به گزارش ایکنا، صد و دومین شماره از فصلنامه «قبسات» به صاحبامتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «نقد دیدگاه ابوزید درباره حدوث کلام الهی و تلازم آن با تاریخمندی قرآن»، «بررسی و نقد دیدگاه آلوین پلانتینگا در مورد ماهیت، ذات الهی و امکان شناخت آن»، «بررسی خردهتراشی بر خوانش آقاعلی مدرس از وحدت وجود»، «مشروعیت و ضرورت تفسیر عرفانی»، «کاربرد و کارآمدی منطق سیستمها در اجتهاد»، «واکاوی رویکرد هرمنوتیکی حسن حنفی در تفسیر قرآن»، «مقایسه دیدگاههای ویتگنشتاین و علامه طباطبایی در مسئله معناداری گزارههای دینی»، «بررسی دلالتهای علم اشتدادی بر وجه سیاسی انسان کامل نزد سهروردی».
در چکیده مقاله «نقد دیدگاه ابوزید درباره حدوث کلام الهی و تلازم آن با تاریخمندی قرآن» میخوانیم: «ابوزید به عنوان یکی از نظریهپردازان نومعتزله، در مواردی آموزههای قرآن را تاریخمند دانسته و در راستای اثبات نظریه خود، ادلّه مختلفی اقامه کرده است؛ از جمله اینکه کلام الهی را حادث و مخلوق در نظر گرفته و نتیجه آن را تاریخیت قرآن میداند. او تلاش میکند از طریق فعل دانستن صفت تکلّم، آن را به مسئله حدوث قرآن ارتباط داده، از رهگذر آن به تاریخی بودن قرآن استناد کند. در این راستا وی منکر وجود پیشین قرآن در لوح محفوظ شده و مراد از وجود قرآن در لوح محفوظ را معنای مجازی آن انگاشته است. به اعتقاد او لوح محفوظ همان قلوب مؤمنان است. این مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی نگاشته شده است، بر آن بوده با مداقّه در اصل بحث حدوث و قدم قرآن، اولاً درکی درست از آن ارائه نماید و سپس با اقامه دلایل و شواهدی از آرای فلاسفه و دانشمندان و صراحتهای قرآن، در قالب پاسخهای حلّی و نقضی ثابت کند که ارتباطی بین حدوث و تاریخیت قرآن برقرار نیست. نتیجه آنکه بحث حدوث کلام الهی تأثیری بر تاریخمندی قرآن به آن معنایی که مراد ابوزید است، ندارد و ادله و شواهد جناب ابوزید بر این مسئله همگی مخدوش است.»
در طلیعه مقاله «بررسی و نقد دیدگاه آلوین پلانتینگا در مورد ماهیت، ذات الهی و امکان شناخت آن» آمده است: «پژوهش پیش رو با هدف پاسخگویی به پرسشهای اصلی «آیا امکان شناخت ذات الهی از منظر آلوین پلانتینگا ممکن است؟ نظر او در این خصوص چه ضعفها و قوتهایی دارد؟» ترتیب یافت. یافتههای این پژوهش عبارتند از: در شبکه واژگانی پلانتینگا ذات و ماهیت به یک معنا به کار رفتهاند؛ از منظر پلانتینگا خدا دارای حاکمیت مطلق بر عالَم است. پلانتینگا بر این حاکمیت آثاری را مترتب میداند: بساطت ذات، عینیت ذات و لوازم ذات (که البته با تردیدهایی از منظر پلانتینگا همراه است) و عدم تناهی ذات. پس از این پلانتینگا لزوم ذات یا ماهیت را برای وجود خدا اثبات کرده و ذات را عین وجود میداند. نقدهای عدم صراحت در بیان رابطه ذات و لوازم ذات و عدم تصریح در مواضع بر بیانات او وارد است. در نهایت پلانتینگا باور به ناممکنبودن شناخت ذات را رد کرده، میپذیرد که انسان امکان شناخت ذات الهی را دارد؛ البته نقدهایی مانند فروکاستن خداشناسی به مسائل مفهومی و پیشفرض قرار دادن صحت متون مقدس، بر استدلالهای او وارد است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با استفاده از ابزار کتابخانه به جمعآوری دادهها و تحلیل و نقد آنها پرداخته است.»
در چکیده مقاله «بررسی خردهتراشی بر خوانش آقاعلی مدرس از وحدت وجود» میخوانیم: «آقاعلی مدرس طهرانی نقش ویژه در تداوم و ترویج مبانی و رهیافتهای حکمت متعالیه دارد. «بدایع الحکم» و «رسالة فی التوحید» دو اثر وزین و ویژه او در توحیدنگاری است. تبیین مفصل و مبرهن توحید با زبان پاسخگویی در «بدایع الحکم» بیبدیل است. با آن همه تفصیل، موضع او درباره وحدت وجود در «نظریه وحدت شخصی وجود در اندیشه ابوالحسن طباطبایی جلوه و آقاعلی مدرس طهرانی» با تحریف لفظی و معنوی و تقطیع عبارات، دستخوش تحریف شده است. اتهاماتی از قبیل دوگانهانگاری، ابطال مقامات وجود، لزوم سریان ذات واجب، تباینانگاری وجودی واجب تعالی و فعل مطلق، دستاورد این مقاله است که معظمله را بر پایه آنها ناقد بلکه نافی وحدت شخصی وجود قلمداد نموده است. داستان نقد ادعایی، ترکیبی است از اتهامات، شبهات، سوء رداشت از عبارات تقطیعی و خطاهای فراوان در مقام گردآوری و داوری. استناد به موضع سلبی حکیم در برابر خوانش باطل از وحدت وجود، مستمسک اساسی آن مقاله است. راستیآزمایی داستانِ نقد ادعایی با عرضه بر نص عبارات حکیم، پوچی این مدعاها را به وضوح نشان میدهد و موضع استوار او را همسان با سایر حکمای مدقق و عرفای محقق، از تقریرکنندگان وحدت شخصی وجود با بیان متقن و برهانِ مستحکم مینمایاند.»
انتهای پیام