به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، آیتالله سید احمد علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد امروز نهم بهمنماه در جمع عزاداران فاطمی در حرم مطهر رضوی اظهار کرد: امروز که روز شهادت حضرت زهرا(س) است، مهمترین مسئله در مورد جریانهای رفتاری و اخلاقی قرار گرفتن ما در مسیر سیره این بانوی بزرگوار است.
زندگی حاج قاسم؛ خلاصه زندگی زهرا(س)
وی افزود: در خصوص فرهنگ زندگی فاطمه زهرا(س) بحث زیاد شنیدهایم، اما نکتهای که مقام معظم رهبری در یک بسته کامل به ما ارائه داده و فرموده این است که مکتب حاج قاسم سلیمانی خلاصه زندگی زهرای اطهر(س) است و نشاندهنده آن است که زندگی برای یک آدم دیندار زندگی در ستیز، جنگ، برخورد و نبرد با کفر و یا انحراف است.
امام جمعه مشهد ادامه داد: در سال دوم هجرت بود که زندگی مشترک زهرا(س) با علی(ع) آغاز شد آن زمان این بانوی بزرگوار در واقع به ظاهر یک دختر 9 ساله بودند که با مولا ازدواج کردند و در سال اول که به وجود مقدس امام حسن(ع) باردار شدند جنگ احد سر گرفت.
علمالهدی گفت: حسب حوادثی که در جنگ اتفاق افتاد یک عده از جنگ فراری شده و به مکه آمدند و برای اینکه فرار خود از جنگ را توجیه کنند شایعه کردند که رسول خدا(ص) در جنگ کشته شده است و با توجه به آنکه امام حسن(ع) شش ماهه متولد شد آن دوره حضرت زهرا(س) ماههای آخر وضع حمل بودند و تصورشان این بود که اگر پدرش شهید شده، پس علی(ع) هم شهید شده است، لذا با پای پیاده به میدان احد رفتند و در همان حال وارد میدان احد شدند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی ابراز کرد: در میدان احد نیز اولین منظرهای که حضرت با آن مواجه شدند اندام خونآلود امیرالمومنین(ع) بود که از 90 جای بدن زخم خورده و مانند چشمه خون میچکید که در این حال حضرت علی(ع) ذوالفقار را به زهرا(س) دادند و گفت این شمشیر را بگیر که جز با دست شما این شمشیر که خون دشمنان خدا را ریخته، تطهیر نمیشود.
علم الهدی ادامه داد: زندگی حضرت زهرا(س) با ستیز و نبرد آغاز شد. سرتاسر زندگی این بانوی اطهر مبارزه با کفر و مبارزه با انحراف بود.
زهرا(س) رزمنده علیه انحراف بود
وی بیان کرد: در مسئله خیبر و بدر و احد و... زهرا(س) در خانه بود و خبر پیروزی امیرالمومنین (ع) را میآوردند اما قصه از یک جایی تغییر میکند و به جایی میرسد که زهرا(س) به عنوان رزمنده وارد میدان میشود. در میدان ستیز انحراف زهرا(س) به میدان رفته و علی(ع) در خانه نشست و رزمنده این میدان حضرت صدیقه طاهره(س) بود.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی اظهار کرد: حضرت زهرا(س) نشان داد برای یک آدم دین مدار زندگی یک وقت مبارزه با بیدینی، یه وقت مبارزه با کفر و استکبار و یه وقت مبارزه با انحراف و ظلم ستیزی است.
انحراف از امامت یعنی نابودی اسلام
علمالهدی تصریح کرد: آن روز اگر حضرت زهرا(س) به میدان مبارزه انحراف نمیآمد امروزاز اسلام، قرآن و دین چیزی باقی نمانده بود.مسئله انحراف از رهبری از خط امامت یعنی انحراف رهبری از وحی چرا که این امت را پیامبر(ص) که از طرف خدا آمده ساخته است.
وی افزود: این امت که ساخته و پرداخته وحی است، باید به وسیله وحی رهبری شود اگر بنا شود غیر از وحی آن را رهبری کند، نتیجه آن انحراف و کج روی امت است و با این امر از اسلام چیزی نمیماند.
حضرت زهرا(س) مجور اعتراض ضد جریان انحراف
وی گفت: قضیه به اینجا کشید و در این حال تنها راه حل این است یک نقطه اعتراضی در مقابل جریان انحراف از امامت به وجود آید و این نقطه اعتراضی تا آن زمان که جریان انحراف از خط امامت چه در شکل حکومت بنیامیه و بنیعباس و چه در شکل سایر حکومتهای غیرولایی بر امت اسلام حاکم است، این نقطه اعتراض به عنوان یک نقطه اسلام ناب در دل این امت وجود داشته باشد و این تنها راه حل مشکل است.
امام جمعه مشهد عنوان کرد: برای ایجاد این نقطه قهرمان میدان صدیقه اطهر(س) است. زهرایی که زندگیاش با مبارزه و رزمندگی آغاز شده است. وجود مقدس حضرت زهرا(س) به عنوان یک مبارز و قهرمان در تداوم کفر ستیزی در عرصه انحرا ظاهر شد.
علمالهدی اظهار کرد: اگر قرار بود اسلام به دست تبعیضهای نابکارانه و عیاشی و میگساریهای حکام بعد از سقیفه درآید و سرنوشت قرآن به دست آنان بیفتد، از اسلام و قرآن اثری نمیماند. باید در یک جبهه اعتراضی با عنوان جبهه خط وحی عرصهای به وجود آید و به وجود آوردن این عرصه آن هم در دل مردمی که طی 70 روز از واقعه غدیر همه چیز را به فراموشی سپرده بودند کار آسانی نبود و مجاهده سرسختانهای بود.
وی گفت: اگر مجاهدات زهرا(س) را در کنار مجاهدات علی(ع) قرار دهیم، باید گفت که مجاهدات زهرا(س) هم وزن مجاهدت علی(ع) بود. مبارزه علی(ع) با کفر بود که به پیروزی رسید اما مجاهده زهرا(س) در جبهه اعتراضی مقابل جریان انحرافی بود که پیروز شد. اگر در آن زمان سه یا 7 نفر به ولایت علی(ع) شهادت دادند ا اما امروز بیش از 300 میلیون به ولایت علی(ع) شهادت میدهند.
امام جمعه مشهد ابراز کرد: علی(ع) و زهرا(س) هر دو در مجاهدات خود پیروز شدند، اما تفاوت این دو مجاهده در آن بود که علی(ع) در مجاهداتش جانش را سرمایهگذاری نکرد و پیروز شد، اما زهرا(س) نه تنها جانش بلکه میوه دلش را در راه مجاهداتش گذاشت، لذا مجاهده زهرا(س) هم وزن تمام مجاهدات علی(ع) است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی گفت: آنکه امروز مجاهده زهرا(س) را توصیف میکند وجود پیغمبر اکرم است. حضرت فرمودند: «دخترم فاطمه سیده زنان جهانیان است، روشنی چشمم است، میوه دل من ایت، زهرا جان من است که در کالبدم دمیده اس، زهرا در ظاهر در شکل انسان است اما از جنس بالاتر از انسان است.»
علمالهدی افزود: ابراهیم جوینی از علمای اهلسنت در کتاب «فرائد السمطين» از رسول خدا (ص) اين گونه روايت میكند، روزی پيامبر(ص) نشسته بود، حسن بن علي(ع) بر او وارد شد، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد، اشك آلود شد، سپس حسين بن علی(ع) بر آن حضرت وارد شد، مجددا پيامبر(ص) در پي آن دو گریست. فاطمه(س) و علی(ع) بر پيامبر وارد شدند، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاری شد. وقتی از پيامبر(ع) علت گريه بر فاطمه(س) را پرسيدند، فرمود: «وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة أَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّي أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين.» «زماني كه فاطمه را ديدم، به ياد صحنهای افتادم كه پس از من برای او رخ خواهد داد، گويا میبينم ذلت وارد خانه او شده، حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شكسته شده و فرزندی را كه در رحم دارد، سقط شده؛ در حالی كه پيوسته فرياد میزند: «وا محمداه!» اما كسی به او پاسخ نمیدهد، كمك میخواهد اما كسی به فريادش نمیرسد. او اول كسی است كه از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود كه محزون، گرفتار و غمگين و شهيد شده است و من در اينجا میگويم: «خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده» و ملائكه آمين گويند.