انسان موجودی ذو ابعاد و وديعهای بیهمتا در آفرينش است و در کنار برخورداری از عقل و تمايل به مباحث برهانی، در عمق جان واجد خصيصه فطرت است که در صورت قرار گرفتن در مسير صحيح و نزاهت از انحرافات فکری و عملی، حقيقت گرايی و حق جويی و تمايل به دين و خدا در او شکوفا میشود و از چاه طبيعت به افق اعلی میرسد.
یکی از مباحثی که در قرآن و سنت، با اهمیت ویژهای، مطرح شده بحث فطرت است. فطرتمندی انسان، فطری بودن دین، فطرت پسندی حسن عدل و قبح ظلم، معلوم بودن فجور و تقوی به الهام فطری، اعتراف رسمی انسان به ربوبیت الهی در عالم در و عهد و پیمان خداوند با او در عدم تبعیت از شیطان از جمله مسائلی است که آیات قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) بر آن دلالت صریح دارند. اما آنچه مهم است اینکه گرچه در پارهای آیات، انسان فطرتمند معرفی شده و بحث از الهام فطری فجور و تقوی به انسان به میان آمده است ولی در بعضی آیات دیگر، انسان به عنوان موجودی ظلوم، جهول، هلوع، کفار و طغیانگر مطرح شده است.
حجتالاسلام قهرمان احمدی، امام جمعه هریس، در گفتو گو با ایکنا از آذربایجان شرقی، اظهار کرد: انسان در نحوه وجود و واقعیتش بالقوه آفریده شده است؛ یعنی بذر انسانیت در وجود او به صورت بالقوه موجود است تا بتدریج، از زمینه وجود وی سر برآورد.
وی انسان را موجودی ذو مراتب دانست و افزود: انسان موجودی ذو مراتب است که در هر مرحله از مراحل رشد و شکوفاییاش، در مرتبهای از مراتب انسانی واقع میشود و متناسب با آن مرتبه، لوازم آن مرتبه را دارا میشود.
احمدی با استناد به آیه 78سوره نحل «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» بیان کرد: در این آیه میخوانیم: خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمیدانستید و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید!
امام جمعه هریس یادآور شد: گرایش به علم، خیر اخلاقی، جمال و زیبایی، تقدیس و پرستش و امثال آن از جمله گرایشات انسانی است که در مراحل گوناگون رشد و نمو انسان، به تدریج و البته متناسب با معرفت انسان درباره متعلق هریک از این گرایشات، شکوفا میشود تا انسان به معرفت عقلانی نایل آید و فارق دیگر انسان از سایر موجودات، یعنی قدرت تعقل و دوراندیشی پا به میدان گذارد و او را از نفوذ جبری این گرایشها و میلهای مادی و طبیعی، مانند میل به غذا، خواب، امور جنسی و چون آن، آزاد نماید و همه آنها را تحت فرمان عقل قرار دهد و انسان را به آزادی واقعی و مقام خلیفه اللهی نزدیک نماید.
وی با اشاره به فرموده امیرالمؤمنین علی(ع) افزود: ایشان میفرمایند: سپاس و ستایش خدایی را که سپاس و ستایش خود را بر بندگانش الهام کرد، و آنان را بر شناخت پروردگاریاش مفطور ساخت.
احمدی ضمن بازگو کردن معنای فطری بودن دین تأکید کرد: فطری بودن دین نه به این معناست که انسان در هر مرتبهای و با هر بینش و هرگونه عملی متوجه و متمایل به آن است، بلکه به این معناست که دین به عنوان مجموعهای از اصول، سنن و قوانین عملی، که اتخاذ آنها به دلیل مبتنی بودن بر حوایج حقیقی، سعادت حقیقی انسان را تضمین و او را به کمال حقیقی میرساند، از مقتضیات تکوینی خلقت انسان است و از آنجا که حوایج در صورتی حقیقیاند و رفع آنها انسان را به سعادت حقیقی میرساند که نفس انسانی آن را طلب و عقل وی آن را تصدیق کند، پس دین از مقتضیات خلقت انسان در مرتبه عقل و نه قبل از آن، است.
حجتالاسلام عبدالغفار غفاری، امام جمعه بخشایش، در گفتوگو با ایکنا از آذربایجان شرقی، اظهار کرد: انسان موجودی ذو ابعاد و وديعهای بیهمتا در آفرينش است و در کنار برخورداری از عقل و تمايل به مباحث برهانی در عمق جان واجد خصيصه فطرت است که در صورت قرار گرفتن در مسير صحيح و نزاهت از انحرافات فکری و عملی، حقيقتگرايی و حقجويی و تمايل به دين و خدا در او شکوفا میشود و از چاه طبيعت به افق اعلی میرسد.
وی انسان را موجودی مجرد دانست و افزود: انسان موجودی مجرد است و هر موجود مجردی، علت و خالق خود را به صورت حضوری درک میکند، در نتیجه انسان فطرتاً خداشناس است، مجرد بودن انسان به این معناست که آنچه انسانیت انسان و هویت واقعی او را تشکیل میدهد.
غفاری با استناد به آیه 17 سوره اسراء «وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ ۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا» بیان کرد: در این آیه میخوانیم: چه بسیار مردمی که در قرون بعد از نوح، زندگی میکردند؛ (و طبق همین سنت) آنها را هلاک کردیم! و کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه و نسبت به آن بیناست.
وی ادامه داد: یکی از خصوصیات فطریات، قابل تجربه درونی بودن، آنها است. مثلاً وقتی ما احساس یا گرایش خود به زیبایی یا حقیقتجویی یا میل به کمال را بدون اینکه هیچ منشأ بیرونی داشته باشد در درون خود تجربه میکنیم، درمییابیم که این گرایشها فطری است، فطرت خداشناسی و خداجویی انسان نیز قابل تجربه است، انسان با تأمل میتواند در کنار شناخت خود، ربط وجودی خود به خداوند را دریابد و همراه با این علم، به علم حضوری به خداوند برسد. ما به راحتی میتوانیم با علم حضوری، به خودمان متوجه و آگاه شویم، اگر همین علم را ادامه دهیم و عمیقتر کنیم، متوجه علم حضوری به خداوند خواهیم شد.
امام جمعه شهر بخشایش از جان گرفتن نیرویی در وجود انسان گفت و یادآور شد: انسانها، هنگام مواجهه با سختیها و خطرها و ترس و هراس، آنگاه که از اسباب ظاهری امید میکَننَد، نیرویی در وجودشان جان میگیرد و به کسی توجه میکنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی میتواند بیچارگان را پناه دهد و دستشان را بگیرد. همه انسانها هر چند به ظاهر، وجود خدا را نپذیرند وقتی به سختی میافتند و در تنگناها گرفتار میآیند، به درون خویش باز میگردند و احساس میکنند که هنوز امیدی هست. وجود امید، بدون باور به وجود امیددهنده امکانپذیر نیست و این نشان میدهد که انسان به گونه فطری خداجو و خداشناس است.
وی با اشاره به فرموده امام جعفرصادق(ع) افزود: ایشان میفرمایند: فطرت انسان میتواند با تربیت نادرست کارآیی خود را از دست داده و حتی میل به شرک در آن ایجاد شود.
غفاری ضمن بازگو کردن لزوم درنظر گرفتن فطریات در تربیت انسان تأکید کرد: اگر فطرت و فطریات انسان را بپذیریم، آن فطریات باید در تربیت او درنظر گرفته شود. به طورکلی واژه تربیت به معنى رشد و پرورش دادن است و پرورش دادن وقتى معنى پیدا مىکند که وجود یک سلسله استعدادها و ویژگىها را در انسان پذیرفته باشیم. معلم و مربى مانند باغبان است نه مانند صنعتگر یا نجار. باغبان گل و درخت را پرورش مىدهد اما صنعتگر، مصنوعات خود را مىسازد. مربى استعداد عقلانى و فکرى انسان را رشد مىدهد. استعداد خداجوى انسان را پرورش مى دهد و هدایت مى کند، پس فطرت با تربیت ارتباط دارد.
انتهای پیام