کرونا که آمد همه چیز را جور درگیری کرد، همه چیز که میگویم یعنی واقعاً همه چیز را. دانشگاهها و آموزشها هم از همه بدتر درگیر شدند، البته شاید بین دانشگاهها تفاوت باشد یا بین دانشجوی اینجا و دانشجوی برخی کشورها در فراسوی مرزها متفاوت باشد، اما نویسنده این یادداشت به عنوان یکی از دانشجویان دانشگاه پیام نور، از تجربه عینی این در این ایام کرونایی میگوید.
دانشگاه پیام نور ید طولایی در ارائه آموزشهای مجازی دارد و اصلاً بسیاری از دانشجویانش، دانشجوی همین شیوه مجازی هستند، اما کرونا که آمد دانشجویان حضوری هم ملزم به استفاده از سامانهای شدند که فقط برای تعداد محدودی از دانشجویان جوابگو بود و زیرساختهای لازم را نداشت. این گونه شد که مهاجرت به واتساپ و تلگرام آغاز شد و بسیاری از امتحانات پایان ترم در واتساپ برگزار شد و هماهنگیها با استاد و ارائه مقاله، پژوهش و فایل صوتی نیز در تلگرام انجام شد، اما اصرار دانشگاه به ماندن در این سامانهای که زیرساختهایش ناکافی است، دانشجویان را با مشکلاتی نظیر قطع و وصلی مداوم، سیستم صوتی معیوب و ... مواجه کرده است.
با همین روال بود که ترم بهار گذشت، اما حالا که روزهای پاییزی اواسط مهرماه را میگذرانیم و بیش از نصف سال را با کرونا زندگی کردهایم در حال مواجه با موارد جدیدی از پیامدهای کرونایی هستیم.
دانشجویان پیام نور در این ترم با افزایش 10 درصدی در نرخ شهریه ثابت مواجه شدند؛ تعریف شهریه ثابت مشخص است و در همه جا به معنای شهریهای است که در طول دوران تحصیل ثابت است و آنچه که تغییر میکند شهریه متغیر است، اما دانشگاه پیام نور هم به نرخ شهریه ثابت و هم به نرخ شهریه متغیر مبلغی را اضافه میکند که خود جای سؤال دارد. این سؤال مغایر تبلیغاتی است که از سوی این دانشگاه مبنی بر آموزش ارزان و ... میبینیم.
بعد از گذشتن از مرحله شهریه، انتخاب واحدها انجام شد؛ حالا که همه آموزشهای این دانشگاه مجازی شده سامانه جدیدی تعریف شده، اما برنامه کلاسی موقع انتخاب واحد یک چیز است و برنامه کلاسی که در سامانه تعریف شدهاند، یک چیز دیگر و اصلاً میتوان گفت چیز دیگری هم نیستند، چون اصلاً چیزی نیست و کلاسی تعریف نشده است یا مثلاً برای یک درس در طول ترم دو جلسه تعریف شده که یک جلسه استاد دسترسی نداشته و فقط یک جلسه برای یک کتاب قطور مانده که معلوم نیست، قرار است در آن دو ساعت (اگر و اگر برگزار شود) چه اتفاقی بیفتد و دانشجو چه چیزی را یاد بگیرد.
در تصویر نخست لیست تمام کلاسها و در تصویر دوم صرفاً کلاسهای تعریف شده قابل مشاهده است
دانشجویان این دانشگاه این روزها بسیار سردرگم هستند، کارمندان آموزش دانشگاه اکثراً دورکار هستند و پیدا کردنشان بسیار سخت شده است؛ البته روزهای قبل از کرونا نیز پیداکردنشان کار آسانی نبود. معمولاً پیگیریها از بخش مجازی دانشگاه نیز به نتیجهای نمیرسد و دانشجویان دعوت به صبر میشوند، صبر کنید تا کلاسها در سامانه تعریف و برگزار شوند، اما هیچ پایان زمانی برای این صبر کردن مشخص نمیشود. کار دیگر اینکه دانشجویان را به واحد آموزش پاس میدهند که از آنجا پیگیری کنند، آموزش هم به جای دیگری پاس میدهد، جای دیگر هم به جای دیگر و این تسلسل همین طور ادامه دارد.
صدای اعتراضهای درگوشی دانشجویان این روزها درآمده که چرا این دانشگاه برای وقت دانشجو ارزش قائل نیست، مگر نه این است که کسی که دانشجوی مجازی میشود، یعنی دغدغههای دیگری هم داشته مثل کار، خانه و ... دارد که باید به آنها هم برسد. چرا دانشگاه از یک سو او را مجبور میکند تا شهریه را اول ترم بدون قرانی کم و کاست پرداخت کند، ولی برای زمان دانشجو که برای کلاس خالی میکند، بیاهمیت است. زمان از دست میرود و عملاً ترم کوتاه میشود و در نهایت در یک بازه زمانی یک تا یک ماه و نیم، پرونده ترم پاییز بسته میشود.
به راستی چرا میان درجه علمی دانشگاههای مختلف تفاوت است، آیا این تفاوتها از همین نظمها و بینظمیها ناشی نمیشود؟ دانشجویی که میتواند کتابهای 400 تا 500 صفحهای را در مدت یک ماه تا یک ماه و نیم بخواند و نمره قبولی بگیرد، قطعاً دانشجوی بیهوش و استعدادی نیست، اما چرا دانشگاههای ما خود را موظف به پرورش این استعدادها و ظرفیتها نمیدانند؟ مگر نه این است که سرمایه انسانی برای هر کشوری مهمترین سرمایه محسوب میشود؟
دانشجوها از کسی جوابی نمیشنوند و در نهایت با این منوال معلوم نیست سرنوشت ترم پاییز چه میشود. در نهایت در یک بازه زمانی کوتاه چارهای نیز برای اساتید نمیماند، مگر اینکه برای جبران عقبماندگیها حجم مطالب را بالا ببرند و سرعت آموزش را افزایش بدهند. در سوی دیگر دانشجوی مجازی هم مجبور است با تمام دغدغههایی که دارد، این فشار روانی مضاعف را نیز تحمل کند تا بتواند با این روند آموزشی معیوب همگام شود، در حالی که هیچ کس جوابگوی وقت، عمر و هزینه از دست رفته نیست.
انتهای پیام
ممنون که حرف دل ما زدین.
این از یه سری استاد بی سوادی که گذاشتید و حتی تدریس هم انداختن گردن دانشجو اینم از کلاسهای آنلاین