نظام اقتصادی اسلام مجموعهای از الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی است که در حوزه تولید و توزیع و مصرف از آیات و روایات به کمک تحلیلهای عقلی استنباط میشود. این الگوها و رفتارها بین افراد یک نظام در جهت اهداف مورد نظر، پیوندی ایجاد میکند که مبتنی بر مبانی بینشی و مکتبی خاص آن نظام است.
اصول اقتصاد اسلامی، مجموعهای از اساسیترین و پایهایترین اموری است که به عنوان اصل حاکم بر تمام فعالیتهای اقتصادی، سلطه خود را به نمایش میگذارد؛ به طوری که اگر میان هر یک از این اصول با موارد دیگر، تزاحم و تضادی ایجاد شود، این اصول هستند که اولویت دارند و باید مقدم شوند و سلطه تسخیری خود را به نمایش گذارند، بنابراین، درهیچ شرایطی اصول اساسی اقتصاد اسلامی کنار گذاشته نمیشود و در همه موارد باید مدنظر قرار گیرد.
خبرنگار ایکنای آذربایجان شرقی، در همین رابطه گفتوگویی با حجتالاسلام رحیم همزبان، استاد حوزه و دانشگاه درباره نظام اقتصادی اسلام بر مبنای نگرش قرآنی، داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ درقرآن چگونه به اقتصاد نگاه شده است؟
اقتصاد از منظر قرآن، تنها یک رفتار انسانی در تولید، توزیع و مصرف نیست که بر اساس اصول منطق ریاضی سامان مییابد و از هرگونه ارزشگذاری خالی است؛ بلکه هر گونه رفتاری از جمله رفتار اقتصادی و فعالیتهای اقتصادی به عنوان یک فعل از افعال مکلفین دارای ابعاد حقوقی و تکلیفی است که در چارچوب ارزشهای الهی باید سامان و معنا یابد. این بدان معنا است که علم اقتصاد جدا از فعل انسانی معنا نمییابد و این انسان است که به اقتصاد به عنوان فعل انسانی معنا میبخشد.
پس اقتصاد اسلامی از منظر قرآن، مجموعه قواعد کلی در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی است که در راستای تأمین عدالت اجتماعی برای نیل به سعادت بشر و رسیدن به جامعه فاضلهای که تمامی پیامبران و ائمه الهی برای آن تلاش کردهاند مورد توجه و عمل قرار میگیرد.
ایکنا ـ اقتصاد اسلامی را چگونه تعریف میکنید؟
اقتصاد اسلامی، اصطلاحی به معنای دانش اقتصاد یا فعالیتها و فرآیندهای اقتصادی با لحاظ اصول و آموزههای اسلامی است. برخی نظریهپردازان، اهداف اقتصاد اسلامی را عدالت اجتماعی، رفاه عمومی و استقلال دانستهاند.
پیرامون تعریف و مفهوم دقیق اقتصاد اسلامی دیدگاههای مختلفی وجود دارد شاید بتوان در توضیح بهترین تعریف از نظام اقتصادی اسلام گفت: نظام اقتصادی اسلام مجموعهای از الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی است که در حوزه تولید و توزیع و مصرف از آیات و روایات به کمک تحلیلهای عقلی استنباط میشود. این الگوها و رفتارها بین افراد یک نظام در جهت اهداف مورد نظر، پیوندی ایجاد میکند که مبتنی بر مبانی بینشی و مکتبی خاص آن نظام است. در یک نگاه جامع تر میتوان اقتصاد اسلامی را اقتصادی واقعگرا، اخلاقگرا و دانشمدار دانست.
در آیه 41 سوره روم «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» میخوانیم: بر اثر شرک ورزیدن مردم و گناهانی که مرتکب میشوند، فساد و تباهی، خشکی و دریا را فراگرفت. تا خداوند وزر و وبال برخی از رفتارها و باورهای نادرست مردم را به آنان بچشاند، باشد که از شرک و گناه بازگردند و به توحید و فرمانبرداری از او گردن نهند.
ایکنا ـ اقتصاد اسلامی از چه راهکارهایی منجر به تحقق سعادت انسان میشود؟
اقتصاد اسلامی به باور برخی اقتصاددانان، شاخهای از دانش است که از طریق تخصیص و توزیع منابع کمیاب، مطابق با آموزههای اسلامی، بدون محدود ساختن آزادیهای فردی و بدون ایجاد عدم توازنهای کلان اقتصادی و زیستمحیطی، به تحقق سعادت انسانی کمک میکند.
در اقتصاد اسلامی همه مردم با دو معیار کار و نیاز نسبت به امکانات اقتصادی جامعه حق پیدا میکنند؛ اما در توزیع بعد از تولید، عوامل تولید با معیار کار، صاحب حق میشوند. نیروی کار، به میزان کاری که برای تولید کالاها و خدمات ارائه میدهد، پاداش دریافت میکند؛ سرمایه نیز نوعی کار منفصل است، چون سرمایه با صرف کار، تحصیل شده است؛ پس با ورود در جریان تولید، پاداش دریافت میکند.
ایکنا ـ در اقتصاد اسلامی ثروت چه تعریفی دارد؟
در اقتصاد اسلامی، ثروت، امانت الهی است. در تفکر سرمایهداری مال برای خود شخص است و امانت الهی نیست. تلاش برای کسب ثروت از راه اطاعت خدا و به صورت حلال و توأم با عدالت اقتصادی پسندیده است. امام جعفر صادق(ع) میفرمایند: مال برای خداست و خداوند آن را امانت قرار داده است، با میانهروی بخورند و با میانهروی بپوشند و با میانهروی با آن زن بگیرند و با میانهروی سوارى کنند، اما باقیاش را انفاق کنند.
ایکنا ـ اسلام چه نگرشی به سرمایهداری دارد؟
اسلام مکتب سرمایهداری و سوسیالیستی موجود را مورد انتقاد قرار میدهد و این امر مسلمانان را بر آن میدارد که از اسلام سیستم اقتصادی خاصی را انتظار داشته باشد تا زندگی اقتصادی خود را تنظیم کند. بنابراین ما مسلمانان و معتقدان به دین اسلام بر این باور هستیم که اسلام دارای مکتب اقتصادی خاص و مستقلی است که علاوه بر رفع نقصهای موجود در دو مکتب سوسیالیستی و سرمایهداری، امتیازاتی نسبت به سایر مکتبها از جهت چارچوب اسلامی و رابطه آسمانی و هماهنگی با انسانها در مسیر مادی و معنوی دارد.
انتهای پیام