محمدرضا سنگری، نویسنده و عاشوراپژوه، در سلسله مباحثی که در ۱۲ قسمت، به مناسبت ایام محرم در خبرگزاری ایکنا، تولید شده به بیان نکاتی درباره اصحاب و یاران کمتر شناخته شده حضرت امام حسین(ع) پرداخته است که بخش دهم آن در ادامه میآید:
از چهرههای درخشانی که در نهضت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حضور داشتند شخصیتی به نام عبدالرحمان بن عَبد رَب انصاری است. وی از چهرههای بزرگی بوده که روزگاری در عصر امیرالمؤمنین(ع) در جنگهای سهگانه جمل، صفین و نهروان حضور داشته و یار امیرالمؤمنین(ع) بوده و تنها شخصیتی است که در مسئله کربلا بر موضوع غدیر تکیه میکند.
ظاهراً یکبار امیرالمؤمنین(ع) میگوید کدامیک از شما برمیخیزد و در باب غدیر سخن میگوید و شهادت میدهد که پیامبر(ص) در منطقه غدیر خم، من را معرفی کرده و ولایت من را به مردم شناسانده بود، تنها کسی که در آن موقعیت برخاست همین عبدالرحمان بن عَبد رَب انصاری است که بلند شد و گفت من شنیدم که پیامبر فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه یعنی هر کس ولایت من را پذیرفته است از این به بعد علی ولی اوست.
این شخصیت بزرگ در کربلا حضور پیدا کرد و با غلامی که همراه وی بود خدمت حضرت اباعبدالله الحسین رسید. غلام وی گزارشی از شب عاشورا دارد و میگوید شب عاشورا که شد، امام خیمهای را به نام خیمه نظافت برپا کرده بود و به یاران گفت آنجا بروید و خودتان را آماده کنید تا فردا که قرار است در پیشگاه الهی باشیم خوشبو، معطر و آراسته ظاهر شویم لذا افراد به آنجا رفته و از مواد خوشبویی که وجود داشت استفاده و لباسها را عوض و خود را مرتب و خوشبو میکردند.
برخلاف اینکه برخی میگویند امام در روز عاشورا لباس کهنه پوشیده اما واقعیت این است که لباس کهنه نبوده بلکه لباسی کهن بوده که پوشید و در کربلا به مبارزه پرداخت. عبدالرحمان بن عَبد رَب انصاری در صف خیمه نظافت قرار داشت که غلام وی میگوید من دیدم بریر بن خضیر همدانی، یار بزرگ اباعبدالله الحسین(ع)، در حال شوخی با وی است. غلام محتوای شوخی او را مطرح نکرده اما گفته که با صدای بلند میخندید لذا برخلاف ذهنیتی که ما داریم شب عاشورا، شب قهقهه هم بوده است چون هم میگریستند و با خدای خود استغاثه میکردند و هم به همدیگر بشارت میدادند که فردا روز دیدار محبوب است و در نتیجه سر تا پا نشاط بودند.
حتی پیرمرد عاشورا یعنی حضرت حبیب که بالای هشتاد سال سن داشته هم دارای نشاط زیادی بوده است. عبدالرحمان بن عَبد رَب انصاری، به بریر که سیدالقراء کربلا و مربی و استاد بزرگ کوفه بوده میگوید الان چه وقت شوخی است که بریر جواب میدهد مگر نمیبینی که بین ما و دوست تنها یک شمشیر فاصله است و مائیم و یک شب که کی شود که این شب سرآید و ما سپیدهدمان را ادراک کنیم. عبدالرحمان بن عَبد رَب انصاری در کربلا عاشقانه وارد میدان شد، جنگید و به شهادت رسید. سلام بر این یار پاک و پارسای اباعبدالله الحسین(ع).
انتهای پیام