سریال‌هایی که «روز صفر» نیستند
کد خبر: 3948689
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۸
یاددداشت وارده

سریال‌هایی که «روز صفر» نیستند

زهرا راد؛ منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی که در اختیار ایکنا گذاشته به بررسی تطبيقی مجموعه‌های «خانه امن» و «گاندو» با فيلم سينمايی «روز صفر» پرداخته است.

سریال‌هایی که «روز صفر» نیستندداستان‌های جاسوسی گونه‌ خاصتری از زیرمجموعه داستان‌های پلیسی و معمایی هستند. سریال خانه امن ظاهراً به سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده است. سریال گاندو به سفارش اطلاعات سپاه. این دو هر كدام نقاط ضعف زیادی دارند و در مقابل فیلم روز صفر هم كه از مجموعه‌های ظاهراً سفارشی وزارت اطلاعات است با كیفیت درخشانی در اوج قرار دارد. كنار هم قرار دادن و مقایسه این سه می‌تواند جالب توجه باشد.

تعقیب و مراقبت

در فیلم‌های جاسوسی تعقیب و مراقبت از سوژه و لو نرفتن عملیات مهمترین بخش هیجان‌انگیز داستان است اما قرار نیست تمام این لحظات جالب و جذاب باشد. در سریال خانه امن؛ بخش عمده‌ای از داستان به تعقیب و مراقبت می‌گذرد. بسیاری از لحظات این تعقیب و مراقبت در فضایی است كه شاید واقعی باشد اما تصویری نیست. به عنوان نمونه ماشین ون یا اتاق مراقبت رادیویی را در دو سریال خانه امن و گاندو در نظر بگیرید. شاید فضای دو نفره‌ی خانه‌ امن و دو لپ‌تاپ مقابل افراد كاملا واقعی باشد اما جذابیت بصری ندارد، بر خلاف سریال گاندو كه پر است از نمایشگرهای بزرگ و تصاویر دوربین‌های مراقبت و ... . شاید این تصویر كاملا غیرواقعی باشد اما حتما جذاب‌تر از خانه امن است. از طرف دیگر صحنه‌های تعقیب و مراقبت در فیلم روز صفر را به خاطر بیاورید آن جا كه قهرمان داستان به جای آن كه برای مراقبت فقط نیاز به دیدن تصاویر یا شنیدن اصوات داشته باشد و به جای دسترسی آزاد به همه چیز آن هم با زدن چند تا دكمه، توی فرودگاه یا وسط كوه و دشت مشغول ماشین‌سواری و تعقیب و گریز و تغییر لباس است. نشان دادن حركت‌هایی فراتر از لمس چند تا دكمه و حرف زدن می‌تواند در چشم مخاطب جذابتر باشد.

بچه پرروها!

ماموران اطلاعاتی در سریال گاندو كم‌سن‌وسال هستند و همه با روی زیاد، حاضر جواب و به قول خودمان بچه پررو.

ماموران اطلاعاتی در سریال خانه امن سن‌وسال‌دارند و همه میانسال یا حتی گذر كرده از میانسالی. متانت دارند. خیلی اهل شوخی و تحرك‌های جوانانه نیستند طبیعتا.

ماموران اطلاعاتی در فیلم سینمایی روز صفر، هر قدر كه خارج از عملیات و فرماندهی هستند جوانترند. هر قدر به سمت فرماندهی و عملیات می‌روند به سن‌وسال‌ها اضافه می‌شود. قهرمان داستان نه بچه است و نه میانسال. توی همان سنی است كه انتظار می‌رود تحرك و تعقل را بتواند در كنار هم داشته باشد.

هر چی رییس بگه

رییس‌ها نقش اساسی در سریال‌ها دارند. توی سریال گاندو رییس فقط در حد اسم‌گذاری و یا چند تا داد و بی‌داد حضور دارد و البته توصیه‌های عجیبی هم به همكارانش دارد كه از حوصله این نقد خارج است اما در جای خود قبال تامل!

رییس سریال خانه امن خیلی دخالتی در عملیات ندارد و بیشتر هم هماهنگ‌كننده است.

توی فیلم روز صفر رییس اساساً حضور خاصی در داستان ندارد.

قانون‌بازی

بچه‌پرروهای سریال گاندو دنبال دور زدن قانون هستند و هر كاری كه دوست دارند انجام می‌دهند و هر جا كه مجبور باشند به قانون هم متوسل می‌شوند و جاهایی هم آرزو می‌كنند كه قانون مطابق میل آنها تغییر كند. اما یك جمله بامزه ساخته‌اند شبیه جمله معروف پلیس‌های آمریكایی. آنهم وقتی كه طرف توی بازداشت است و دارند از اعترافاتش فیلم می‌گیرند.

مردان میانسال خانه ‌امن بسیار حساس هستند كه قانون را دور نزنند اما كارهایی می‌كنند. برای بعضی كارهای اساسی در داستان به دنبال مجوز هستند اما در عین حال وقتی در كشورهای دیگر هستند یا برای بعضی از كارهایی كه جزو ماموریت‌های اصلی آنها نیست؛ اساساً قانونی را متصور نیستند.

توی فیلم روز صفر، وقتی كه مامور اطلاعاتی نیاز به عملیات در كشور دیگر دارد، محمل‌هایی می‌چیند كه رفتارش غیرقانونی نباشد. مثل صحنه‌سازی یا همكاری ولو اجباری با پلیس.

دروغ اول، راست آخر

سریال‌هایی که «روز صفر» نیستندسریال خانه امن با یك دروغ شروع می‌شود. كشتن شخصیتی كه تداعی‌كننده‌ خاوری در كانادا است. مخاطب وقتی از داستان فاصله می‌گیرد،‌ می‌داند كه این تصویر واقعی نیست. واقعا چطور می‌تواند به بقیه داستان اعتماد كند؟

سریال گاندو با یك دروغ دیگر شروع می‌شود. آقازاده‌ای كه گول‌خورده و در حال بیرون بردن سكه بهار آزادی از ایران است (واقعا به چه دردش می‌خورد؟). بعد هم نشاندن هواپیمای مسافربری با ضرب و زور دو جنگنده برای دستگیری یك متهم گول‌خورده! مخاطب وقتی از این داستان فاصله می‌گیرد، که می‌بیند واقعی نیست.

فیلم روز صفر با یك واقعیت تمام می‌شود. هواپیمای حامل ریگی با همراهی دو جنگنده مجبور به فرود می‌شود و ریگی دستگیر می‌شود. مخاطب می‌داند كه این اتفاق در واقعیت افتاده و راست است. طبیعتاً مخاطب همه‌ی قصه‌هایی كه در فیلم دیده است را راحت‌تر باور می‌كند.

تحلیل به جای تصویر

بچه‌پرروها دائم در حال تحلیل مسائل هستند؛ كجا؟ جلوی دوربین. چطور؟ نفر اول كه مسئولیت بیشتری دارد، همه‌چیزدان است و در برابر نفر دوم كه مسئولیت كمتری دارد به عنوان یك عاقل و فرزانه ظاهر شده و از بدیهیات تا غیبگویی مشغول تحلیل است.

در مدرسه پیرمردها چه خبر؟ هر كسی كه در صحنه عملیات حضور دارد، احتمالا تحلیل‌های بهتری هم دارد. پیرمردها هم دائم در حال حرف زدن با همدیگر هستند و دائم نكات بدیهی روابط و مسائل را كشف می‌كنند!

در فیلم روز صفر قهرمان داستان اساساً نیازی به دادن تحلیل ندارد حتی جاهایی كه كسی از او سوال می‌پرسد، سكوت می‌كند و اجازه می‌دهد تا در طول زمان كنش‌هایش تحلیل را نشان دهند.

همه‌ی خودفروخته‌ها

ماموران سریال گاندو فقط كافی است صدایشان را بالا ببرند تا همه‌ی مردم كوچه و خیابان چك‌نخورده مشغول اعتراف شوند. همه‌ی مردم در سریال گاندو، خودفروخته‌هایی هستند كه اگر دستگیر نمی‌شوند لطف آن ماموران است.

ماموران سریال خانه امن با مردم كاری ندارند. مردم در سریال خانه امن همه بی‌تفاوت و بی‌عمل هستند و ماموران اطلاعاتی نیروهای از خودگذشته‌ای كه برای این مردم بی‌تفاوت جانشان را به خطر می‌اندازند.

مردم در فیلم روز صفر مشغول زندگیشان هستند. همان‌طور كه ماموران اطلاعاتی مشغول كارشانند. هیچ كدام به دیگری ارجحیت ندارند و در آخر مامور اطلاعاتی می‌گوید من جان می‌دهم كه این مردم آرامش داشته باشند.

نمره قبولی برای روز صفر

ترجیح می‌دهم در همین نقطه‌ی خوب حرفم را تمام كنم. توی اغلب داستان‌های جاسوسی خوب، تلاش بر این است كه عملیات‌ها، تهورها و شجاعت‌ها به این نقطه ختم شود كه عملیات اطلاعاتی برای آسایش و نجات جان مردم است. فیلم روز صفر به خوبی از عهده چنین نمایشی برآمده است اما دو سریال خانه ‌امن و گاندو در این مسیر توفیق كمتری داشته‌اند.

زهرا راد

انتهای پیام
captcha