اقتصادِ پنهانِ نمایشگاه قرآن
کد خبر: 3821661
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۲

اقتصادِ پنهانِ نمایشگاه قرآن

گروه اقتصاد ــ موضوع مهم درباره بخش آشکار و نوک قله بودجه هشت میلیاردی دولت برای برگزاری نمایشگاه قرآن این است که این بودجه که نسبت به ظرفیت نمایشگاه بسیار اندک محسوب می‌شود، بین بخش‌ها و کمیته‌های مختلف تقسیم می‌شود و برای هر بخش، عمدتاً صرف نیازهای اولیه همچون دکور، ماکت، پوستر و دعوت از سخنران می‌شود.

به گزارش ایکنا، در شماره یکصد و سی‌ام نشریه «خیمه» یادداشتی با عنوان «اقتصادِ پنهانِ نمایشگاه قرآن» به قلم مجتبی اصغری، فعال قرآنی، منتشر شده که متن آن در ادامه می‌آید:

ایده‌ای که در این نوشتار، طرح می‌شود درصدد آن است که نشان دهد نمایشگاه قرآن، واجدِ «اقتصاد»ی است که بی‌شباهت به یک کوه یخ در اقیانوس نیست، کسی که به کوه یخ بنگرد، نوک قله‌اش را که از آب بیرون زده، مشاهده می‌کند و شاید در وهله اول توجه نکند که حجم تنومندی از این کوه یخ در زیر آب قرار دارد، اهمیت اقتصادِ پنهانِ نمایشگاه قرآن شاید این باشد که می‌تواند باعث ایجاد یک نوع محافظه‌کاری نسبت به این نمایشگاه شود و آینده آن را مدیریت کند، بسیاری از فعالان قرآنی معتقدند که نمایشگاه قرآن با وجود اینکه ظرفیتی بزرگ در ترویج معارف قرآن و اهل بیت(ع) و یکی از بزرگترین اجتماعات قرآنی در جهان اسلام محسوب می‌شود، طی بیست و هفت دوره برگزاری خود، تحول محتوایی شگرف یا خلاقیت خاصی نداشته است، با وجود تمام زحمات موجود، شاید نمایشگاه حتی برای گروه‌های جامعه قرآنی نیز چندان جذابیت و ارزش افزوده‌ای نداشته باشد پس این سؤال پیش می‌آید چه الزامی وجود دارد که این نمایشگاه باز هم برگزار شود؟ علت محافظه‌کاری و عدم تغییرعمده در روند برگزاری آن چیست؟ چرا همیشه افرادی هستند که هر سال برای برگزاری نمایشگاه با همان سبک و سیاق قبلی، تمام‌قد به میدان می‌آیند و کمک می‌کنند؟ در پاسخ باید گفت در کنار عوامل دیگری که باید در مجالی دیگر طرح شود، به نظر می‌رسد یک منطق اقتصادی و جامعه‌شناختی، رویکردهای محافظه‌کاری نسبت به وضع فعلی نمایشگاه تولید می‌‌کند.

بخش آشکار و نوک قله، بودجه هشت میلیاردی دولت برای برگزاری نمایشگاه است، این بودجه که نسبت به ظرفیت نمایشگاه بسیار اندک محسوب می‌شود، بین بخش‌ها و کمیته‌های نمایشگاه تقسیم می‌شود و برای هر بخش، عمدتاً صرف نیازهای اولیه همچون دکور، ماکت، پوستر و دعوت از سخنران می‌شود؛ بودجه‌ای که سال‌های قبل خیلی بیشتر بود اما امسال با توجه به شرایط اقتصادی کاهش پیدا کرد، سیدحمید حسینی، قائم مقام نمایشگاه بیست و هفتم، پیش از ماه رمضان در یک گفت‌وگوی تلویزیونی اظهار کرد: «با توجه به اینکه کشور در شرایط تحریم و تورم قرار دارد و از سوی دیگر مسئله سیل در چند استان و بحران در این زمینه وجود داشت، در چنین شرایطی توقع این است برنامه‌های حاکمیتی محدودتر شود، حتی برخی اعتقاد داشتند شاید نشود نمایشگاه را برگزار کرد اما تلاش شد با برخی اقدامات از جمله کوچک کردن ساختار که از ۳۳ کمیته به ۱۴ کمیته رسید و نیز کاهش ایام نمایشگاه و فضای مکانی، نمایشگاه کیفی‌تر و کوچکتر شود لذا با تمام این اقدامات، هزینه‌ها به شدت کاهش پیدا کرده و کیفیت بهتر از گذشته شده است»، پس هزینه‌های دولتی و کمیت برگزاری نمایشگاه کاهش پیدا کرده و یک صرفه‌جویی ظاهری رخ داده است، بعضی با استناد به همین صرفه‌جویی‌ها که هر ساله بیشتر می‌شود معتقداند که نمایشگاه قرآن، سود اقتصادی خاصی برای هیچ کس ندارد و هر چه هست، رضای خداست، اما به نظر می‌رسد یک گردش مالی بزرگ و ناپیدا برای بعضی افراد، مؤسسات و شرکت‌ها به بار می‌آورد، گردش مالی‌ای که رقم آن را نمی‌توان به طور دقیق برآورد کرد اما یک منطق اقتصادی تولید می‌کند که می‌تواند باعث بازتولید سازوکارهای فعلی در برگزاری نمایشگاه قرآن شود.

گفت‌وگوی نگارنده این متن با چندین و چند نفر از غرفه‌داران و مدیران بخش‌های غیرفروش نمایشگاه که کارهای مشاوره‌ای، آموزشی و ... انجام می‌دهند، نتایج جالبی داشت، آن‌ها بابت حضور دوهفته‌ای خود در نمایشگاه پولی دریافت نمی‌کردند و می‌گفتند چند سال است که از روی علاقه و انگیزه‌های مذهبی در این محیط فعالیت می‌کنند اما به نظر می‌رسید در کنار همه انگیزه‌های پاک مذهبی حتماً یک دستاورد مالی هم باید برای این افراد وجود داشته باشد، وقتی با آن‌ها بیشتر صحبت کردیم و عمق گفت‌وگو بیشتر شد، مشخص شد که این افراد از ارتباطات و پیوندهای فراوانی که در این نمایشگاه با قشرهای مختلف مردم و مسئولان پیدا می‌کنند، بسیار خوشحال هستند و آن را برای خود دستاورد می‌دانند. آن‌ها همچنین اذعان کردند که در چند سال اخیر به واسطه فعالیت خود در نمایشگاه قرآن به نمایشگاه‌های دیگر کشور نیز معرفی شده‌اند و سالانه در چند نمایشگاه از مشهد گرفته تا کیش به غرفه‌داری یا مدیریت بخش می‌‌پردازند! این یعنی برخی از غرفه‌داران و مدیران بخش‌ها، فارغ از اینکه محتوای نمایشگاه چه باشد، به «نمایشگاه‌داری» در کشوری که تعداد همایش و نمایشگاه‌های آن بسیار زیاد است روی‌آورده‌اند که قطعاً در بلندمدت سود اقتصادی قابل توجهی برایشان به وجود می‌آورد.

در ایام برگزاری نمایشگاه به بخش فروش کتاب و محصولات هنری، هم سری زدم، غرفه‌داران از اینکه باید طی دو هفته به ازای هر متر، 270 هزارتومان به ستاد برگزاری نمایشگاه اجاره می‌دادند، گله داشتند و می‌گفتند دخل و خرجشان با هم نمی‌خواند، به خصوص اینکه هزینه حمل و نقل بار نیز به عهده خودشان بوده است اما با وجود این، برخی از غرفه‌داران که تولیدکننده بودند، با رضایت خاطر اظهار می‌کردند که سال آینده نیز در نمایشگاه شرکت می‌کنند، حتی یکی از آن‌ها با لبخندی رضایت‌بخش گفت: «خداوند، کمبود‌ها را جبران می‌کند»، وقتی با او بیشتر صحبت کردیم اینگونه توضیح داد که این کار، برکت دارد و کمبودها از طریق اعتبار و ارتباطاتی که از نمایشگاه به دست می‌آورد، جبران می‌شود.

نکته حائز اهمیت این است که در این اقتصاد پنهان، جریان‌های تجاری جدیدی نیز وارد شده‌اند، برای مثال امسال یک شرکت، تأمینِ داوطلبانه و رایگانِ بخشی از خدمات نمایشگاه را به عهده گرفت، محصولی کم‌کیفیت ارائه می‌کرد اما بر محصول خود و حتی بر دیوارهای سراسر نمایشگاه، بِرَند خود را به چشم مخاطبان می‌نشاند، همینجا سؤال پیش می‌آید چنین شرکتی که اتفاقاً چند روز بعد از نمایشگاه، خبر یک دغل‌کاری در انبارهایش پخش شد، از نظر اقتصادی چه هزینه و فایده‌ای در نمایشگاه قرآن دارد؟


نکته حائز اهمیت این است که در این اقتصاد پنهان، جریان‌های تجاری جدیدی نیز وارد شده‌اند، برای مثال، امسال یک شرکت، تأمینِ داوطلبانه و رایگانِ بخشی از خدمات نمایشگاه را به عهده گرفت، محصولی کم‌کیفیت ارائه می‌کرد اما بر محصول خود و حتی بر دیوارهای سراسر نمایشگاه، بِرَند خود را به چشم مخاطبان می‌نشاند، همینجا سؤال پیش می‌آید چنین شرکتی که اتفاقاً چند روز بعد از نمایشگاه، خبر یک دغل‌کاری در انبارهایش پخش شد، از نظر اقتصادی چه هزینه و فایده‌ای در نمایشگاه قرآن دارد؟ یک تحلیل این است که چنین شرکتی در آن فضا مقداری هزینه می‌کند و محصولی را رایگان ارائه می‌دهد اما به اندازه کافی برای مجموعه خود در بین بازدیدکنندگان نمایشگاه قرآن که برخی شخصیت‌های مذهبی و سیاسی تراز اول کشور جزو بازدیدکنندگان آن هستند، اعتبار کسب می‌کند و در آینده نیز عناوینی همچون همراه و یاور قرآن را یدک می‌کشد.

هم‌چنین مثلاً یک بانک مقداری کمک مالی به نمایشگاه انجام می‌دهد و غرفه‌ بزرگی نیز در آن برپا می‌کند اما چندین برابر از سرمایه اجتماعی موجود در نمایشگاه و در بلندمدت از مزایای اقتصادی ناشی از آن بهره‌مند می‌شود، به بیان صریح‌تر، در زمانه‌ای که عده زیادی از افراد دینی و نهادهای مذهبی با بانک‌ها گلاویزند و بر سر مسائلی همچون اخذ جریمه دیرکرد، سود سپرده و ... شبهه ربا را مطرح می‌کنند، یک بانک با حضور خود در نمایشگاه، نه تنها از این تنش می‌کاهد بلکه در ادامه راهش از مزایای کسب عناوینی همچون همکاری در توسعه فرهنگ قرآنی بهره می‌برد و در داخل نمایشگاه نیز با جذب مخاطب از طریق افتتاح حساب، صدور کارت و ... بر دایره اعضای خود می‌افزاید. این جریان‌ها می‌تواند گردش مالی حاصل از بخش‌های ناپیدای نمایشگاه را بیشتر و تحلیل‌ها درباره آن را پیچیده‌تر کند.

لازم به یادآوری است که این نوشتار صرفاً یک ایده و طرح سؤال و مسئله است؛ به نظر می‌رسد بررسی اقتصاد نمایشگاه با همه جنبه‌های پیدا و پنهان آن می‌تواند سوژه‌ای مستقل برای تحقیق پژوهشگران و فعالان قرآنی تلقی شود که علاقه‌مند به ارتقای کیفیت فعالیت‌های قرآنی کشور هستند.
انتهای پیام

captcha