امام حسین(ع)، انسان همیشه جاودان، برای بسیاری از اندیشمندان و انسانهای آزاده و آزادیخواه، همواره چراغ راه و ساحل امن ایمان و هدایت است. در این میان، بسیاری از نویسندگان و شعرای معاصر عربی، شخصیت امام حسین(ع) و قیام و انقلاب جهانی او را در آثار نثری و شعری خود، بازتاب دادهاند.
شاعر معاصر عربی همچون انسان معاصر و جهان مدرن، امام حسین(ع) و تسلیمناپذیری و ایستادگیاش در برابر ستم و انحراف و بیعدالتی و هرزگی را، راه برونرفت از صدها مسئلهای میداند که پیشروی دارد از بنبستهای فکری و عملی و فروماندن در حل مسائل، تا بحران هویت و شخصیت و تا پرسشهای متعددی که لحظه به لحظه بر ساحت شعرش عرضه میشود و از بنبست در حل مشکلات عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، دینی و مذهبی گرفته تا حیرت و سرگردانی و دودلی و شک و تردید در اهداف و آرمان و راه و روش او پاسخ روشنی برای آنها ندارد.
بر همین اساس شاعر معاصر و شاعر مدرن، بهدنبال پناهگاه و چراغ راهی است که در پرتو آن، بتواند آرمانهای خود را پیدا کند و هویت از دست رفته خود را باز یابد. وی بهدنبال الگویی است که بنیان فکری ازهم فروپاشیده او را بازسازی کند و قد خمیده و ذلتبار وی را در برابر ستمها و ستمگران راست و پایدار کند.
شاعر معاصر مانند دیگر انسانهای معاصر در جستوجوی انسانیتِ انسان و کرامت خدشهدار و لگدمال شده است و بهعبارت دیگر در جستوجوی الگویی است که بتواند یکجا و فراگیر، همه مسائل پیشروی او را حل کند و برای پرسشهایش پاسخ باشد. بر همین اساس هر شاعری به فراخور ظرفیت و استعداد و دانش و بینش خود بهدنبال شخصیتی است از میان شخصیتهای تاریخی، دینی و گاه ادبی و اسطورهای، که بتواند چراغ راه او و جامعه پیرامون و زیستگاه او باشد. در این میان بدونشک امام حسین(ع) و حماسه بزرگ و انقلاب خونین کربلا، الگوی حسنهای است که توجه بسیاری از شعرای معاصر و مدرن و پسامدرن را به خود جلب کرده است.
از این روی، بسیاری از شعرای معاصر عربی در جهان مدرن خود، امام حسین(ع) و قیام و انقلاب او را الگویی تمامعیار برای برونرفت و حل مسائل پیشروی خود و جوامع خود میدانند.
بسیاری از شعرا، زیستِ پاک و حماسی و قهرمانانه و تسلیمناپذیر امام حسین(ع) را بهعنوان الگویی برای کسانی میدانند که انسانی و درست زندگی کردن را آرمان خود ساختهاند. لذا زیستی حسینی، توصیه میکنند و آنرا در میدان و ساحت شعر خود آشکار و پنهان، هنری، ظریف، ادیبانه و شاعرانه بازتاب میدهند و انسان معاصر را به سمت و سویی حرکت میدهند که راه نجات از مصائب روزگار را نه در تسلیم و سازش در برابر زورگویان و مستکبران و نظام سلطه میداند، بلکه او را فرا میخوانند که برای رستگاری و نجات از ظلمت، جهل، خودخواهی، گمراهی، تلاطم، حیرت، تردید و شک، در جستوجوی کشتی نجات امام حسین(ع) باشد و به او میآموزند که در پرتو نور چراغ هدایت قیام خونین عاشورا است که میتوان خود را به ساحل امن و امان و ایمان و ثبات و سرافرازی و استقلال و آزادی رساند.
قطعه شعر «يا ليلةَ عاشوراء» از شاعر معاصر عراق، عبدالكريم أحمد عاصی المحمود، ازجمله سرودههایی است که در خور توجه و پردازش است.شاعر در سرایش سوزناک و البته افتخارآمیز و حماسیاش، از شبی یاد میکند که خود «شب»، عاشق شهادت است شبی که به عشق شهادت، همنوای با عاشقان حسین، پیشانی خود را برای ذبح و شهادت بر زمین میگذارد و میمالد و در زمین کربلاء بیتوته میکند و همانجا در گذار از خود، شب را یا بهعبارتی، خود را سپری میکند و از خود عبور میدهد و این شب، چیزی نیست جز شب عاشوراء «يا ليلةَ عاشوراء/ يا ليلةً باتت معفّرة الجبين/ ومضاءةً عشقاً يتوق الى الشهادة/ وبلا هوادة» شاعر، شب را اسماعیلوار، تسلیم حق میداند و عاشق قربانی شدن در اطاعت از حق و اوامر الهی «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْىَ قَالَ يَابُنىَ إِنىّ أَرَى فىِ الْمَنَامِ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ / أَنىّ أَذْبحَكَ فَانظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنىِ إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابرِينَ/ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ/ وَ نَادَيْنَاهُ أَن يَإِبْرَاهِيمُ/ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءْيَا إِنَّا كَذَالِكَ نجَزِى الْمُحْسِنِينَ/ إِنَّ هَذَا لهَ وَ الْبَلَؤُاْ الْمُبِينُ/ وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» چنانکه در آیه 101 تا 107سوره صافات آمده است: «ما او [ابراهيم] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم!، هنگامىكه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح میكنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!».
شب عاشورا به پیروی از آقازاده اول جهان اسلام و گرامیترین نوادگان پیامبراعظم(ص)، عاشقانه و به عشق دیدار محبوب و یگانه معبود، شمشیری را میبوسد که فردا او را به شهادت خواهد رساند: «عشقاً يقبّل سيفَ قاتله اللعينْ» شبی که تن به هیچ تسلیمی نمیدهد و لباس زبونی بر تن نمیکند و در برابر هیچ سرکشی، سر فرود نمیآورد: «ولذلّةٍ لا يستكينْ».
شاعر، با الهام از آیه 146 سوره مبارکه آلعمران و به کمک قدرت تخیلش، شب عاشوراء را بهمثابه مردانی ربانی و الهی معرفی میکند که در رکاب امام زمانش میجنگد و مقاومت میکند و در برابر مصیبتها و بلایا، هیچ سستی و رخوت و سازشی از خود نشان نمیدهند زیرا در مسیر حق و الله گام مینهند «وَ كَأَيِّن مِّن نَّبىِّ قَتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابهَمْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَكاَنُواْ وَ اللَّهُ يحُبُّ الصَّابرِينَ/ وَ مَا كاَنَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فىِ أَمْرِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصرُنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْكَفِرِينَ/ فَاتَئهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الاَخِرَةِ وَ اللَّهُ يحُبُّ المْحْسِنِينَ» چنانکه در آیات 146 تا 148 سوره آلعمران آمده است: «چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسيد، سست و ناتوان نشدند و تن به تسليم ندادند و خداوند استقامتكنندگان را دوست دارد».
انتهای پیام