عقل‌گرایی؛ محور اساسی جریان نواندیشی معاصر جهان عرب
کد خبر: 3879393
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۶
محمد باعزم بیان کرد:

عقل‌گرایی؛ محور اساسی جریان نواندیشی معاصر جهان عرب

محمد باعزم با بیان اینکه در جهان عرب نواندیشان دینی خود را پایبند به مبانی و نصوص دین می‌دانند، تصریح کرد: تمام تلاش متفکران جهان عرب این است که به عقل‌گرایی برگردند. البته سازوکار و روش نواندیشان متفاوت است، ولی اساس کار همه نواندیشان بازگشت به تعقل است.

محمد باعزم نواندیشی دینی جهان عرب

به گزارش ایکنا؛ در ادامه سلسله جلسات «آشنایی با پژوهش‌های بین‌المللی در مطالعات اسلامی» نشست علمی «آشنایی با نواندیشان معاصر جهان عرب» صبح امروز، 28 بهمن‌ماه، با حضور محمد باعزم، پژوهشگر مطالعات جهان عرب در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.

وی در این نشست اظهار کرد: در داخل کشور عمدتاً فضای نواندیشی و فضای روشنفکری تلقی این است که بیشتر به ذهن متبادر می‌شود، این است که نواندیشان افرادی هستند که خیلی پایبندی به اصول دین ندارند. بر این اساس یا اتهامات سکولاریستی به آنها زده می‌شود یا اینکه متهم به بی‌دینی می‌شوند. در نتیجه وقتی در داخل کشور از روشنفکری و نواندیشی صحبت می‌شود، عمدتاً این دو با هم خلط می‌شوند، ولی در فضای جهان عرب روشنفکری و نواندیشی با هم متفاوت است. عمده نواندیشان خودشان را پایبند به نصوص و اساس اسلام می‌دانند و پروژه فکری‌شان را بر پایه یاپبندی به مبانی دینی و قرآنی مطرح می‌کنند. حالا اینکه در نتیجه آن پروژه فکری به چه نتیجه‌ای می‌رسند خیلی مهم نیست، مهم این است که این پایبندی وجود دارد.

پایبندی روشنفکران دینی به اسلام

وی ادامه داد: این را عرض کردم به خاطر اینکه دوستان توجه داشته باشند در فضای نواندیشی جهان عرب علی‌رغم همه اتهاماتی که به نواندیشان زده می‌شود، همه اینها بالاتفاق تصریح دارند که خودمان را پایبند به نصوص دینی و اساس دین اسلام می‌دانیم. البته بعضی‌ها هم هستند که در عداد روشنفکران دینی به حساب نمی‌آیند و خودشان هم تصریح دارند عامل انحطاط مسلمانان این است که در نصوص دینی مانده‌اند.

باعزم تصریح کرد: مطلب بعدی این است این نواندیشان چطوری شناسایی می‌شوند؟ یعنی بر اساس چه ملاک و معیاری می‌گوییم فردی نواندیش است یا متفکر در جهان عرب است. یکی از ملاک‌های مهمی که برای شناسایی نواندیشان در جهان عرب وجود دارد حجم قابل توجهی از آثاری است که اینها تولید می‌کنند، با این قید که آن پروژه فکری‌ که مدنظرشان است، را در آثارشان پیگیری کنند. مثلاً اگر «عبدالمجید الشرفی» به عنوان یک نواندیش معاصر جهان عرب شناخته می‌شود، چیزی حدود چهل اثر در قالب کتاب دارد که آن هدف اصلی و پروژه اصلی که دنبالش هست، را در تمام آثار خودش پیگیری می‌کند. افرادی مثل «الشرفی» یا «حسن حنفی» افرادی هستند که در جهان عرب تأثیر گذارد و آثار و اندیشه‌هایشان در جهان عرب تأثیرگذار است و پروژه فکری‌شان را در کل آثارشان پیگیری می‌کنند.

وی ادامه داد: نکته بعد اینکه با گذشت زمان، افرادی که ادعای نواندیشی دارند، کنار می‌روند و افرادی که پروژه فکری‌شان اساس و بنیان درستی دارند، می‌مانند. به خاطر همین است که شخصی مثل «حسن حنفی» با وجود اینکه پنجاه سال است، در این حوزه فعالیت می‌کنند، همچنان آثارش مورد خوانش قرار می‌گیرد و افراد زیادی رساله‌هایشان را درباره پروژه فکری او می‌نویسند. یک راه دیگر شناسایی نواندیشان جهان عرب این است که الآن جهان عرب در مسیری گام برمی‌دارد که اعلام و افراد شاخص نواندیش خودش را معرفی می‌کند؛ برای مثال یک کتاب دوجلدی با عنوان «اعلام التجدید الفکر الدینی» منتشر شده است. در این کتاب متخصصینی که با حوزه نواندیشی در جهان عرب آشنایی داشتند، آمدند این افراد شاخص را معرفی کردند و پروژه فکری‌شان را بیان کردند.

مؤلف کتاب «خوداستنادی در قرآن کریم» ادامه داد: پس یک راه دیگر برای شناسایی نواندیشان جهان عرب مراجعه به این گونه کتاب‌هاست. این کتاب از حیث جامعیت جز کتاب‌های خوب به حساب می‌آید، آثار دیگری هم در این حوزه هست و می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد از جمله کتاب «التراث و التجدید» حسن حنفی که برای دوستان قابل دستیابی است. زبانی که این افراد استفاده می‌کنند خیلی زبان ثقیلی نیست، الا در مواردی که پروژه فکری آن متفکری که به آن می‌پردازند سنگین باشد.

مفهوم نواندیشی معاصر

وی در ادامه یادآور شد: مقدمه بعدی که می‌خواستم به آن اشاره کنم مفهوم نواندیشی معاصر است. اساس نواندیشی و مفهوم نواندیشی معاصر در جهان عرب، یعنی آن چیزی که الآن به صورت زنده در حال پیگیری‌اش هستند یک چیز بیشتر نیست و آن بازگشت به عقل‌گرایی است؛ یعنی تمام تلاش متفکرین جهان عرب این است که از محصور شدن در نقل خارج بشویم و به عقل‌گرایی و تعقل برگردیم، حالا با چه سازوکار و با چه روشی؟ این دیگر به منهج و روش آن نواندیش بازمی‌گردد، ولی اساس کار همه نواندیشان عقل‌گرایی و بازگشت به عقل است. این حوزه مطالعاتی در ده، پانزده سال گذشته خودش را بسیار گسترش داده است و آثار زیادی در این حوزه تولید شده است که بعضاً خیلی محدود در نمایشگاه بین‌المللی کتاب هم می‌آید.

محمد باعزم تصریح کرد: مطلب بعد اینکه مفهوم نواندیشی و اساساً مطالعه نواندیشی می‌تواند دو ساحت به خودش بگیرد؛ یک فرد می‌تواند از حیث تاریخی یک متفکر را انتخاب کند و از حیث تاریخی به بررسی آثار او بپردازد. یک ساحت دیگر که مغفول واقع می‌شود، ساحت جغرافیایی است؛ یعنی شما فضای نواندیشی را از حیث جغرافیایی مطالعه کنی. برای اینکه تقریب به ذهن بشود بیان کنم که در فضای مطالعات مستشرقین هم همین اتفاق می‌افتد. وقتی یک مستشرق مورد مطالعه قرار می‌گیرد، خود آن مستشرق بماهو مستشرق از حیث تاریخی که در آن زندگی کرده است و آثاری که داشته است، مورد بررسی قرار می‌گیرد، تا اینکه فضای استشراق در آن بوم و جغرافیایی که مطالعه شده است، مورد توجه قرار بگیرد.

جغرافیای روشنفکری از مصر تا تونس و الجزایر

پژوهشگر مطالعات اسلامی تأکید کرد: بر این اساس فضای نواندیشی در جهان عرب محدود به یکسری از کشورها نخواهد شد و اگر جغرافیای آن را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می‌شویم این جغرافیا چه تأثیری بر کل جهان عرب گذاشته است. در فضای نواندیشی معاصر جهان عرب آن چیزی که به ذهن متبادر می‌شود، کشور مصر است؛ یعنی فکر می‌کنیم عمده نواندیشان مصری هستند یا خاستگاهشان در مصر بوده است. این تصور تا یک حدی درست است، ولی از یک حدی واقعاً درست نیست. الآن فضای جغرافیایی نواندیشی معاصر جهان عرب از مصر رد شده است و در حال حاضر تونس و الجزایر سردمدار این نواندیشی به حساب می‌آیند و عمده نواندیشانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند یا برخاسته از تونس و الجزایر هستند یا با این کشورها ارتباط بیشتری دارند.

وی افزود: این مسئله از حیث سیاسی قابل درک است؛ چراکه فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشوری مثل تونس و الجزایر به نسبت کشوری مثل مصر بازتر است. علت این امر این است که فضایی که بر کشور مصر حاکم است، یک مقدار ایدئولوژیک است، مضاف بر اینکه دانشگاه الازهر توانمندی زیادی دارد و می‌تواند اثر زیادی بر آرای نواندیشان بگذارد و اجازه ندهد آنها بتوانند آرای خودشان را آزادانه‌تر در اختیار مردم قرار دهند. به این مطلب هم اشاره کنم آزادی که در تونس و الجزایر وجود دارد آزادی صددرصد نیست و برخی نواندیشان که برخاسته از همین بوم هستند، بالاجبار آثار خودشان را به غیر زبان عربی نوشتند و بعد از آن که یک فضایی اتفاق افتاد آثارشان از زبان بیگانه به زبان عربی ترجمه شد، ولی باز به نسبت کشورهایی مثل مصر و عربستان فضای بازتری دارند.

انتهای پیام
captcha