ویژگی‌های اقدامات نظامی پیامبر اسلام(ص)
کد خبر: 3845180
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۷
نیروهای مسلح نظام اسلامی/ 2

ویژگی‌های اقدامات نظامی پیامبر اسلام(ص)

گروه سیاسی ـ موضوع جنگ و مقابله مسلمانان با کفار و مشرکین زمانی اهمیت یافت که از جانب خداوند به پیامبر(ص) دستور جهاد با کسانی رسید که به کشتار مسلمانان دست می‌زدند و به آن‌ها ظلم می‌کردند.

ویژگی‌های اقدامات نظامی پیامبر اسلام(ص)به گزارش ایکنا؛ پس از دعوت آشکار مردم به اسلام از سوی رسول اکرم(ص)، گروه‌ها و قبیله‌های مختلفی سعی در مقابله با پیامبر (ص) و یارانش داشتند که باعث بروز جنگ‌ها و درگیری‌های مختلف در صدر اسلام شد.

در آغاز نهضت اسلامی به رهبری پیامبر(ص)، نیروهای مسلمان تحت فشار گروه‌ها و شخصیت‌های متنفذ و قدرتمند قرار داشتند تا حدی که تحریم‌های سختی علیه مسلمانان اعمال شد و سپس برای در امان ماندن از توطئه مشرکان، مهاجرت از مکه به سایر سرزمین‌ها در دستور کار مسلمانان قرار گرفت. پس از حضور پیامبر(ص) در مدینه این امکان برای ایشان به وجود آمد تا افرادی که به اسلام گرویده‌اند را ساماندهی کنند؛ در این زمینه، تشکیل و تقویت نیروی مسلح برای حفظ و مراقبت از جان مسلمانان و مرزهای سرزمین اسلامی و آمادگی برای مقابله با خطرات احتمالی مورد توجه قرار گرفت.

هرچند در تاریخ 10 ساله رسالت پیامبر اکرم(ص) غزوه‌ها و سریه‌های بسیاری را ذکر کرده‌اند، اما بخش قابل توجهی از اعزام نیروها که به عنوان سریه یا غزوه ثبت شده، به درگیری و نزاع نینجامیده و اهداف دیگری را دنبال می‌کرده است.

آنچه در تاریخ ثبت شده از مجموع بیست و هفت غزوه‌ای که برای پیامبر(ص) ذکر شده، تنها در 9 غزوه درگیری صورت گرفته است و در سایر غزوه‌ها درگیری رخ نداده است. (ابن هشام، السيرةالنبوية،ج‏2،ص608). همچنین از مجموعه پنجاه سریه‌ای که نام برده شده، تنها در بیست و چهار سریه در گیری رخ داده که کیفیت درگیری‌ها در سطوح مختلفی بوده و از این میان می‌توان 13 سریه را نام برد که می‌توان به آن عنوان «جنگ» را اطلاق کرد.

اقدامات نظامی مسلمانان پس از مهاجرت به مدینه آغاز می‌شود و اهداف خاصی را دنبال می‌کند که از آن جمله می‌توان به دفاع از مسلمانان و مقابله با گروه‌های متجاوز کفار و مشرکان، مقابله با شورش گروه‌ها علیه مسلمانان و پاسخگویی به نقض معاهده و پیمان‌نامه از سوی طرف‌های مقابل اشاره کرد.

صلح‌طلبی مقدم بر جنگ و ستیز

هرچند تبلیغات بسیاری علیه اسلام صورت گرفته تا دین مبین اسلام را به عنوان دینی جنگ‌طلب معرفی کند اما پیامبر(ص) همواره تلاش می کرد تا پیش از بروز جنگ، شرایط را برای ایجاد صلح فراهم سازند. نمونه بارز صلح‌طلبی پیامبر (ص) در صلح حدیبیه بروز کرد. در جریان تقابل مشرکان مکه با مسلمانان، پیامبر(ص) با طرف‌های مقابل مذاکره کرد تا در نتیجه به صلح حدیبیه ختم شد.

انعقاد پیمان صلح با یهودیان مدینه از بدو ورود به این شهر (اعلام الوری، ج 1، ص 157) نمونه دیگری از منش صلح‌طلبانه پیامبر اسلام (ص) است. در جنگ خندق نیز پیامبر(ص) قصد داشت با یکی از قبایل احزاب مذاکره کند اما یارانش پیشنهاد آن حضرت را نپذیرفتند (سیره ابن هشام، ج 2، ص 223).

در نبرد وادی‌القری نیز آن‌گونه که «واقدی»، کارشناس جنگ‌های زمان پیامبر گزارش داده، رسول خدا(ص) اصحابش را آرایش نظامی داد...، آن‌گاه آنان را به اسلام خواند و فرمود: اگر اسلام آورند جان و مالشان محفوظ است و حسابشان با خدا است. پس مردی به مبارزه پیش آمد که زبیر او را کشت، دومی هم به میدان آمد و زبیر او را کشت. سومی را علی علیه السلام کشت و چهارمی و پنجمی را ابودجانه، تا اینکه یازده نفر کشته شدند. هر مردی از آنان که به قتل می‌‌رسید رسول خدا دیگران را به اسلام فرا می‌خواند. آن‌گاه وقت نماز شد، آن حضرت نماز خوانده، برگشت و باز هم آنان را به اسلام و رسالت خویش دعوت کرد و با آنان جنگید تا شب شد. صبح روز بعد یهودیان تسلیم شدند و اموالشان به غنیمت مسلمانان درآمد. پیامبر خدا چهار روز در وادی‌القری ماند (المغازی، ج 2، ص 710) این رفتار پیامبر(ص) در غزوه‌های دیگر نیز گزارش شده است (المصنف، ج 5 ، ص 216).

اقدام نظامی با اذن الهی

موضوع جنگ و مقابله مسلمانان با کفار و مشرکین زمانی موضوعیت یافت که از جانب خداوند به پیامبر(ص) دستور جهاد با کسانی رسید که به کشتار مسلمانان دست می‌زنند و به آن‌ها ظلم می‌کنند. آنچه از سوی مفسران مطرح شده، آیه 39 سوره حج، اولین دستور خداوند به پیامبر(ص) برای مقابله با متجاوزان و ستمکاران بوده است. در این آیه آمده است:‌ « أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ/ به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا كه مورد ظلم قرار گرفته‏ اند و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست».

پیش از آن مسلمانان از آزار مشرکان به رسول خدا شکایت می‌کردند و آن حضرت می‌فرمود: من مأمور به جنگ نیستم.(مجمع البیان، ج 7، ص 156؛ المیزان، ج 14، ص 385 و 397). پس از نزول این آیه، اولین حرکت نظامی که سریه حمزة بن عبدالمطلب به منطقه سیف البحر برای ناامن کردن کاروان تجاری قریش بود انجام شد. (انساب الاشراف، ج 1، ص 341؛ تاریخ الطبری، ج 2، ص 402). از این رو می‌توان گفت جنگ و درگیری با سایر گروه‌ها در مسیر کسب رضای الهی و عمل به فرامین پروردگار صورت می‌گیرد.

عدم پیش‌دستی در آغاز جنگ

از نکات قابل توجه و مهم نبردهای پیامبر(ص) و توصیه‌هایی که به یاران خود در میدان مبارزه داشتند، عدم پیش‌دستی در آغاز جنگ بوده است؛ رسول اکرم(ص) همواره توصیه می‌کردند که مسلمانان آغازگر مبارزه و درگیری نباشند. هنگامی که امام علی(ع) قرار بود برای فتح یمن حرکت کنند، پیامبر به ایشان فرمودند: چون به محدوده ایشان رسیدی، با آنان درگیر نشو مگر آنکه آنان به تو حمله کنند (الطبقات الکبری، ج 2، ص 128).

مهارت در مسائل نظامی روز

بر اساس تاکید آیه 60 سوره «انفال» مبنی بر بسیج مسلمانان به وسایل روز، پیامبر(ص) نیز بر حفظ آمادگی نیروهای خود و تقویت روحیه جهادی آن‌ها تاکید داشتند تا در برابر تهدیدات تمام توان خود را به کار بگیرند. ایشان گاهی در میان نیروهای خود مسابقات اسب‌دوانی و تیراندازی برگزار می‌کردند و در تمامی مسابقات تاکید بر استفاده از اسب داشتند (وسائل الشیعه، ج 13، ص 349 و ج 8 ، ص 361).

خودنمایی در برابر دشمن

رجزخوانی و نمایش‌های قهرمانانه در برابر دشمن یکی از مسائلی است که در میان اقوام عرب مرسوم بوده است که پیش از جنگ و یا در میدان نبرد برای روحیه گرفتن و روحیه دادن به همرزمان و تخریب روحیه دشمن صورت می‌گرفته است؛ پیامبر(ص) نیز این رفتار را تحسین می‌کردند و از سربازانش می‌خواستند روحیه خود را با چنین رفتارهایی تقویت کنند و همواره در برابر دشمن خود را آماده و توانمند به رخ بکشانند.

ابودجانه یکی از یاران شجاع پیامبر(ص) هنگام جنگ احد با غرور و تکبر راه می‌رفت و بین صفوف دشمن خودنمایی می‌کرد. پیامبر(ص) فرمودند این رفتاری است که خدا آن را دوست ندارد مگر در حال جنگ (تاریخ الطبری، ج 2، ص 511).

تأکید بر نظم صفوف لشکر

نظم و انضباط در صفوف جهاد از مهم‌ترین نکاتی است که پیامبر (ص) پیش از آغاز جنگ به آن توجه داشتند. آن حضرت در همه غزوه‌ها، پیش از شروع جنگ به تنظیم صفوف می‌پرداختند (المغازی، ج 1، ص 56 ، ج 1، ص 221). در نبرد بدر چنان صفوف سپاه را مرتب و منظم می‌کرد که شانه‌ها برابر یکدیگر باشند، گویی صف‌ها را با تیری صاف می‌سنجید (انساب الاشراف، ج 1، ص 387).

مشورت در جنگ

پیامبر اسلام (ص) پیش از صف‌آرایی در مقابل دشمن با اطرافیان خود مشورت می‌کردند و نظرات افراد را مورد توجه قرار می‌دادند. محل اولین نبرد سنگین مسلمانان با کفار قریش(بدر) با مشورت خواهی رسول خدا(ص) و اشاره حباب بن منذر انتخاب شد (سیره ابن هشام، ج 1، ص 620 ؛ انساب الاشراف، ج 1، ص 350). در دومین نبرد مهم صدر اسلام (جنگ احد) نیز رسول خدا (ص) نظر اصحابش را دریافت کرد. وقتی از یارانش مشورت طلبید جمعی از ایشان گفتند: بیرون مدینه با دشمن رو به رو شویم. عبدالله بن اُبی ماندن در شهر را پیشنهاد کرد؛ اما گروهی از جوانان به خروج از شهر اصرار داشتند تا شاید شهادت نصیبشان شود (المغازی، ج 1، ص 210).

رسول خدا(ص) طبعاً مایل بود رأی او از سوی یارانش تأیید شود، اما بدون هیچ گونه مخالفتی لباس جنگ پوشید و آماده خروج از شهر شد. اصحاب که متوجه شدند نظر پیامبر(ص) چیز دیگری بوده است پشیمان شدند و از آن حضرت عذر خواستند، اما ایشان بر تصمیمی که از روی مشورت گرفته بود باقی و محکم ماند (تاریخ الطبری، ج 2، ص 503).

در جنگ احزاب نیز پیامبر(ص) از یارانش نظرخواهی کرد که سلمان فارسی پیشنهادِ کندن خندق را داد و برای مسلمانان جالب آمد (الطبقات الکبری، ج 2، ص 51).

رعایت اصول امنیتی

پیامبر(ص) در رابطه با طبقه‌بندی کردن اطلاعات و تلاش برای جلوگیری از نفوذ اطلاعات محرمانه عملیاتی و جنگی توجه ویژه داشت و به اطرافیان توصیه می‌کرد در حفظ اطلاعات دقت لازم را داشته باشند و گاه ممکن بود به دلیل منتشر شدن اخبار محرمانه و یا فریب دشمن نقشه‌ها مختلفی را برای آغاز یک عملیات طراحی کنند. در فتح مکه یکی از مسلمانان به طمع کمکی که از قریش انتظار داشت، خواست خبر حرکت پیامبر(ص) را به آنان برساند؛ اما آن حضرت مطلع شد و جاسوس را که یک زن بود دستگیر کرد. پس از آن با یکایک فرماندهانش قرار پنهانی گذاشت که در فلان محل همدیگر را ملاقات کنند (تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 58).

در غزوه‌ای که به نام بنی لحیان نام گرفته، پیامبر قصد قبیله بنی لحیان نمود، زیرا عده‌ای از اسلام‌شناسان و قراء مسلمان را کشته بودند. پیامبر(ص) در این حرکت ابتدا وانمود کرد قصد شام دارد و در عمل هم مسیر شام (یعنی شمال) را در پیش گرفت در حالی که بنی لحیان در جنوب مدینه سکونت داشتند. پیامبر قدری به سمت شمال رفت و سپس تغییر مسیر داد و به منطقه بنی لحیان رفت (الطبقات الکبری، ج 2، ص 61).

کسب اطلاعات از دشمن

از سوی دیگر پیامبر(ص) پیش از حرکت به سمت میدان نبرد، تلاش می‌کرد اطلاعات دقیقی از لشکر دشمن به دست بیاورد (واقدی، 1404، ج 1، صص 9 و 197؛ ابن سعد، ج 2، ص 6). برخی سریه‌ها نیز با هدف اطلاع یافتن از وضعیت مشرکین و رصد کردن تحرکات آن‌ها بود. سریه عبدالله بن جحش به سوی وادی نخله برای همین امر اتفاق می‌افتد. سرایای دیگری نیز در منابع تاریخی دیده می‌شود که فقط برای کسب اطلاعات و اخبار دشمن تدارک دیده شد. در برخی از این سرایا، وقتی به منطقه مورد نظر می‌رسیدند بدون این که برخوردی اتفاق بیفتد، برمی‌گشتند و تنها به انعقاد یک پیمان با مردم ساکن در آنجا بسنده می‌کردند. چنان که در جنگ تبوک به یک انعقاد پیمان با قبایل همجوار مرزهای روم و ایران برای کسب اخبار آنان، ختم شد (ابن هشام، 1355، ج 3، ص 224).

در جنگ بدر، مسلمانان در شب اولی که نزدیک بدر فرود آمدند، دو غلام از قریش را دستگیر کردند و به حضور پیامبر(ص) آوردند. حضرت از آن دو شمار قریش را جویا شد و چون اظهار بی‌اطلاعی کردند، پرسید: روزانه چند شتر می‌کشند؟ گفتند: روزی نه شتر و روزی ده شتر. پیامبر (ص) تخمین زد که شمار قریش باید میان نهصد و یا هزار نفر باشد.

یادداشت از محمود قره داغی

captcha