نقش تأسی به سیره حضرت اباالفضل(ع) در دفاع مقدس / ماجرای جانبازشدن شهید خرازی
کد خبر: 3887943
تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۸
حجت‌الاسلام والمسلمین پروازی تبیین کرد:

نقش تأسی به سیره حضرت اباالفضل(ع) در دفاع مقدس / ماجرای جانبازشدن شهید خرازی

عضو هیئت مؤسس مجمع ایثارگران انقلاب اسلامی با تبیین نقش منحصر به فرد حضرت اباالفضل(ع) در واقعه عاشورا، اظهار کرد: شجاعت و ایثاری که باعث شد در دوران دفاع مقدس، یک وجب از خاک کشورمان را به دشمن ندهیم، مرهون تأسی رزمندگان به سیره حضرت اباالفضل(ع) و توسل به ایشان در شب‌های عملیات بود.

امروز///// نقش تأسی به سیره حضرت ابالفضل(ع) در دفاع مقدس / ماجرای جانبازشدن شهید خرازیهمزمان با سالروز ولادت حضرت اباالفضل العباس(ع) و روز جانباز، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا پروازی، پژوهشگر حوزوی و عضو هیئت مؤسس مجمع ایثارگران انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با ایکنا اظهار کرد: جریان کربلا، چهارراهی است که محل تلاقی مجموعه فضائل و رذائل آن عصر تلقی می‌شد، از میان همه فضائل یاران امام حسین(ع) دو صفت ایثار و شجاعت، صفت اختصاصی برای حضرت اباالفضل العباس(ع) محسوب می‌شود. حضرت اباالفضل(ع) در کربلا پدر شجاعت و پدر ایثار بود؛ شجاعت در مقابل دشمن و ایثار برای یاران.

وی افزود: شجاعت حضرت اباالفضل(ع) که نشئت‌یافته از تربیت در مکتب امیرالمؤمنین علی(ع) بود، آنگونه بود که در یاری رساندن به امامش، یعنی امام حسین(ع) هیچ کوتاهی نکرد و دشمن می‌گفت تا زمانی که عباس زنده باشد، نمی‌توانیم حسین را از پای دربیاوریم، از طرف دیگر، ایثار ایشان را شاهدیم که امان‌نامه دشمن را نپذیرفت و هنگامی که برای آوردن آب به فرات رفت، خود حاضر نشد قبل از آنکه آب به اهل امام(ع) برسد، لب به آب بزند.

حجت‌الاسلام پروازی درباره نقش تأسی به حضرت اباالفضل(ع) در جبهه‌های دفاع مقدس اظهار کرد: در جنگ تحمیلی، از دست ندادن خاک کشور در مقابل دشمن به دلیل شجاعت رزمندگان بود، همچنین عاملی که باعث تحریص و تهییج رزمندگان به ادامه مقاومت می‌شد، ایثارگری بود، زیرا رزمندگان از ایثارگری یکدیگر الگو بر می‌داشتند. این شجاعت و ایثارگری، درسی بود که رزمندگان ما از زندگانی حضرت اباالفضل(ع) گرفته بودند.

عضو هیئت مؤسس مجمع ایثارگران انقلاب اسلامی ادامه داد: گاهی میان فرماندهان لشکرها بحث در می‌گرفت، زیرا اصرار هر یک از لشکرها بر این بود که عمق خاک دشمن را خودشان در اختیار بگیرند. جالب اینکه در عملیات والفجر 4 بین حسین خرازی و ابرهیم همت بحث در گرفت. خرازی می‌گفت من باید به عمق دشمن بروم و شما عقب‌تر باشید، همت می‌گفت من باید جلو بروم و شما باید عقب باشید! یعنی برای ازجان‌گذشتگی می‌خواستند از هم پیشی بگیرند. این روحیات حکایت از بهره‌مندی رزمندگان از روحیه شجاعت و ایثار داشت که بزرگ‌پرچمدار آن، حضرت اباالفضل(ع) بوده است.

حجت‌الاسلام پروازی که امام جماعت پادگان «دوکوهه» را نیز در برهه‌ای از دوران دفاع مقدس عهده‌دار بوده است، اظهار کرد: در شب‌های عملیات، نام و یاد حضرت اباالفضل(ع) بیش از هر زمان دیگری برای رزمندگان بر زبان و ذهن رزمندگان جاری می‌شد، گویی حضرت اباالفضل(ع)، خود در نظر رزمندگان جلوه می‌کرد و جز اباالفضل چیز دیگری به چشم رزمندگان نمی‌آمد، اگرچه آن شب‌ها به عصمت طاهره توسل می‌شد، اما پررنگ‌ترین تابلوی توسل در شب عملیات، تابلوی توسل به حضرت اباالفضل(ع) بود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به نقش اقتدا به سیره حضرت اباالفضل(ع) در حفظ روحیه جانبازان اشاره کرد و گفت: بسیاری از مجروحان جنگ تحمیلی دچار قطع عضو می‌شدند و این مسئله می‌توانست برای روحیه آن‌ها و دیگر رزمندگان بسیار تضعیف‌کننده باشد، اما یکی از مهم‌ترین عواملی که روحیه افراد را در مقابل قطع عضو حفظ کرد، تأسی به حضرت اباالفضل ‌العباس(ع) بود. در اینجا، از سه نفر از دوستانم یاد می‌کنم که در جنگ دچار قطع عضو شدند و هر سه بیان می‌کردند که به پیروی از حضرت اباالفضل(ع) افتخار می‌کنند، یکی از آن‌ها شهید ابراهیم حسامی بود که میدانی در تهران به نام او ثبت شده است، او در عملیات والفجر 1 پای خود را از دست داد و حدود 25 روز بیمارستان بود، ولی فرار کرد و دوباره به جبهه بازگشت و سرانجام در عملیات خیبر به شهادت رسید.

حجت‌الاسلام پروازی ادامه داد: نفر دیگر حسین خرازی است. یک روز من، شهید همت و شهید حسین خرازی ایستاده بودیم که ناگهان خمپاره‌ای سمت ما پرتاب و از همه جا غبار بلند شد، هر چه نگاه کردیم حسین خرازی را نیافتیم. بعد از چند دقیقه، او را کمی آن‌طرف‌تر پیدا کردیم، در حالی که دستش قطع شده بود. حسین خرازی یک ماه بیشتر در بیمارستان نماند و دوباره به جبهه بازگشت. وقتی اولین بار با او ملاقات کردم، گفت من تازه می‌فهمم که دست قطع‌شده اباالفضل العباس چه معنایی دارد.

وی افزود: همچنین دوست دیگری داشتیم که در والفجر 4 پای خود را از دست داد. صبح روز دوم عملیات، در حالی که هوا گرگ و میش بود، ما در خاکریز نشسته بودیم که احساس کردیم از آن‌سوی خاکریز سروصدایی می‌آید، ابتدا فکر کردیم دشمن آمده است. من سرک کشیدم و دیدم این شخص ایرانی است. پای قطع‌شده‌اش را با بند پوتین به کوله‌اش بسته بود و خود را سینه‌خیز به خاکریز ما رسانده بود، وقتی بالای سرش حاضر شدم، با لبخندی رضایت‌آمیز به پایش اشاره کرد و گفت: ماجرای اباالفضل، دیدن دارد. من با هر سه بزرگواری که از آن‌ها خاطره تعریف کردم، دوست بودم و پس از مجروحیتشان، چیزی جز «اباالفضل» از آن‌ها نشنیدم.

حجت‌الاسلام والمسلمین پروازی درباره لزوم توجه جامعه به جانبازان نیز اظهار کرد: جانبازان ذخائر پنهان این نظام هستند. جانبازان با قطع عضو و با خون خود پای قباله انقلاب و دفاع از کشور را امضا کردند، جانبازان عمدتاً افرادی هستند که در گمنامی زندگی می‌کنند و ادعایی ندارند. نکته جالب این است که راجع به حجم زحمات و خدمات خود و کم بودن امکانات و کاستی رسیدگی‌ها، فریاد نمی‌زنند. حداقل من کم دیده‌ام. جانبازان واقعاً مظلوم و گمنام هستند و این عظمت کار آن‌ها را دوچندان کرده است. از نظر اجتماعی حداقل صد سال باید بگذرد تا قدر و عظمت کار آن‌ها برای مردم شناخته شود. چراکه دفاع مقدس، تقریباً یک جنگ جهانی علیه ایران بود، 17 کشور در مقابل کشوری که هیچ چیز نداشت، صف کشیدند و همین بچه‌های جانباز با شجاعت و ایثارگری خود توانستند کشور را حفظ کنند.

انتهای پیام
captcha