ضرورت جمله‌نویسی و جمله‌خوانی آیات قرآن
کد خبر: 3969483
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۴

ضرورت جمله‌نویسی و جمله‌خوانی آیات قرآن

مؤلف کتاب‌های درسی آموزش قرآن طی مقاله‌ای با عنوان «ضرورت جمله‌نویسی و جمله‌خوانی آیات قرآن» ضمن تأکید بر آغاز درک و فهم و تدبر در سوره و آیه از درک و فهم و تدبر در «جمله»، نوشت: اهمیت جمله‌نویسی در کتابت قرآن، حلقه مفقوده توسعه آموزش عمومی قرآن کریم در کشور است.

به گزارش ایکنا، رضا نباتی، مؤلف کتاب‌های آموزش قرآن آموزش و پرورش، مقاله‌ای با عنوان «ضرورت جمله‌نویسی و جمله‌خوانی آیات قرآن» به رشته تحریر درآورده و در اختیار خبرگزاری قرآن قرار داده است که اهم مطالب و متن آن در ادامه از نظر می‌گذرد؛

اهم مطالب اشاره شده در این مقاله؛

  • برای درک و فهم و تدبر در سوره و آیه، باید ابتدا از درک و فهم و تدبر در «جمله» شروع کرد
    اهمیت جمله‌نویسی در کتابت قرآن، حلقه مفقوده توسعه آموزش عمومی قرآن کریم در کشور
  • توجه جدی به اصلاح و بهسازی کتابت و قرائت قرآن
  • تحقق گام دوم انقلاب اسلامی بدون توجه عمیق و دقیق به این نوع مباحث، فرصت بروز و ظهور چندانی نخواهد داشت
  • «تدریج» یکی از سنت‌های الهی است
  • اهمیت معدودی از قاریان گذشته به رعایت «لحن بیانی» در قرائت خود
  • تعریف و ارائه «الگوی قرائت عمومی قرآن»
  • و...

اشاره
دانستن این که قرآن کریم چند آیه دارد و از چند کلمه و حرف و حرکت تشکیل شده است، می‌تواند صرفاً نوعی فضیلت تلقی شود؛ اما مهم است بدانیم که «قرآن کریم از چند جمله تشکیل شده است؟» زیرا برای درک و فهم و تدبر در سوره و آیه، باید ابتدا از درک و فهم و تدبر در «جمله» شروع کرد؛ «اَللهُ نَزَّلَ اَحـسَـنَ الـحَـدیـثِ»؛ خداوند، بهترین سخن را نازل کرده است.(زمر23)
این نوشته به دنبال آن است تا ضمن اشاره اجمالی به جایگاه و اهمیت «جمله‌نویسی در کتابت قرآن» و «جمله‌خوانی در قرائت قرآن کریم» به نقش مهم آن در صحیح‌خوانی، درک معنا و حفظ آیات قرآن بپردازد. موضوعی که از نظر نویسنده حلقه مفقوده توسعه آموزش عمومی قرآن کریم در کشور است. چرا که «جمله نویسی» و «جمله خوانی» آیات می‌تواند از مهمترین عوامل گسترش آموزش عمومی قرآن و توسعه فرهنگ قرآنی کشور بشمار آید.

مقدمه
کتابت و قرائت قرآن کریم، دو محور اساسی از علم قرائت قرآن کریم است که سابقه آن به دوره پیامبر اکرم(ص) بازمی‌گردد و نقش آن در حفظ و صیانت از تحریف قرآن کریم غیرقابل انکار است. با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه، تحول در آموزش عمومی قرآن کریم کشور، اجتناب ناپذیر است؛ چرا که از لوازم تحقق شعار «تربیت قرآنی» و اهداف آموزش عمومی قرآن کریم، باز کردن غل و زنجیرهای دست و پاگیر از این حوزه از تربیت و یادگیری است. از این رو آغاز قرن جدید، می‌تواند بهانه‌ای باشد برای شروع این تحول در حوزه آموزش عمومی قرآن کریم در کشور و بلکه در جهان اسلام باشد؛ لازمه این تحول، همدلی و همراهی قاطبه جامعه محترم قرآنی کشور، به ویژه متولیان، صاحب نظران و متخصصان این حوزه تربیتی است. لذا از تصمیم‌های سرنوشت‌ساز و راهبردی در این بخش، توجه جدی به اصلاح و بهسازی کتابت و قرائت قرآن کریم به عنوان لوازم اصلی ارتقای حوزه آموزش عمومی قرآن کریم است‌.
روی سخن در این مقاله با قاریان، خوشنویسان و همچنین مدیران قرآنی کشور است. و آن سخن این است «قرآن کریم باید به صورت جمله به جمله کتابت و قرائت شود.» چرایی آن به چیستی قرآن و نزول آیات الهی باز می‌گردد. به عنوان مثال خدای رحمان فلسفه نزول قرآن در ماه مبارک رمضان را به روشنی در سوره بقره آیه ۱۸۵ بیان فرموده است:
«شَهرُ رَمَـضانَ ، الَّـذی اُنـزِلَ فیـهِ الـقُرآنُ ، هُـدًی لِـلـنّـاسِ ، وَ بَیـنات مِـنَ الـهُـدی ، وَ الـفُرقانِ»(ماه مبارک رمضان ماهی است که در آن قرآن کریم برای هدایت مردم نازل شده است؛ کتابی که متضمن دلایل آشکار و میزان تشخیص حق از باطل است.)
اگر از بُعد دانش روشی به این آیه و آیات مشابه بنگریم به روشنی به فلسفه وجودی و دلایل نزول قرآن کریم پی می‌بریم.
از این روی بازگشت به هدف اساسی و غرض اصلی از نزول تدریجی قرآن کریم و توجه به متن آیات و پرهیز از حجاب‌های بشری افکنده شده بر چهره قرآن کریم می‌تواند مقدمه مناسب تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن کریم کشور را فراهم آورد.
شاید برای شما جالب باشد بدانید که قبل از جبار باغچه‌بان(بنیانگذار نخستین کودکستان و مدرسه ناشنوایان ایران) آموزش خواندن و نوشتن کلمات فارسی پس از یادگیری ۳۲ حرف صامت و ۶ مصوت فارسی آغاز می‌شد. اما وی با طرح موضوع معنادار بودن یادگیری از همان ابتدای آموزش حروف الفبای فارسی به این رویه پایان داد. زیرا او به درستی معتقد بود که کودک با یادگیری دو حرف «الف» و «ب» می‌تواند دو کلمه و یک جمله بیاموزد.(بابا! آب) سپس با یادگیری حرف «ر» با کلمه بار و با یادگیری حرف «ن» کلمه باران را بیاموزد.

البته این سخن بعدها با عنوان معنادار بودن یادگیری از سوی دیوید آزوبل به عنوان یک نظریه یادگیری مطرح شد. با آنکه مبنای فکری او و باغچبان، از همان ابتدای نزول قرآن کریم و نیز در سیره و سنت پیامبر و اهل‌بیت(ع) مطرح و عملاً به آنها پرداخته شده بود؛ اما این اتفاق یعنی معنادار بودن یادگیری هنوز در حوزه آموزش عمومی قرآن کریم به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفته است. اینکه مخاطب چرا باید آیه، سوره و یا صفحه‌ای را بخواند؟ و یا خواندن کدام آیات با نیاز، ذائقه و ظرفیت و توان مخاطب، تناسب دارد؟ کمتر مورد بحث و بررسی بوده است.
دانستن اینکه قرآن کریم از ۶۲۳۶ آیه، ۷۸ هزار کلمه و ۳۴۱ هزار حرف تشکیل شده است‌، چندان تأثیری در حوزه آموزش عمومی قرآن کریم ندارد، اما دانستن اینکه قرآن کریم دارای ۲۵ هزار جمله است؛ می‌تواند نقطه عطفی در برنامه‌ریزی و برنامه سازی این حوزه بسیار مهم و بلکه سرنوشت ساز از یادگیری و تربیت قرآنی قلمداد شود؛ چرا که دانستن این مطلب این سؤال را مطرح می کند: «یادگیری کدام جمله‌ها برای مخاطب خاص در آموزش عمومی قرآن کریم ضروری است؟»
این همان حلقه مفقوده در تفکیک آموزش عمومی قرآن کریم از آموزش‌های تخصصی قرآن کریم است، که با وجود تأسیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور و کمیسیون توسعه آموزش عمومی قرآن کریم در وزارت آموزش و پرورش و تصویب و ابلاغ اهداف کلی و تفصیلی آموزش عمومی قرآن کریم همچنان مغفول و مهجور مانده است. در اهمیت این نکته همین بس که تحقق گام دوم انقلاب اسلامی بدون توجه عمیق و دقیق به این نوع مباحث، فرصت بروز و ظهور چندانی نخواهد داشت.

جایگاه رسم‌الخط در آموزش عمومی قرآن
از مهم‌ترین عوامل کم توفیقی اغلب افراد جامعه در انس با قرآن کریم و در نتیجه ناتوانی اغلب ایشان در صحت و فصاحت قرائت قرآن، وجود رسم‌الخط‌های رایجی است که با هدف ساده‌سازی خط برای عموم مردم به رشته تحریر در نیامده است. به عنوان مثال وجود اِعراب زائد در مصاحف با رسم عربی(عثمان طه) و یا مصاحف ایرانی مؤید همین مطلب است.
البته در سال‌های اخیر چاپ قرآن کم علامت و نیز توجه به تمایز رنگ حروف ناخوانا توسط مرکز طبع و نشر قرآن کریم و توزیع نسبتاً خوب آن در مدارس و جامعه از جمله اقدامات مؤثر در این زمینه است.
اما جایگاه رسم‌الخط در آموزش عمومی قرآن به همین موارد خلاصه نمی‌شود. از جمله تحولاتی که در زمینه رسم‌الخط قرآن(رسم‌المصحف) باید اعمال شود، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- جمله‌نویسی آیات قرآن کریم
2- اصلاح شکل حرف همزه به ویژه الف مدی(آ )؛ این نماد که جزء ضبط مصحف است(و نه رسم المصحف) به راحتی قابل اصلاح در مصاحف شریف است. علت عدم اصلاح این نماد حتی در قرآن کم علامت به درستی مشخص نیست.
3- ترکیب حروف با یکدیگر در برخی از کلمات که گاهی با سایر حروف اشتباه می‌شود. مانند حروف متداخل و روی هم و نمادهایی که برای زیبایی خط به صورت کوتاه یا کشیده نوشته می‌شوند.(البته در سال-های اخیر اغلب این موارد در قرآن کم علامت اصلاح شده است. اما نیاز به اصلاح کامل¬تر دارد.)
در این مقاله، مشخصاً به بررسی بند اول یعنی «جمله نویسی آیات قرآن»(و به تبع آن «جمله خوانی آیات») به اجمال و البته در حد بضاعت علمی نویسنده و حوصله مخاطب، پرداخته می‌شود.

ضرورت «جمله‌نویسی» و «جمله‌خوانی» آیات
خدای رحمان در آیه چهارم سوره ابراهیم «وَ ما اَرسَلـنا مِن رَسولٍ اِلَّا بِـلِـسانِ قَومِـهِ ، لِـیـبَیـنَ لَـهُم»(و ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر به زبان آن قوم تا بر آنها بیان کند.) بر آسان و قابل فهم بودن تبلیغ و دعوت پیامبران تأکید می‌کند، به گونه‌ا‌‌ی که مردم پیام الهی را بفهمند؛ و نیز در حدیث شریف نبوی، رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «اِنّـا مَـعاشِـرَ الاَنـبِـیاءِ اُمِرنا ، اَن نُـکَلِّـمَ الـنّـاسَ ، عَـلی قَدرِ عُـقولِـهِم»(ما، جماعت پیامبران، فرمان داریم که با مردم به فراخور فهم و خِردهایشان سخن بگوییم.)(بحار الانوار: 77/140/19)
و نیز در آیاتی مانند آیه 106 سوره اِسراء به صراحت و روشنی به رعایت چنین شیوه‌ای از تبلیغ قرآن اشاره و تأکید شده است: «وَ قُرآنًا فَـرَقـناهُ ، لِـتَقـرَاَهُ عَـلی الـنّـاسِ ، عَـلی مُکـثٍ ، وَ نَزَّلـناهُ تَنـزیـلًا»(و قرآنی که آن را بخش بخش کردیم تا آن را با تأنّی و درنگ بر مردم بخوانی و آن را آن گونه که باید به تدریج نازل کردیم.)
در این آیه شریف، نکته‌های متعددی برای تدبر و روش‌شناسی وجود دارد. از جمله آنکه یکی از اعتراض‌های کفار این بود که چرا قرآن یکباره نازل نمی‌شود؟!(لَو لانُزِّلَ الـقُرآنُ جُمـلَـهً واحِـدَهً)(سوره فرقان آیه 32) و آیه 106 سوره اِسراء پاسخی به گفته آنان است.
و نیز از آنجا که آیات قرآن چون با حوادث مختلف ارتباط دارد و نیز برای رفع نیاز همه طبقات در طول تاریخ است، لذا بخش بخش نازل شده تا با رویدادهای گوناگون، تطبیق داشته و برای مخاطبان دلچسب‌تر باشد. به عنوان مثال اگر آیات جهاد در زمان صلح نازل می‌شد، چنانکه باید در جایگاه واقعی خود قرار نمی‌گرفت.
همچنین «تدریج» یکی از سنت‌های الهی است؛ چه در آفرینش، که جهان را در شش روز آفرید و چه در نزول قرآن، با آنکه می توانست یکباره نازل کند یا بیافریند. لذا «نزول تدریجی آیات قرآن برای آن بود که علم به آن، توأم با عمل به آن شود.» البتّه از نزول تدریجی قرآن، ارتباط معنادار، پایدار و عاطفی(انس با قرآن) پیامبر اکرم(ص)با مبدأ وحی نیز استفاده می‌شود.
با توجه به موضوع بحث،(جمله‌نویسی و جمله‌خوانی آیات) از دیگر نکات تدبری آیه در بخش دانش روشی، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- بخش بخش شدن قرآن، به اراده خداوند است.(فَـرَقـناهُ)
2- تعلیم و تربیت و ارشاد، باید تدریجی باشد.(فَـرَقـناهُ، عَـلی مُکثٍ)
3- تلاوت تدریجی قرآن، شنونده را برای آیات دیگر تشنه و منتظر می کند.(عَلی مُکـثٍ)(مُکثٍ= مَکث یعنی آرامش همراه اطمینان)
4- یک مربّی و مصلح، باید برای دراز مدّت برنامه داشته باشد و از زمان و نیازمندی‌های جدید غافل نباشد.(عَلی مُکثٍ)
5- گرچه روح بزرگ پیامبر ظرفیت دریافت همه وحی را یکجا دارد، امّا مردم کم ظرفیت هستند و باید به تدریج آن را دریابند.(لِـتَقـرَاَهُ عَلی الـنّـاسِ عَلی مُکثٍ)
6- قرآن، علاوه بر جنبه تعلیمی، جنبه اجرایی هم دارد که باید به تدریج اجرا شود. اجرای صدها دستور در جامعه‌ای که صدها فساد دارد، یکباره محال است.(نَزَّلـناهُ تَنـزیـلًا)
با الهام از این سخنان نورانی درباره اهمیت توجه به دانش روشی در کنار دانش مفهومی آیات و روایات، در کنار الگوهای فعلی کتابت و قرائت قرآن، باید برای عمومی‌سازی آنها چاره بهتری اندیشید. دو شیوه رایج قرائت، یعنی تحقیق و ترتیل اگر به جای توجه صرف به ابعاد هنری(صوت و لحن) به جنبه انس مستمر و ارتباط معنادار و عاطفی عموم مردم به قرآن نیز بپردازند یقیناً مفهوم این جمله که «قرآن، سخن خداست.» جامه عمل بیشتری به خود می‌پوشد و نتیجه آن انس مستمر و مادام‌العمر تعداد بیشتری از مسلمانان با قرآن کریم خواهد بود. در این الگو از قرائت، تمرکز قرائت‌های مجلسی و یا تلاوت‌های ترتیل ماه مبار رمضان و نیز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم در مساجد، دیگر صرفاً «تلفظ آهنگین» نخواهد بود؛ بلکه این سخن و کلام خداوند است که خوانده و شنیده می‌شود. در حال حاضر هنگام قرائت قرآن، احساس اینکه که خدا با آن‌ها حرف می زند، در اعم اغلب مردم اتفاق نمی‌افتد. را که حتی گاهی تعداد قابل توجهی از قاریان هم متوجه معنا نیستند، تا چه رسد به عموم مردم!
شیوه اِقـرا و قرائت پیامبراکرم(ص) در تعلیم قرآن نیز ترتیل بوده است. اُمّ سَلمه(همسر پیامبر اکرم) در توصیف قرائت رسول خدا صلّی الله علیه و آله می گوید: «قِـراءَةٌ مُـفَسِّـرَة حَرفًا حَرفًا» منظور از حرف در این گونه روایات، حرف‌های ملفوظ در قرائت و خواندن به صورت جمله به جمله است.) طریحی(د 1085ق) آورده است: گاهی به یک کلام تام(جمله یا گفته کامل) نیز حرف می گویند و در این حدیث از امام محمد باقر علیه السلام که فرمود: «اَلـاَذانُ وَ الـاِقامَـةُ خَمـسَـة وَ ثَـلاثونَ حَرفًا، فَـبَعـدَ ذالِـکَ بِـیـدِهِ واحِـدًا واحِـدًا، اَلـاَذانُ ثَـمانِـیـةُ عَشـرَ حَرفًا، وَ الـاِقـامَـةُ سَبـعَـةُ عَـشَـرَ حَرفًا» اذان و اقامه شامل 35 فراز یا بخش است که امام باقر(ع)آن‌ها را یک به یک قرائت کرده و با انگشتان دست شمردند؛ اذان هجده جمله و اقامه هفده جمله شد.(کلینى، فروع کافى، ج 3، ص 302.)
بر پایه این تعریف، قرائت حرف به حرف(جمله به جمله) در مقابل قرائت بی وقفه و پی در پی و بدون رعایت فاصله لازم بین اجزای کلام، که بسیار تند و سریع خوانده می شود، قرار دارد؛ به طوری که شنونده قادر به درک و فهم همه اجزای کلام نیست.
حضرت رسول(ص)قرآن کریم را حرف به حرف(جمله به جمله) و آیه به آیه، قرائت می‌فرمود؛ یعنی در پایان قرائت هر جمله و آیه، وقف می‌کرد و سپس جمله و آیه بعدی را می‌خواند. مثلاً آیه چهارم سوره مسد، شامل دو جمله است که پس از قرائت جمله اول «وَ امـرَاَتُـهُ» وقف کوتاهی کرده و سپس جمله دوم «حَمّـالَـةَ الـحَـطَـبِ» قرائت می‌فرمود.(زادالمعاد، ابن قیم جوزیه، ج1، ص337)

قرائت خطابی
سخنران‌های دینی در هنگام خطابه، آیات و روایات را به صورت «جمله به جمله» می‌خوانند. این کار باعث درک آسان‌تر معنا توسط مخاطبان جلسه می‌شود و گاهی با این کار دیگر نیازی به ترجمه کامل نیست. حال اگر قرائت قرآن نیز خطابی باشد، شنونده می‌تواند مقدار قابل توجهی از آیات را متوجه شود و با آنها «ارتباط مستقیم» بر قرار کند؛ چرا که «هر جمله از قرآن، چراغی نورانی است برای هدایت فکر و رفتار انسان»
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی نیز فرمودند: «آن روزی که معارف قرآن در سطح همه مردم رواج پیدا کند و مستقیم از خود قرآن آن را بگیرند، آن روز، روزی است که این ملت و این کشور برای همیشه شکست‏ناپذیر خواهد شد. ما دنبال این هستیم.»(4/10/1374)
این فهم مستقیم از آیات قرآن کریم، می‌‌تواند کلی یا جزئی باشد. به عنوان مثال، در آیه 103 سوره نساء می‌توانیم آیه را به 10 جمله تقسیم کنیم(در حالیکه در این آیه چهار خطی، تنها دو علامت وقف وجود دارد):
«وَ اعـتَـصِـموا بِـحَبـلِ اللهِ جَـمیـعًا ، وَ لاتَـفَرَّقوا ، وَ اذکُـروا نِعـمَـتَ اللَّهِ عَـلَیـکُم ، اِذ کُنـتُم اَعـداءً ، فَـاَلَّـفَ بَیـنَ قُـلوبِـکُم، فَـاَصـبَحـتُم بِـنِعـمَـتِـهِ اِخـوانًا ، وَ کُنـتُم عَـلیٰ شَـفا حُفـرَةٍ مِـنَ الـنّـارِ ، فَـاَنـقَـذَکُم مِنـها، کَـذٰلِـکَ یـبَیـنُ اللهُ لَـکُم آیاتِـهِ ، لَـعَلَّـکُم تَهـتَـدونَ»
از سوی دیگر آهنگین خواندن صِرف، گاهی موجب انحراف از معنا و بی‌توجهی به جنبه هدایتی قرآن کریم می‌شود. حال آنکه چنین نتیجه‌ای بر خلاف تصور اولیه از قرائت و تلاوت قرآن کریم(به منظور کمک به فهم و عمل به قرآن) است. در آیات متعدد به این مهم اشاره شده است؛ از جمله در آیه 155 سوره انعام می‌فرماید:
«وَ هٰـذَا کِـتابٌ اَنـزَلـنـاهُ مُـبارَکٌ ، فَاتَّـبِـعوهُ ، وَ اتَّـقُوا ، لَـعَلَّـکُم تُرحَـمونَ»(و این(قرآن) کتابی است که ما با برکت و خیر بسیار فرستادیم، از آن پیروی کنید و پرهیزکار شوید، شاید مشمول مرحمت خدا گردید.)
با اندک تأملی در شرایط موجود کتابت و قرائت قرآن کریم، فاصله وضعیت فعلی با وضعیت مطلوب به آسانی قابل درک است. چرا که روش‌های موجود با اغماض بسیار تا حدی در بر دارنده چنین مطلوبی هستند. به عنوان مثال در قرائت‌های موجود اغلب قاریان و به ویژه قاریان کشور، این انتظار قرآن چندان محسوس، جدی، معنادار و پر رنگ نیست؛ مگر معدودی از قاریان گذشته که به رعایت «لحن بیانی» در قرائت خود اهمیت می‌دادند.
توجه به موضوع بحث می‌تواند به ارائه راهکارهای متعدد و خلاقانه در کتابت و قرائت قرآن کریم بیانجامد. کافی است به رعایت دو مدل های فعلی کتابت و صوت و لحن اکتفا نشود تا جلوه های مغفول در این زمینه آشکار گردد.
در حال حاضر تنها یک مدل کتابت و قرائت برای همه وجود دارد که هم برای افراد کم سواد مورد استفاده و توصیه قرار می گیرد و هم برای افراد باسواد، و هم برای استادان حوزه های علمی و قرآنی؛ حال آنکه می توان به گونه های متنوع دیگری نیز تلاوت کرد تا عموم مردم ارتباط معنوی و معنایی بیشتر برقرار کنند. کافی است تناسب بین مخاطبان خاص با کتابت و قرائت قرآن مد نظر قرار گیرد و نیز فقط جنبه بهره صوت و لحنی افراد مطمع نظر نباشد. بلکه برد معنایی و ارتباط معنادار، عاطفی و پایدار نیز مورد توجه قرار گیرد.
قرائت آموزشی یکی از این شیوه هاست که از گذشته مد نظر بوده اما چندان که باید مورد مطالعه و گسترش قرار نگرفته است. از علت های های عدم توفیق آحاد مردم در انس مستمر با قرائت قرآن وجود همین شکاف عمیق بین روخوانی و قرائت است. لذا اقضاء آموزش عمومی قرآن کریم حکم می کند تا این شکاف آموزشی یعنی کسب «مهارت روان خوانی قرآن» صرفاً جنبه نظری نداشته باشد؛ بلکه در عرصه عمل به مراحل و مراتب عملی و عمومی تقسیم شود. در این الگو، مخاطب عام بتواند عموم الفاظ آیات قرآن کریم را صحیح بخواند و معنای جزئی و یا کلی جملات را حس کند.(ارتباط معنادار) شرط آن این است که ملاک‌های وقف حرفه‌ای علم تجوید ملاک آموزش عمومی قرار نگیرد؛ چرا که وقف بر دو نوع است:
1- وقف صحیح: وقف بر جمله، مانند مفسیرین، خطبا و سخنرانان که بر جنبه‌های درک عمومی آیات قرآن تأکید می‌شود.
2- وقف مجود: بر اساس کتب تجویدی در زمینه علم وقف و وصل وابتدا(ترتیل) که بر جنبه‌های خاص و تخصصی علم قرائت قرآن تأکید دارد.
علت توصیه و توجه به نوع اول در آموزش عمومی قرآن کریم آن است که طولانی خواندن آیات مهمترین دلیل بروز اشتباهات در زمینه صحیح خوانی قرآن و نیز ناتوانی در درک نسبی و اولیه آیات است. آسان‌سازی این دو مقوله بسیار مهم از طریق توجه آموزش عمومی قرآن به نوع اول از وقف و ابتدا(وقف صحیح) کاملاً امکان پذیر است. از سوی دیگر وقف صحیح مقدمه ضروری وقف مجود در آینده است.
شاخصه‌های اصلی نوع اول وقف(وقف صحیح) دو چیز است:
1- کوتاه خواندن عبارات و آیات قرآن
2- رعایت سرعت آهسته هنگام خواندن آیات
از این رو، روش کوتاه خواندن و تأکید بر معنا(تکیه معنایی) باعث ساده‌سازی خواندن و درک معنای اولیه و کلی(ارتباط مستقیم با) قرآن کریم می‌شود. در این زمینه باید به دو نکته زیر در قرائت آیات به صورت آموزشی، توجه و تأکید شود:
1- تکیه‌های آموزشی هنگام تلفظ(تلفظ حروف و حرکات، کلمات، ترکیب‌ها و نهایتاً در جملات)
2- تکیه‌های معنایی(با توجه به مفهوم و مراد آیه)
و خلاصه آنکه «نظم قرائت باید به گونه ای باشد که عموم مخاطبان بتوانند با قاری همراهی کنند.» چرا که هدف اصلی و اساسی از کتابت و قرائت قرآن کریم، هدایت، ایمان و عمل صالح است و تلاوت آهنگین نیز باید به دنبال زمینه سازی برای چنین آرمانی باشد.

الگوی قرائت عمومی قرآن
با توجه به آنچه گفته شد، باید به دنبال تعریف و ارائه «الگوی قرائت عمومی قرآن» بود. در این الگو، نیاز و اقتضای آموزش عمومی قرآن، نه بر اساس «تلفظ آهنگین»؛ که بر اساس سخن خدا(به عنوان کتاب هدایت و رستگاری) تعیین می‌‌شود. این شیوه از کتابت و قرائت باید در بین کاتبان و قاریان مورد توجه و پیگیری مجدانه قرار گیرد و البته اثربخشی آن نیز مورد بررسی و مطالعه مستمر قرار گیرد. در الگوی قرائت عمومی قرآن، ویژگی‌هایی متصور است که به برخی از آنها به اجمال به شرح زیر است:
1- در قرائت آموزشی، ملاک در وقف، وقف بر جمله است. هدف از اینکار، کوتاه خواندن عبارات و آیات برای صحیح خوانی و درک معنای بهتر است.
2- سرعت قرائت آموزشی بین «ترتیل» و «تحقیق» است. یعنی رعایت سرعت متوسط هنگام خواندن قاری برای فراهم آوردن امکان تبعیت از قاری
3- رعایت نظم و ریتم خواندن به نحوی که توازن در قرائت باعث تشویق مخاطب به همراهی با قاری تا پایان مطلب شود.
4- رعایت تکیه های آموزشی هنگام تلفظ حروف و حرکات و کلمه ها و ترکیب ها
5- رعایت تکیه های معنایی هنگام قرائت و تلاوت
6- رعایت حداقلی و حداکثری پرده صدا تا آخر تلاوت(به گونه ای که عموم مخاطبان بتوانند با قاری همراهی کنند.)
7- رعایت زیبایی لحن قرائت آموزشی در عین سادگی، تا قابلیت تکرار توسط عموم مخاطبان را داشته باشد.
و در یک جمله در الگوی قرائت عمومی قرآن، فن بیان ایجاب می کند جملات کوتاه و همراه با مکث و رعایت لحن قرائت شود.)

دو نکته مهم
ذکر این دو نکته ضروری است؛
1- گاهی در عمل به آیه «وَ رَتِّـلِ الـقُرآنَ تَرتیـلًا»(مزمّل4) در کتابت و قرائت قرآن، فقط به یک یا دو وجه مفهوم ترتیل، توجه می شود و بُعد معنایی، نادیده گرفته می‌شود؛ در حالیکه طبق منابع حدیثی «معنا، جزئی از ترتیل است.» که در کنار رعایت قواعد تجویدی و قرائت زیبا باید مورد توجه قاری و کاتب قرآن باشد. امام صادق(ع)در توضیح و تعریف ترتیل فرمودند: «هُـوَ اَن تَمـکُـثُ فیـهِ وَ تَحـسَـنُ بِـهِ صَوتَـکَ»(ترتیل یعنی اینکه مکث کنی و با صدای خوش قرآن بخوانی.)(مجمع‌البیان، ص 378) و نیز از امام علی علیه السلام درباره واژه ترتیل نقل است: «اَلـتَّرتیـلُ، تَجـویـدُ الـحُـروفِ وَ مَعـرِفَهُ الـوُقوفِ»(ترتیل عبارت از نیکو ادا کردن حروف و شناخت محل وقف‌های قرآن است.)(بحارالانوار، ج 84، ص 188)
2- گاهی در حوزه تخصصی قرائت قرآن کریم مسائلی مطرح می‌شود که محل تأمل است و حتی در همان سطح تخصصی نیز گاهی با آیات قرآن مغایر است و متأسفانه همین مسائلی که محل بحث جدّی است، در حوزه آموزش عمومی مطرح و بر رعایت آن‌ها تأکید و پافشاری می‌شود. مانند این نکته که در علم وقف و ابتدا، وقف بر «یــا اَیـهَا الَّـذیـنَ آمَـنوا» را جایز نمی‌داند؛ در حالی که عبارات مشابهی در قرآن کریم، با همین ترکیب، یک آیه مستقل هستند. مانند آیات اول سوره های مدثر و مزمل «یــا اَیـهَا الـمُدَّثِّر» و «یــا اَیـهَا الـمُزَّمِّل» لذا باید توجه داشت تحمیل بسیاری از قواعد قرائت، تجوید و حفظ قرآن کریم بر آموزش عمومی قرآن نه تنها ضرورتی ندارد؛ بلکه مانع و حجاب برای توجه و ورود عموم مردم به متن و معنا و عمل به قرآن است.

چگونگی تشخیص جمله
بسیاری از جمله‌های یک آیه، علامت وقف ندارند و تشخیص اینکه جمله در کجا پایان می‌یابد تا بتوان در آخر آن، وقف کرد؛ از طریق درک معنای آن امکان پذیر است. شاید برخی از خوانندگان سؤال کنند که اغلب مردمی که احاطه بر معنا ندارند؛ چگونه می‌توانند آیات را به صورت جمله به جمله بخوانند؟ چراکه برای درک معنای آیات، باید با معنای کلمات و ساختار جمله آشنا باشیم تا هر جمله را از جمله دیگر تشخیص دهیم.
در پاسخ می‌توان گفت شما می‌توانید به وسیله برخی کلمات ساده، ابتدای جمله را تشخیص داده و در محل مناسب وقف کنید. وقف بر سرجمله و کوتاه کوتاه خواندن عبارات قرآنی، خواندن را آسان می‌کند و از اشتباهات می‌کاهد، همچنین درک و فهم معنای آیات آسان‌تر و وقف و ابتدا بهتر انجام می‌شود. برای این منظور
اولاً – در هرکجای آیه که علام وقت آمده، حتماً وقف کنید. علائمی چون «مـ»، «ط»، «قلی»، «ج»، «ز»، «صلی»،
«مـ» نشانه وقف لازم است و اگر وقف نکنیم ممکن است مفهوم جمله تغییر کند.
«ط» یا «قلی»: نشانه برتری وقف و جواز وصل است؛ یعنی اگر وقف کنید، بهتر از ادامه دادن است.
«ج» نشانه جواز وقف است؛ یعنی هم می توانید وقف کنید و هم می توانید ادامه بدهید.
«ز» یا «صلی»: نشانه برتری وصل و جواز وقف است؛ یعنی می توانید وقف کنید، اما اگر وقف نکنید بهتر است.
ثانیاً - قبل از سرجمله‌ها، وقف کنید؛ و سپس خواندن خود را از سرجمله‌ها آغاز کنید. سرجمله‌ها، کلماتی هستند که جمله با آنها شروع می‌شود؛ پس هنگام تلاوت می توانید قبل از سرجمله وقف کرده و از سرجمله شروع(ابتدا) کنید. سرجمله‌ها عمدتاً شامل موارد زیر هستند:
«وَ ، فَـ ، اِن(اِنَّ / اِنّا / اِنَّـنا / اِنَّـما) ، اَن(اَنَّ/ اَنّا / اَنَّـنا/ اَنَّـما) ، اِذ(اِذا) ، ثُمَّ ، اِلّا ، نَحـنُ ، ذالِـکَ ، تِلـکَ ، قُل(قالَ/ قیـلَ/ یـقولُ) ، هٰـذا(اُولـئِـکَ) ، رَبَّـنا(رَبِّ/ رَبّی) ، حَـتّی ، قَد(لَـقَد) ، سَـ(سَوفَ) ، کَـ(کَـذالِـکَ) ، اَ ، لَو ، اَو ، اَم ، بَل ، هَل ، اَلا ، یــا »

نتیجه بحث
از امیر المؤمنین امام علی(ع) در خطبه 176 نهج‌البلاغه چنین نقل شده است: «وَ ما جالَـسَ هـذا الـقُرآنَ اَحَـدٌ اِلّا قامَ عَنـهُ بِـزِیادَةٍ اَو نُقـصانٍ: زِیادَةٍ فِی هُـدًی ، وَ نُقـصانٍ مِن عَـمًی»(هیچ کس در کنار این قرآن ننشسته، جز اینکه از کنار آن با زیادت یا نقصانی برخاسته؛ زیادت در هدایت یا نقصانی از کوردلی و جهالت.)
با استعانت از این فرمایش امام معصوم در حوزه دانش روشی می توان چنین نتیجه گرفت: وجه تمایز آموزش عمومی قرآن کریم از آموزش‌های تخصصی در نوع پرداختن این حوزه به تعلیم قرائت، حفظ، درک معنا و تدبر در قرآن است. تشخیص این مطلب از توجه به سطح نیاز، توان و نیز ذائقه مخاطب حاصل می شود. یعنی آن که با وجود تقسیم آموزش‌ها و فعالیت‌های قرآنی به عمومی و تخصصی، بخش عمومی باز هم باید به گروه‌های سنی مختلف تقسیم شود. مثلاً برنامه‌های آموزش قرائت، حفظ، درک معنا و تدبر برای کودکان از نوجوانان جدا باشد و یا عامل جنسیت، سواد، شغل از جمله وجوه تمایز آموزش‌های عمومی قرآن است؛ اما در این میان، «کتابت جمله به جمله» و «قرائت جمله به جمله» آیات قرآن کریم از لوازم ضروری همه گروه های آموزش عمومی قرآن کریم است.

فواید «جمله‌نویسی» و «جمله خوانی» آیات
«جمله نویسی» و «جمله خوانی» آیات قرآن کریم از جهات زیر مفید و بلکه لازم است:
1- کمک به صحیح خوانی آیات؛ در اثر جلوگیری از بروز مهمترین عامل غلط خوانی یعنی خواندن بدون وقفه آیه توسط مبتدیان است. فراگیران قرآن عمدتاً به دلیل عدم فهم معنا آیه را از ابتدا تا انتها بدون وقف بین جملات می‌خوانند و این زمینه خستگی چشم را فراهم کرده و فرد دچار غلط خوانی می‌شود. جمله‌خوانی کمک می کند تا این اتفاق برای مخاطبان و به ویژه دانش آموزان رخ ندهد. صحیح خوانی آیات(روخوانی و روان خوانی) مهمترین هدف دوره ابتدایی(پایه‌های اول تا ششم) است.
2- کمک به درک معنای آیات؛ جمله‌خوانی مقدمه و لازمه درک معنای آیات است. چرا که یک جمله از مجموعه واژه‌هایی که معنی آن‌ها کامل و مستقل هستند، تشکیل شده است. لذا درک معنای واژه به تنهایی نمی‌تواند حامل معارف و مفاهیم قرآن باشد. بلکه پس از یادگیری واژه نوبت به درک معنای ترکیب های کلمات می رسد. مانند ترکیب «اَلـحَمـدُ لِـلّـهِ» که ترکیب سه کلمه «حَـمـد»، «لِـ» و «اَلله» است. و گاهی همین ترکیب ها می تواند یک جمله و یا شبه جمله باشد که دارای معنای مستقل و پیام هدایتی است. درک معنای آیات و عبارات پرکاربرد یکی از اهداف اصلی آموزش قرآن در دوره متوسطه اول(پایه‌های هفتم تا نهم) است.
3- کمک به تسهیل حفظ قرآن؛ از رایج‌ترین شیوه‌های حفظ قرآن از گذشته تا کنون، تقسیم آیه به جملات و قطعات کوچک تر است. به ویژه در آیات بزرگ‌تر آیه به چند جمله تقسیم می‌شود. جمله‌نویسی آیات تکلیف حفظ قرآن بسیاری از آیات را برای حافظان قرآن روشن می‌کند.
4- کمک به تدبر در قرآن؛ تدبر در قرآن کریم دارای مراتب و مراحل مختلفی است. اولین مرتبه تدبر، تفکر در جمله است و مرحله دوم تدبر در بررسی نسبت جملات داخل یک آیه است.
5- علاوه بر اینها، این شیوه از کتابت و قرائت، باعث افزایش مخاطبان قرآن کریم می‌شود.

امید است کـاتبان، قـاریان و حـافظان قرآن کریم و به ویژه مدیـران قرآنی کشور اعم از شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور، شورای عالی آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش عمومی قرآن کشور در راستای تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن کریم و تربیت 10 میلیون حافظ قرآن به این مهم به عنوان زیر ساخت اساسی توجه جدی داشته باشند.
همچنین در راستای گسترش چنین منظوری سازمان اوقاف و امور خیریه و نیز معاونت پرورشی می‌توانند رشته‌ای با همین عنوان به مسابقات قرآن کریم اضافه کنند.

مثال‌

پنجشنبه///ضرورت «جمله‌نویسی» و «جمله‌خوانی» آیات قرآن

کد
 
پنجشنبه///ضرورت «جمله‌نویسی» و «جمله‌خوانی» آیات قرآن
کد
انتهای پیام
captcha