به گزارش ایکنا؛ بیست و پنجمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «الهیات تطبیقی» ویژه بهار و تابستان 1400به صاحبامتیازی دانشگاه اصفهان منتشر شد.
در چکیده مقاله «بررسی تطبیقی آموزههای محیط زیستی طبیعی در اسلام و زرتشت با تأکید بر قرآن و وندیداد» میخوانیم: «در مقاله حاضر، آموزههای محیط زیستی طبیعی اسلام و زرتشت با تکیه بر دو کتاب قرآن و وندیداد بهصورت تطبیقی و استناد کتابخانهای بررسی شده است. اشارههای محیط زیستی قرآن، علاوه بر اهداف اولیه و ظاهری مانند حفظ محیط زیست، نهی از تباهی و آلودگی آن، تشویق به بهرهوری صحیح از نعمتهای الهی، به اهدافی با لایههای فراظاهری چون التفات به مالکیت حقیقی خدا در طبیعت، رسیدن انسان به شهود خدا، توجه انسان به مقام خلیفةاللهیاش و مقدمهبودن طبیعت ناسوت برای رسیدن به ملکوت لاهوت نیز تنبّه میدهد. این در حالی است که آموزههای محیط زیست طبیعی وندیداد گرچه در اصلِ آبادی و نفی تباهی محیط زیستی با قرآن مشترک است، بیشتر به بیانهای جزئی در قالب اصل تقدّس عناصر چهارگانه و گاهی معارض با عبارات خود یا علم تجربی جدید پرداخته است. از ثمرههای مطالعه آموزههای محیط زیستی در اسلام و زرتشت، جهتدادن به آموزههای محیط زیستی و مرتبطساختن آن با مسئله انتظار برای رسیدن بشر به دوران طلایی سوشیانس و مهدی(ع) است؛ زیرا طبیعت در آن دوران تمام استعداد بالقوّه خود را به فعلیت میرساند و اکوسیستم طبیعی در بهترین حالت ممکن قرار میگیرد.»
در طلیعه مقاله «واکاوی زیستبومگرایانه گزارههای اساطیری اوستا با تأکید بر دیدگاه ژیلبر دوران» آمده است: «گذار از بحرانهای زیستمحیطی بدون تغییر نگرش و سبک زندگی بشر، امری ناممکن است. زیستبومگرایان با تکیه بر همین تغییر نگرش و سبک زندگی کوشیدهاند با ورود به علوم مختلف، از ظرفیتهای آنها برای بهبود وضعیت محیط زیست بهره ببرند. الهیات و متون دینی به سبب گستره نفوذ خود قابلیت ایجاد چنین تغییری را دارند. متن اوستا به سبب ارزش دینی و اسطورهای آن و بسامد موضوعات در پیوند با محیط زیست از این دیدگاه درخور بررسی است. پژوهش پیشرو با رویکرد زیستبومگرایانه و با نگاهی تطبیقی، در پی آن است که به چگونگی تأثیرگذاری گزارههای اوستا بر سبک زندگی و نگرش افراد بپردازد و ضمن نقد برخی از پیامدهای احتمالی منفی، به ارزیابی جامع از قابلیتهای این متن برای صیانت از محیط زیست دست یابد. نتایج پس از پژوهش بر گزارههای اوستا نشان دادند منشأ کهنالگویی روایتهای نمادینآن، متأثر از ناخودآگاه جمعی و نیز تأثیرگذار بر ناخودآگاه انسان است؛ این، امتیاز اصلی متنهایی است که ارزش دینی ـ اسطورهای دارند.گذشته از معدود گزارههای اوستا که با اهداف زیستبومگرایانه تناقض دارند، بسامد بالای مفاهیمِ در پیوند با محیط زیست و ارزش اسطورهای آنها ظرفیتی بالقوه و شایان توجّه برای زیستبومگرایان است. افزون بر تأثیرگذاری مستقیم این اثر بر باورمندان دیانت زرتشتی، تأثیر ژرف آن بر گویشوران زبانهای هند و اروپایی درخور توجّه است. این پژوهش، عمدتاً بر پایة نظریه ژیلبر دوران در حوزه تخیل و نمادپردازی برآمده از تخیّل با رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است.»
در چکیده مقاله «نظریه عمومی حقوق اسلامی محیط زیست؛ مبانی ایدئولوژیک و قواعد فقهی» میخوانیم: «دو رویکرد در ساختار نظام حقوق اسلامی درباره انسجام و ربط مقررات مربوط به هر باب وجود دارد. رویکرد مسئلهمحور، حکمی مستقل را از مسائل دیگر همان باب برای هر مسئله فرعی تعقیب میکند. رویکرد مجموعهمحور، مبانی و اصول عام منسجم و هدفمندی با لحاظ جهانبینی، اهداف و روشهای منطبق با اندیشه اسلامی و احیاناً استفاده از دانش تجربی را برای مجموع مسائل ذیل هر باب میپذیرد که حکم مسائل فرعی از آنها تبعیت میکند؛ این مبانی و اصول را «نظریه عمومی» مینامند. بررسی مبانی ایدئولوژیک، اصول سیاستگذاری و قواعد و احکام فقهی آن در باب «حقوق اسلامی محیط زیست» برای استنباط نظریه عمومی حقوق محیط زیست، لازم است. در پژوهش حاضر، مبانی ایدئولوژیک حقوق اسلامی محیط زیست، به روش توصیفیتحلیلی و با بررسی بنیادهای هستیشناسی و جهانبینی توحیدی، تحلیل شدهاند. سپس با توجه به منابع استنباط حقوق اسلامی، اصول سیاستگذاری و احکام و قواعد فقهی مربوط به حفاظت و بهرهبرداری از محیط زیست بررسی شدهاند. جمعآوری اطلاعات و دادهها بهصورت کتابخانهای است.»
انتهای پیام