حکمرانی خوب مفهومی است که از دهه 80 میلادی به بعد مطرح و در ادامه در ادبیات سیاسی و مباحث توسعه فراگیر شد. البته امر حکمرانی ریشه در دغدغههای بشر در طول تاریخ داشته و نوشتههای فیلسوفان یونان باستان درباره چگونگی حکومت کردن و بهترین نوع و شکل حکومت نشان از قدمت توجه به این مسئله دارد.
در دوران مدرن و با توجه به پیچیده و تخصصی شدن امر حکمرانی، مؤلفهها و شاخصهای جدیدی برای یک حکمرانی مطلوب تعریف شد که اساساً جنس این مفهوم را متفاوت از قبل کرد. تعارف جدید حکمرانی بیشتر مبتنی بر ویژگیها و فرایندها تعریف شدهاند اما در همه این تعاریف یک سری مؤلفهها و شاخصهای مشترک وجود دارد که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی و مسئولیتپذیری، کارآمدی نهادی، عدالت، رضایتمندی مردم، مشروعیت حکومت، مشارکتپذیری مردم، درجه فسادستیزی حکومت و ...
در آموزههای دینی که برخاسته از قرآن و روایات و سیره حکومتی نبوی و علوی هستند نیز میتوان به مفهومی چون حکمرانی خوب رسید که البته در ادبیات دینی بیشتر از حکمرانی شایسته استفاده میشود که هم دلالت بر ضرورت شایستگی حاکمان دارد و هم در عین حال بر سلامت و پاکیزگی فرآیندها و ساختارها اشاره میکند و در عین حال مبانی نظری و جهتگیریهای متفاوتی با نظریات متعارف حکمرانی خوب دارد هرچند در هر دو الگو مؤلفههای مشترک دیده میشود.
برهمین مبنا امام خمینی(ره) به عنوان رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی و مؤسس یک حکومت دینی در عصری که همگان تصور خاموشی و فراموشی مذهب را در عرصه عمومی و سیاسی داشتند، نمیتوانستند نسبت به امر حکمرانی و شاخصههای حکمرانی شایسته بدون اندیشه و نظر باشند و به خوبی میتوان شاخصههای این حکمرانی را از میان بیانات، سخنرانیها و پیامهای ایشان استخراج کرد.
بررسی سخنان و سیره امام خمینی(ره) در قبل و بعد از انقلاب نشان میدهد که مهمترین مؤلفه حکمرانی شایسته در اندیشه ایشان مردممحوری برخاسته از خداباوری است. در واقع امام(ره) برخاسته از آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم» به نقش سرنوشت ساز ارادههای مردم باور داشته و لذا همواره در مسیر پیروزی انقلاب بیتوجه به گروهها و جریانات مبارزه، مردم را بازیگر اصلی در روند پیروزی انقلاب قلمداد میکنند و در ادامه با وجود نفوذ معنوی بالا در میان مردم تأسیس حکومت اسلامی با عنوان جمهوری اسلامی را به خواست و نظر مردم پیوند میزنند و پس از آن هم این مشارکت را به سایر عرصهها تسری داده به نحوی که سامان یافتن ساختار نهادی جمهوری اسلامی و قانون اساسی را منوط به نظر و رأی میکنند.
دومین مؤلفه محوری در اندیشه حکمرانی امام(ره) قانونمداری و یا حکومت قانون است. این مسئله از این نظر مهم است که در بسیاری از انقلابها، به واسطه هیجانات و احساسات تودههای انقلابی متنفر از حکومت و حاکمان گذشته فضای هرج و مرج و بیقانونی بر کشور مسلط بوده و قانونی شدن امور غالباً امری زمانبر بوده است اما امام خمینی(ره) از همان روزهای اول ضمن توجه دادن شخصیتهای انقلابی به رعایت اصول قانونی و شرعی در برخورد با مسببان وضع نامطلوب کشور، با تلاش برای تسریع در سامان دادن به ساختارها و نهادهای جدید و خروج فرآیندهای اجرایی از آشفتگی و بیمبنایی به نظم و انضباط انقلابی، به دنبال تسریع در روند قانونمداری حکومت هستند و شاید یکی از دلایل اصلی برگزاری سریع همهپرسی جمهوری اسلامی در 12 فروردین و برگزاری سایر انتخاباتها از جمله انتخابات خبرگان قانون اساسی و رأی مردم به قانون اساسی نشئت گرفته از همین اهمیت مسئله حاکمیت قانون در اندیشه امام خمینی(ره) دارد.
توجه به مسئله نظارت و بیان مسائل برای مردم از سوی مسئولان و آگاهی مردم از تصمیمات و اقدامات کارگزاران که امروز از آن با تعبیر شفافیت نام میبریم دیگر شاخص مهم حکمرانی شایسته در نگاه امام(ره) است و نشانه آن تأکیدات فراوان امام(ره) به مسئولان حضور در بین مردم و بیان اقدامات و برنامههای خود در رسانهها به مثابه یک تکلیف است تا ارتباط مردم و مسئولان یک ارتباط دوطرفه باشد و مسئولان خود را به معنای واقعی خادم مردم بدانند.
به تبع تأکید بر شفافیت، امام خمینی(ره) همواره مسئولان را امر به پاسخگویی به مردم میکنند و از مردم نیز میخواهند که همواره مطالبهگر باشند تا در سایه نظارت و پاسخگویی، جمهوری اسلامی در مسیر اهداف تعریفشده حرکت کند و به آفت حکومتهای پیشین گرفتار نشود به همین دلیل است که ایشان نه تنها نقد بلکه تخطئه را یک موهبت الهی بیان میدارند تا مسئولان خود را همواره آماده شنیدن نظرات و انتقادات اقشار مختلف و رسانهها بدارند و با آغوش باز آن را بشنوند و پاسخهای لازم را ارائه دهند.
در نهایت عدالت یکی دیگر از محوریترین مؤلفههای حکمرانی شایسته در اندیشه حکومتی امام خمینی(ره) است که امام با توجه به مبانی دینی که رسالت انبیای الهی را برپایی قسط و عدل بیان کرده، آن را ضرورتی گریزناپذیر برای حکومت اسلامی میدانند که بدون جهتگیری به سمت عدالت حکومت دینی نمیتواند به معنای واقعی دینی باشد و لازم است تمام سیاستها، برنامهها، تصمیمات و قوانین عدالتمحور یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب همراه با پیوست عدالت باشد.
البته قطعاً شاخصهای دیگری نیز در اندیشه حکمرانی امام(ره) وجود دارد که در این نوشتار به این 5 مورد بسنده میکنم اما نکته مهم این است که به رغم اشتراک این مؤلفهها با شاخصهای حکمرانی خوب براساس تعاریف اندیشمندان غربی، امام(ره) این شاخصها را از مبانی دینی و قرآنی و روش حکمرانی نبوی و علوی اخذ کردهاند هرچند قطعاً نسبت به تجارب بشری در زمینه حکمرانی بیتوجه نبودهاند. در عین حال در اندیشه امام خمینی(ره) هدف از تحقق حکمرانی شایسته تنها رسیدن به اهداف دنیوی و رفاه و آسایش مادی نیست بلکه کسب سعادت اخروی برپایه یک زیست مؤمنانه، خداباورانه و توحیدی که زندگی مطلوب معنوی و مادی دنیایی زمینه بهشتی شدن مردم میداند، هدف اصلی و غایت نهایی است.
مهدی مخبری
انتهای پیام