حجتالاسلام والمسلمین علی محمدباقی، مدرس حوزه و دانشگاه و کارشناس مرکز تخصصی مهدویت قم، در گفتوگو با ایکنا با استناد به کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مقام معظم رهبری، اظهار کرد: ایشان در این کتاب قائل به این نکته هستند که اهلبیت(ع) همگى حكم «یک انسان» را دارند زیرا هدفی واحد داشتند و مانند انسانی هستند که در اقتضائات و برهههای زمانی و مکانی گوناگون رفتاری متفاوت از خود ظهور و بروز داده است، بر این اساس او در زمانی صلح را بر میگزیند و در برهه زمانی دیگر قیام میکند یا دعا را پیشه راه میسازد.
وی ادامه داد: با این نگاه، میتوان گفت که تمامی اولیا و انبیای الهی یک انسان چندین هزار ساله بودند و یک هدف داشتند که رسیدن به اصل حاکمیت الهی بود تا دین به تکامل فعلی خود برسد. در واقع، دین نیز واحد است و بر اساس شرایط جامعه و ظرفیت، در طول تاریخ با عنوان شریعتی مانند شریعت نوح، ابراهیم و ... بخشی از دین به جامعه تزریق شده است تا اینکه با پیش آمدن در تاریخ، دین در قالب شریعت خاص یعنی دین محمدی(ص) به انسانها عرضه شده اما باز هم تکمیل نمیشود.
حجتالاسلام محمدباقی با اشاره به بخشی از آیه سوم سوره مبارکه مائده «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا»، توضیح داد: شریعت محمدی(ص) زمانی تکمیل شد که پیامبر(ص) در غدیر خم امامت امیرمؤمنان(ع) را منصوب و معرفی کردند. اگرچه دین با امام(ع) کامل شد اما دین باید در عرصه جامعه نیز به کمال برسد و در تمام شئون جامعه بروز یابد و این مهم زمانی اتفاق میافتد که حاکمیت الهی در زمین جاری و ساری شود. در زمان هیچیک از امامان معصوم(ع) حاکمیت الهی محقق نشد چرا که موانع فراوانی وجود داشت که سد راه آن بزرگواران بود لذا در عصر ظهور زمین و زمینیان شاهد تحقق حکومت الله خواهند بود.
این کارشناس مذهبی با تأكید بر اینکه تمامی انبیا و امامان آمدند تا دین نه فقط در بیان بلکه در عمل در تمام عرصههای زندگی بشر حاکم شود، افزود: این مهم به دلیل موانع فراوان در طول حیات آن بزرگواران، در زمان هیچ پیامبر یا امامی اتفاق نیفتاد اما حکومت الهی در عصر ظهور محقق خواهد شد. رفتار تمامی آن حضرات باید در این نقشه دیده شود. آنان میخواستند دین را در تمامی ابعاد جامعه و حیات انسانها پیاده و مسیر کمال انسان را مهیا کنند، تا به مصداق آیه شریفه «يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا» جامعه توحیدی و الهی در عالم ایجاد شود.
حجتالاسلام محمدباقی با اشاره به لزوم تبیین رفتار ائمه اطهار(ع) بر مبنای هدف ذکر شده، تصریح کرد: با این نگاه میتوان دلایل رفتار و عملکرد هر یک از امامان را در جامعه عصر خودشان درک کرد. درواقع، نگاه سطحی و ظاهری به رفتار اهلبیت(ع) ما را به درک درستی از امامت نمیرساند. اگر با همین نگاه به شیوههای رفتاری امام حسن عسکری(ع) در عصر خودشان دقت کنیم به نکات حائز اهمیتی دست خواهیم یافت.
کارشناس مرکز تخصصی مهدویت بیان کرد: از امام جواد(ع) به بعد، امامان معصوم(ع) به «ابنالرضا» ملقب بودند تا بر این شائبه که امامت در زمان امام رضا(ع) پایان یافته است خط بطلان بکشند و اثبات کنند که ما به دوازده امام میرسیم تا حکومت جهانی تشکیل شود. لذا امام حسن عسگری(ع) نیز ملقب به ابنالرضا بودند. آن حضرت همچنین به ابومحمد ملقب بودند تا نشان دهند پدر مهدی(عج) و مصداق این روایت نبوی هستند که فرموده بودند «اَلْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي اِسْمُهُ اِسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي...» یعنی مهدی(عج) همنام پیامبر(ص) است.
حجتالاسلام محمدباقی به سکونت امام حسن عسکری(ع) در سامرا اشاره کرد و گفت: از زمان امام هادی(ع) فشار دستگاه خلافت به اهلبیت(ع) به شدت افزایش يافت زیرا حکام جور بر این روایت پیامبر(ص) که فرموده بودند پس از من ۱۲ خلیفه خواهند آمد واقف بودند، لذا از زمان امام دهم این حضرات را در سامرا که منطقهای کاملاً نظامی بود محصور کردند تا رفتار و کارهای آنان را کنترل و مانع از تولد امام دوازدهم شوند.
وی با تأکید بر تدبیر امام حسن عسکری(ع) در تشکیل سازمان وکلا و نایبان جهت ارتباط با مردم، توضیح داد: ایشان از طریق وکلا و نواب با مردم ارتباط برقرار میکردند. ایشان ذهنها را آماده میکردند تا مردم در زمان امام غائب(ع) با همین شیوه با امامشان در ارتباط باشند. عثمان ابن سعید و محمد ابن عثمان دو تن از شاگردان امام یازدهم بودند که بعدها از نواب امام دوازدهم شدند. تمام امور امام حسن عسگری(ع) از تغسیل و تدفین توسط عثمان بن سعید انجام شد که نایب ارشد امام زمان(عج) هم شد.
حجتالاسلام محمدباقی تأكید کرد: امام حسن عسکری(ع) ارتباط خود را با مردم بسیار کاهش دادند و این ارتباط محدود امام سبب شد که مردم با عدم حضور امام(ع) در میان خودشان آشنا شوند. مردم از دیدن امام(ع) محروم بودند و تنها در روزهایی که امام به دارالخلافه میرفتند سیل جمعیت مردم در کوچه و بازار جمع میشدند تا ایشان را ببینند و امام مردم را از صحبت منع میکردند تا مشكلى برايشان ايجاد نشود. لذا دیدار با امام در همین حد بود و به دلیل خفقان موجود، مردم حق سخن گفتن با ایشان را نداشتند. وکلای امام بهصورت مخفیانه نامهها و حرفهای مردم را به دست امان میرساندند و همین ارتباط دشوار زمینهساز آمادگی مردم برای جامعه عصر غیبت است.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در زمان سایر امامان(ع) مردم تا این میزان از امام خود محروم نبودند، اضافه کرد: مردم در زمان سایر امامان همواره به محضر ایشان میرسیدند مثلاً در زمان امام رضا(ع) که آن حضرت ولیعهد بودند، مردم فوج فوج به دیدار ایشان میرفتند.
حجتالاسلام محمدباقی بیان کرد: امام عسکری(ع) همواره روشهای حفظ انسجام و تقویت شیعه را به وکلا و شاگردان خود آموزش میدادند. نقل است که آن حضرت ۴۰ شاگرد برجسته داشتند که بهعنوان رؤسای شیعه تحت آموزش ایشان قرار داشتند و شیوههای تقویت نظام تشیع را فرا میگرفتند. تقویت مالی جامعه شیعی نیز مورد توجه امام(ع) قرار داشت و به وکلا دستور میدادند که وجوهات دریافتی اعم از خمس و زکات و ... را بین شیعیان فقیر در شهرهای مختلف تقسیم کنند،. علاوه بر رفع حوائج مالی، ایشان تقویت مالی جامعه شیعی نیز توجه داشتند تا حریم و عزت شیعه حفظ شود.
وی رفع حوائج معنوی مردم را از دیگر وظایف وکلای امام حسن عسکری(ع) برشمرد و تصریح کرد: وکلا و نایبان ایشان در مرتبه بالای ایمان و تقوا و معنویت قرار داشتند و مردم را که به امام(ع) دسترسی نداشتند، از حیث معنوی رشد میدادند و مردم نیز به آنان اعتماد داشتند. آنان احادیث و روایات امام(ع) را که به انسجام و پیوند اجتماعی و رعایت شئون اخلاقی و اجتماعی منجر میشد، به دست مردم میرساندند. احادیثی که مردم را به افشای سلام، امانتداری و ... توصیه میکردند سبب میشد که اعتماد و احترام متقابل و امنیت روحی و روانی در میان مردم و پیروان ایشان حاکم باشد.
حجتالاسلام محمدباقی گفت: امام حسن عسکری(ع) رهبران شیعه را برای زمینهسازی عصر غیبت توجیه میکردند تا بعدها شیعیان با عدم درک حضور امام(ع)، پراکنده و ناامید نشوند. ایشان به ۴۰ نفر از خواص شیعه امام زمان(عج) را نشان دادند و فرمودند که این فرزند من است و پس از من، امام شما خواهد بود.
این کارشناس مهدویت در تشریح اقدام مهم دیگر امام حسن عسکری(ع) مبنی بر مطرح کردن نیابت خاص و نیابت عام، بیان کرد: ایشان در راستای آمادهسازی جامعه برای عصر غیبت کبری در حدیثی فرمودند «فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم». بر این اساس، ایشان ویژگیهای فقهای شیعه را بر میشمارند که تبعیت مردم از او واجب است و این معنای نیابت عام است که در زمان عدم دسترسی به امام(ع) و نبود نواب خاص، مردم باید از نایب عام تبعیت کنند. لذا نواب خاص کسانی بودند که نامشان از زبان امام(ع) برای مردم مطرح میشد اما نواب عام حائز شرایط و شاخصهای کلی که امام در این حدیث به آن اشاره دارند، باشند.
حجتالاسلام محمدباقی با اشاره به تلاش امام حسن عسکری(ع) برای حفظ جان فرزندشان، گفت: مخفی نگه داشتن حضرت مهدی(عج) در خانه و در زمان حضور مأموران، مخفی نگه داشتن بارداری نرگس خاتون حتی از اهالی خانه، انتخاب مادرشان بهعنوان وارث برای گمراهی افکار و مخفی نگه داشتن تفویض امامت به امام زمان(عج) از جمله این اقدامات بود.
وی با برشمردن شاخصهای ویژه عصر امام حسن عسکری(ع)، تصریح کرد: متوکل عباسی فردی بود که امام(ع) را از مدینه به سامرا آورد تا تحت نظر داشته باشد، وی خصومت شدید خود را با شیعه علنی میکرد. افزایش شمار شیعیان در این عصر نگرانی حاکمان را به دنبال داشت. لذا در چنین شرایطی سازمان وکلا انسجام شیعه را حفظ کرد و نایبان امام در بین مردم بودند و آنان را از حیث مالی و معنوی و بشارت به آینده حمایت میکردند.
حجتالاسلام محمدباقی گفت: وجود غُلات در قالب فرقههایی مانند اسحاقیه، نمویه و ... که به اساس تشیع ضربه میزند، قیامهای منتسب به شیعه که شیعیان را دچار مشکلات فراوانی میکرد و گسترش شدید شبهات از جمله خطراتی بود که در عصر امام حسن عسکری(ع) حیات و انسجام شیعه را تهدید میکردند و ایشان به مبارزه با این مشکلات میپرداختند.
انتهای پیام