اوصافی که امام علی(ع) از خود برمی‌شمرند + فیلم
کد خبر: 3969294
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۳:۱۳
درس‌گفتار گزیده‌ای از نهج‌البلاغه / 23

اوصافی که امام علی(ع) از خود برمی‌شمرند + فیلم

جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه دین با اشاره به خطبه‌هایی از نهج‌‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع)، به بیان اوصاف حضرت امیر(ع) از زبان خود ایشان پرداخت.

به گزارش ایکنا، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان امسال، پای درس‌گفتار «گزیده‌هایی از نهج‌البلاغه» از زبان عماد افروغ، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه دین نشسته‌ایم.

عماد افروغ در بیست و سومین قسمت این مجموعه با موضوع «اوصاف حضرت امیر(ع)» ضمن اشاره به برخی از خطبه‌های نهج‌البلاغه، به بیان اوصاف حضرت امیرالمؤمنین(ع) از زبان مبارک خود ایشان پرداخت که مشروح آن را در ادامه می‌بینید و می‌خوانید.

بحث امروز ما در رابطه با اوصافی است که حضرت امیر(ع) از خود برمی‌شمرند. برخی چنین می‌گویند که انسان‌ها نباید خود را معرفی کنند؛ چراکه این مسئله حمل بر خودستایی می‌شود. بنده به شدت با این مسئله مخالف هستم. انسان‌ها باید خود را معرفی کنند تا سره از ناسره مشخص شده و معلوم شود که چه کسانی اهل حرف بوده و چه کسانی اهل عمل هستند.

سیره مؤمنان با ملاک عمل از سیره منافقان و عمل آن‌ها جدا می‌شود و حضرت امیر(ع) نیز با این عبارات اعمال خود را بیان می‌کنند. امام علی(ع) در خطبه 37 نهج‌البلاغه این‌گونه می‌فرمایند: «آنگاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند، من آشکارا به میدان آمدم و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ایستادند، من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته‌تر بود، اما در عمل برتر و پیشتاز بودم.

زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضیلت‌ها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت درنمی‌آورد و طوفان‌ها آن را از جای برنمی‌کند، کسی نمی‌توانست عیبی در من بیابد و سخن‌چینی جای عیب‌جویی در من نمی‌یافت. ذلیل‌ترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را بازگردانم و نیرومند در نزد من پست و ناتوان است تا حق را از او بازستانم».

حضرت امیر(ع) در همین راستا در خطبه ششم نهج‌البلاغه نیز چنین می‌فرمایند: «من همواره با یاری انسان حق طلب، بر سر آن کس می‏‌کوبم که از حق روی گردان است و با یاری فرمانبر مطیع، نافرمان اهل تردید را درهم می‏‌شکنم تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آید».

همچنین، امیرالمؤمنین(ع) در همین رابطه در نامه 62 نهج‌البلاغه خطاب به مردم مصر می‌فرمایند: «به خدا قسم! اگر به تنهایى با دشمنان روبرو شوم، در حالیکه تمام زمین را پر کرده باشند، مرا نه باک است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدایت خویش از جانب خود بر بصیرت از سوى پروردگارم بر یقینم. هر آینه من آرزومند لقاى خدایم و به پاداش نیک او در انتظار و امید، اما تأسفم از این است که حکومت این امت به دست بى‌خردان و تبهکاران افتد و مال خدا را در بین خود دست به دست کنند و عباد حق را به بردگى کشند».

امیرالمؤمنین(ع) در خطبه چهارم نهج‌البلاغه نیز می‌فرمایند: «از روزى كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و ترديد نكردم. كناره‌گيرى من چونان حضرت موسى(ع) برابر ساحران است كه بر خويش بيمناك نبود، ترس او براى اين بود كه مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاكم شود. امروز ما و شما بر سر دو راهى حق و باطل قرار داريم و آن كس كه به وجود آب اطمينان دارد، تشنه نمى‌ماند».

پیش از این نیز اشاره کردم که در خطبه نهم نهج‌البلاغه نیز حضرت امیر(ع) در ادامه مباحث مربوط به طلحه و زیبر، می‌فرمایند: «من آگاهى لازم به امور دارم، نه حق را پوشيده داشتم و نه حق بر من پوشيده ماند. سوگند به خدا! گردابى براى آنان به وجود آورم كه جز من كسى نتواند آن را چاره کند، آن‌ها كه در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند و آن‌ها كه گريختند، خيال بازگشتن نكنند».

انتهای پیام
captcha