبران و کتاب‌های آسمانی و شهود عرفانی است و راه‌های دیگری چون نظر اکثریت، باورهای پدران... در واقع موانع شناخت صحیح هستند.
وی از برخاسته شدن قرآن در حمایت از تعقل گفت و افزود: قرآن كريم در همه‌جا به سود عقل و در حمايت از تعقل به نکوهش معیاردانستن اكثريت برخاسته است. اکثر انسان‌ها به علل گوناگون به سوی اكثريت كشيده مي‌شوند و در برابر نظر اکثریت، تسلیم می‌شوند؛ قرآن کریم از این رفتار نامعقول و غیرمنطقی انتقاد می کند.
وی با استناد به آیه 116سوره انعام «وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوک عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: و اگر پیروی از اکثر مردم روی زمین کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، که اینان جز از پی گمان و هوا و هوس نمی‌روند و جز اندیشه باطل و دروغ چیزی در دست ندارند.
بسناس ادامه داد: انسان باید به جای تکیه بر رأی اکثریت، از تعقل و تعبد نسبت به آموزه‌های پیامبران الهی سود جسته و به آن تکیه کند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: همین قرآن هنگامی که از تعامل انسان‌ها بایکدیگر سخن می‌گوید، مسخره‌کردن، لقب‌های زشت به یکدیگر دادن و دشنام و دیگر رفتارهای زشت را نکوهش کرده و انسان‌ها را از آن بر حذر می‌دارد!
وی با اشاره به نگاه معرفت‌شناسی قرآن کریم افزود: از نگاه معرفت‌شناسی قرآن کریم، پاره‌ای از امور برای شناخت حق از باطل مانع ایجاد کرده و آدمی را به گمراهی می‌کشند. يكي از چیزهایی كه باعث تضعيف عقل می‌شود و انسان را از رسیدن به بینش درست و مطابق با حق محروم می‌کند، معیار دانستن «رأي اكثريت» است.
بسناس، ضمن بازگو نمودن لزوم تامل در آیات قرآن تاکید کرد: اگر هنگام تأمل در آیات قرآن به مبانی هستی‌شناسانه، انسان‌شناسانه و ارزشی قرآن و نیز هدف و رسالت آن در تربیت انسان غفلت‌زده و گرفتار در تاروپود عالم ماده توجه کنیم و متوجه باشیم که در این کتاب، خداوند با انسان‌ها سخن می‌گوید نه انسانی با انسان دیگر، هرگز به تعبیرها و توصیف‌های قرآن خرده نخواهیم گرفت؛ زیرا هشیار کردن انسان‌ها به مسیری که در حال پیمودن آن هستند و وضعیتی که در آن قرار دارند، رسالت پیامبر و کتاب آسمانی است.

انتهای پیام

captcha