خانواده مهمترین رکن اجتماع است و یکی از ارکان مهمی محسوب میشود که میتوان در سینمای ایران بدان پرداخت، زیرا زمینه بسیاری از حوادث اجتماعی از خانواده نشئت میگیرد، اما سالهاست که در سینمای ایران کارکرد اصلی خانواده به محاق رفته و در عموم آثار تصویری که از این نهاد اجتماعی ترسیم میشود تصویری سیاه و نامتعادل است. برای بررسی این نقشآفرینی در سینما با پوران درخشنده، کارگردان سینما، که آثارش در ژانر اجتماعی است به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ــ در ابتدا بفرمایید چگونه وارد عرصه سینما _ ژانر کودک شدید.
در زمان تحصیل در رشته پزشکی قبول شدم و خانوادهام از من انتظار داشتند پزشک خوبی شوم اما فهمیدم به واسطه سینما میتوانم دغدغههایم را بهتر بیان کنم؛ فکر میکردم سینمای کودک مظلومترین ژانر است، زیرا بسیاری از خانوادهها به مسائل تربیتی کودک واقف نیستند. در فیلمهای ابتداییام نظیر «پرنده کوچک خوشبختی» سعی کردم به کودکانی بپردازم که معلولیت دارند، برای مثال در این فیلم به معضلات دختری ناشنوا پرداختم. مباحث من در این فیلم کاملاً روانشناسانه بود. در این فیلم به پدر و مادرها متذکر شدم که این عناوین مقدساند و وقتی این عنوانها به کسی اطلاق میشود دیگر نمیتوان گفت چون فرزندم معلول است از انجام رسالت خود معافم یا میتوانم در انجام آن کوتاهی کنم. یکی دیگر از دغدغههای مهم من مربوط به کودکان طلاق است. فرزندان طلاق از داشتن کانون خانواده محروماند. البته شاید برخی بکوشند با تأمین مالی کمبود پدر یا مادر را جبران کنند، اما این امر با پول جبرانشدنی نیست و آسیبهای فراوانی را در پی دارد.
اگر نگاهی به پرونده فیلمسازی من داشته باشید از فیلم «رابطه» گرفته تا «پرنده کوچک خوشبختی» و در نهایت «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و «زیر سقف دودی» همه روی نقش و جایگاه خانواده متمرکزند. در تمامی این آثار شاهد فروپاشی یا رشد خانواده هستیم و در خانواده هم توجه من روی کودکان متمرکز است و در آثارم آنها حضور جدی دارند.
وقتی سینمای ایران را ارزیابی میکنم از خودم سؤال میکنم، سینمای ایران برای کودکان چه کرده است؟ این سؤالات پاسخ چندان مطلوبی ندارد، بیتوجهی به سینمای کودک تنها به امر تولید خلاصه نمیشود، بلکه در امر اکران هم شاهد نابهسامانی شدیدی در این حوزه هستیم، البته هرازگاهی چند فیلم کودک روی پرده میرود، اما این آثار به هیچوجه پاسخگوی نیازهای این قشر سنی نیست
ایکنا ــ آیا تولیدات امروز سینمای کودک پاسخگوی نیازهای آنان است؟
وقتی سینما را ارزیابی میکنم از خودم میپرسم که سینمای ایران برای کودکان چه کرده است؟ این سؤال پاسخ چندان مطلوبی ندارد. بیتوجهی به سینمای کودک تنها به تولید خلاصه نمیشود، بلکه در اکران هم شاهد نابسامانی شدیدی در این حوزه هستیم. البته هرازگاهی چند فیلم کودک روی پرده میرود، اما این آثار به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای این قشر نیست. در حقیقت کودکان نیازمند سینمای مشخص و مجزایی هستند که سازوکار آن تنها برای آنها برنامهریزی شده باشد، حتی معتقدم این ژانر سینمایی باید بودجه و سالنهای مختص به خود را داشته باشد و فقط در این هنگام میتوان تا حدی به نیازهای کودکان توجه کرد.
پیشنهاد میکنم در شهرهای بزرگ از جمله تهران پردیسهایی ساخته شوند که تنها آثار مختص کودکان را نمایش دهند، زیرا پردیسها میتوانند به غیر از سالنهای نمایش، سالنهای بازی مختص کودکان را هم داشته باشند تا مجموعههای مورد نیاز کودکان در یک مکان قابل دسترس باشد.
ایکنا ــ دغدغه شما در فیلمسازی چیست؟
سینما برای من هرگز هدف نیست، بلکه وسیلهای است تا از طریق آن بتوانم دغدغههایم را بیان کنم. حرفهایی از جنس مردم؛ مردمی که با آنها زندگی میکنم. دغدغه من در سینما همان مسائلی است که جامعه به آن حساس است و تاکنون فیلمی نساختهام که مردم سفارشدهنده آن نباشند. متأسفانه در جامعه اصول انسانی کمرنگ شده و سینما موظف است نقش تربیتیاش را در این زمینه ایفا کند. به همین جهت در آثارم تلاش میکنم به موضوعاتی بپردازم که جنبه اصلاحگری اجتماعی داشته باشد.
ایکنا ــ آیا دلیلی وجود دارد که نتوانسته باشید آثار مورد نظرتان را بسازید؟
متأسفانه در سینمای ایران به نگاه و اندیشه فیلمساز توجه کافی نمیشود. به همین جهت در فیلمهای کودک خانواده چندان جایگاهی ندارد. پس در چنین شرایطی حق بدهید که در مورد آینده خانواده بسیار نگران باشم، چون کودکان امروز والدین فردا هستند. این ضعفها در شرایطی است که در دهه ۶۰ توانستیم در سینمای کودک بسیار موفق باشیم و در آن دوره فیلمهای ما در فستیوالهای خارجی جوایز گوناگونی کسب کرد. آن آثار بسیار ساده بودند، اما مطرح کردن دغدغههای مهم، رشد کودکان را در پی داشت. البته مدتهاست دیگر چنین اتفاقی در سینمای ایران رخ نمیدهد.
ممکن است سؤال کنید نقش جشنواره کودک در این عرصه چیست؟ به نظرم جشنواره فیلم کودک فیلم کافی برای نمایش ندارد. همچنین برنامهریزی آن کاربردی نیست و در کنار فیلمهای کودک آثاری که به خانواده نیز میپردازد در سینمای فعلی زبان الکنی دارند. چند سال است در تلاشم تا فیلم «هیس پسرها فریاد نمیزنند» را بسازم، اما متأسفانه تاکنون اجازه تولید این اثر را نیافتهام، درصورتیکه به نظرم پسرها به شدت در جامعه ما مظلوماند، زیرا کسی شنونده درد دلهای آنها نیست و به همین جهت بسیاری از آنها دچار سرخوردگیهای فراواناند.
ایکنا ــ اولویت امروز سینمای ایران تولید چه آثاری است؟تولید فیلمهای تربیتی اصلیترین موضوع برای سینمای فعلی است، اما مسئولان این موضوع را درک نمیکنند و اگر فعالیت در این زمینه مقدور بود دو سال برای دریافت پروانه ساخت فیلم «هیس پسرها فریاد نمیزنند» با مشکل مواجه نمیشدم. متأسفانه مسئولان فکر میکنند پاک کردن صورت مسئله راه حل است، درصورتیکه نپرداختن به این موضوعات سبب حادتر شدن معضلات اجتماعی میشود. وقتی فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند ساخته شد، بسیاری از والدین به حساسیت این موضوع پی بردند و دقت نظرشان درباره فرزندانشان بیشتر شد و این نگرش دقیقاً در راستای رفع مشکل بود.عدم صدور پروانه ساخت سبب میشود اتفاقاتی نظیر مدرسه معین تکرار شوند زیرا هنوز جامعه درباره این مسائل آگاهی چندانی ندارد. وقتی مسائل مدرسه معین رخ داد باز به وزارت ارشاد رفتم و به آنها متذکر شدم که با توجه به شرایط اجتماع، وقت پرداختن به این مباحث است و در نهایت توانستم پروانه ساخت را دریافت کنم اما باز هم توصیههایی مبنی بر تغییر بخشهایی از فیلمنامه داشتند.
جالب است بدانید که وقتی زمزمههای ساخت فیلم هیس پسرها فریاد نمیزنند شنیده شد بسیاری از مردانی که در کودکی قربانی این معضل بودند نزد من آمدند و از مشکلات خود و آسیبهای روانیای که از اتفاقات زمان کودکی برایشان رخ داده بود صحبت میکردند. البته به عنوان فیلمسازی که چهل سال سابقه فعالیت دارد میدانم که چگونه باید به این موضوع پرداخت که آسیبرسان نباشد. نگاه من به سینما نگاهی عبادی است، زیرا آن را مقدس میدانم و تلاش میکنم حتماً جنبه اصلاحگری اجتماعی داشته باشم، همانگونه که فکر میکنم در هیس دخترها فریاد نمیزنند این کار انجام شد.وقتی پروانه ساخت دریافت کردم تصورم این بود که همه چیز برای تولید فیلم فراهم است، اما سینما به سمتی پیش میرود که دیگر امکان فعالیت در آن به شکل مطلوب فراهم نیست، زیرا پولشویی یا هر عنوان دیگری وارد سینما شده و دستمزدهای عجیب و غریب برخی، پولهای گزاف را در سینما باب کرده است و همین موضوع سبب شده اگر فیلمسازی بخواهد مستقل عمل کند، شاید امکانات لازم برایش فراهم نباشد. من برای مبارزه با این فضا آموزشگاهی راهاندازی کردهام تا جوانان علاقهمند بتوانند به سینما ورود کنند، اما این راه مثمرثمر نبود، چون جوانان به سادگی نمیتوانند در این زمینه عمل کنند. ارقام نجومی در سینما مختص بازیگران نیست و این مقوله روی تمامی ارکان سینما اثر گذاشته است و حتی عوامل پشت دوربین و بازیگران رده دوم و سوم هم دستمزدهایشان بالا رفته است. این معضل امر تولید را بسیار دشوار کرده و به همین جهت با وجود دریافت پروانه ساخت، هنوز نتوانستهام فیلم هیس پسرها فریاد نمیزنند را مقابل دوربین ببرم.
پیشنهاد من این است وزارت ارشاد دستورالعملی صادر کند تا فیلمسازان یا تهیهکنندهها مجبور باشند در کنار بازیگران مطرح و گرانقیمت از وجود بازیگران تازه کار نیز استفاده کنند، چون در این شرایط ممکن است جوانان تازه کار دیده شوند و همین امر سبب شود دستمزدهای غیرمعقول در سینما پایین بیاید
پیشنهاد من این است که وزارت ارشاد دستورالعملی صادر کند تا فیلمسازان یا تهیهکنندهها مجبور باشند در کنار بازیگران مطرح و گرانقیمت، از وجود بازیگران تازهکار نیز استفاده کنند، چون در این شرایط ممکن است جوانان تازهکار دیده شوند و همین امر سبب شود دستمزدهای غیرمعقول در سینما پایین بیاید. همچنین وزارت ارشاد باید از فیلمسازان مستقل و کسانی که سعی میکنند در آثارشان از چهرههای تازه استفاده کنند تا با بازیگرسالاری مبارزه کنند حمایت کند، زیرا در شرایط موجود اگر حمایت نباشد، کاری از دست من یا چند فیلمساز دغدغهمند بر نمیآید.ایکنا ــ این روزها تولید آثاری نظیر «مطرب» که فروش نجومی دارد به شدت در سینما رواج یافته است. اشاعه این قبیل آثار زنگ خطری برای سینماست؟چنین فیلمهایی باید در سینما تولید شود، چون تماشاگر نیازمند شادی و سرگرمی است. این واقعیتی است که به هیچ وجه نمیتوان آن را کتمان کرد. اخیراً با یک راننده تاکسی صحبت میکردم و او میگفت که از ساعت ۵ صبح تا ۱۲ شب کار میکند تا بتواند مخارج زندگیاش را تأمین کند. فرض کنید این فرد بخواهد با خانوادهاش به سینما برود، او در این شرایط باید چه فیلمی تماشا کند؟ باید توجه داشت که سینما نیازمند تمام ژانرهاست، زیرا پرداختن به یک ژانر میتواند سینمای ملی را نابود کند. عدهای به من میگویند چرا برای اینکه فیلم دلخواهت را بسازی، گاهی سراغ تولید آثار گیشهپسند نمیروی؟ اما همانگونه که پیشتر گفتم، سینما برای من هدف نیست، بلکه وسیله است و به هر قیمتی نمیخواهم کار کنم. به همین جهت سختیها را میپذیرم، ولی تن به ساخت هر اثری نمیدهم.ایکنا ــ سینمایی که میخواهد فرهنگساز باشد باید چه مسیری را پیش گیرد تا مؤثر واقع شود؟رسیدن به سینمایی که در آن فرهنگ نقش و جایگاه ویژهای دارد مستلزم آن است که بدانیم فرهنگ چه تعریفی دارد و چگونه باید به آن نگریست. از نگاه من سینمایی که خانوادهمحور باشد نه تنها فعالیت فرهنگی دارد، بلکه نمود بارز احیای امر دینی است. همچنین، در برخی فیلمها که شاید اصلاً ظاهر دینی ندارند میتوان به طور مؤثر فرهنگ دینی را اشاعه داد، مثلاً فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی اثری است که به زیباترین شکل در مذمت دروغ است. پس اگر از آن به عنوان یک اثر فاخر دینی نام ببریم به بیراهه نرفتهایم.
«خانه دوست کجاست است»، اثر مرحوم عباس کیارستمی نیز فیلمی است که تمام ارزشهایی را که در پی ترویج آنیم به کودک عرضه میکند و نمیتوان زیباتر از این مفاهیم اخلاقی را به کودکان آموخت.در پایان باید بگویم باید راه را برای تولید آثاری که دغدغه اجتماعی دارند باز کرد تا فیلمساز بتواند آثار مورد نظرش را تولید کند. امیدوارم روزی برسد که فیلمهایی نظیر جدایی نادر از سیمین در سینمای ایران به وفور تولید شود.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام