از امدادگری در جبهه تا دریافت تخلص «نجمه»
کد خبر: 4085902
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۹

از امدادگری در جبهه تا دریافت تخلص «نجمه»

می‌گوید عشق و عاطفه‌ درونی باعث شد تا با فرزندی در شکم، به یاری مصدومان دوران دفاع مقدس بشتابد، بانویی که تخلص شعری‌اش را از استاد عابد تبریزی به یادگار دارد.

عشرت جبارزاده، شاعرمی‌گوید عشق و عاطفه‌ درونی باعث شد تا با فرزندی در شکم، به یاری مصدومان دوران دفاع مقدس بشتابد، بانویی که تخلص شعری‎اش را از استاد عابد تبریزی به یادگار دارد. در آستانه روز گرامیداشت شعر و ادب فارسی، ایکنای آذربایجان شرقی به سراغ بانویی رفته که نه تنها در جایگاه مادر و همسر، بلکه در عرصه‌های اجتماعی و هنری و به ویژه ساحت شعر و ادبیات نیز خوش درخشیده و از سرآمدان عصر خود در حوزه‌های مختلف است.

عشرت جبارزاده از جمله شاعران تبریزی است که طی ۳۰ سال سابقه شعری خود اشعار بسیاری در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سروده و مجموعه شعری خود به نام «بی باده مستان»، در حوزه عرفان و پایداری را به ساحت شعر و ادبیات هدیه کرده است. او علاوه بر مسئولیت انجمن ادبی بانوان تبریز، سال‌هایی نیز در واحد فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی نیز فعالیت کرده و به عنوان مشاور فرهنگی خوابگاه‌های دانشجویی حضور فعالی داشته و با جوانان نشست و برخاست کرده و به گفته خودش، علاوه بر انجام مسئولیت، تجربیات ارزشمند زندگی‌اش را نیز در اختیار آنان قرار داده است.

امدادگری در دفاع مقدس با فرزندی در شکم

او که مدتی نیز به عنوان امدادگر در دوران دفاع مقدس خدمت کرده است، یادآور می‌شود: آن زمان برای فرزند دومم باردار بودم، اما عواطف انسانی مانع از آن شد که خانه نشینی کنم، چراکه تعداد مصدومان جنگی بسیار بود و من نیز دوره‌های امدادگری را فراگرفته بودم و می‌توانستم در کمک به مجروحان موثر واقع شوم، از این‌رو با وجود برخی مخالفت‌ها، وظیفه خود دیدم که به کمک مصدومان بشتابم و همسرم نیز مرا همراهی کرد.

جبارزاده با تاکید بر این‌که علاوه بر امدادرسانی، حضور ما قوت قلبی برای مجروحان و رزمندگان بود، تاکید می‌کند: تعداد مجروحان به حدی بود که حین بازگشت به خانه، دستانمان تا آستین خونی می‌شد و تمامی این‌‌ها از عواطف انسانی و کمک به هم‌نوع نشات می‌گرفت تا بتوانم با وضعیت بارداری به هموطنان و مصدومان کمک کنم، البته نسل ما روحیه بسیار مقاومی داشت.

او با اشاره به اینکه در خانواده‌ای فرهنگ دوست و سرشار از محبت متولد شده و پرورش یافته است، می‌گوید: همین فضای آرام و عاطفی موجود در خانه باعث شد تا ما نیز وارد مسیر شعر و ادبیات شویم؛ خواهر کوچکترم نیز شاعر بوده و برادرم نیز خوشنویس و خطاط است.

وی با بیان اینکه مادرم حین خیاطی و کار، برایمان شعر می‌سرود، شعرهایی که نه در جایی خوانده و نه شنیده بودیم، ادامه می‌دهد: والدینم رابطه عاطفی بسیار خوبی داشتند و همین امر باعث می‌شد تا مادرم روحیه‌ای شاعرانه داشته باشد؛ پدر نیز همواره ما را به نوشتن تشویق می‌کرد و می‌گفت هرچه نوشته‌اید برایم بخوانید.

بانوی شاعر تبریزی با تاکید بر اینکه در خانه و خانواده ما محبت و احترام حرف اول را می‌زد و همین امر باعث می‌شد تا در فضایی گرم و لطیف در خانواده حاکم باشد، اضافه کرد: همسرم علاقه‌ای به ادامه تحصیلم نداشت و برای من نیز چارچوب خانواده مهم‌تر از هر چیزی بود، به همین دلیل از ادامه تحصیل منصرف شدم و دیپلمه باقی ماندم. از سال ۷۰ نیز به صورت جدی وارد ساحت شعر شده و از سال ۷۲ همزمان با تاسیس انجمن ادبی بانوان تبریز وارد انجمن شده و فعالیت‌های شعری خود را بسط دادم.

جبارزاده، با تاکید بر اینکه سال‌ها از حضور اساتیدی چون استاد نظمی، استاد شیدا و استاد پدیده بهره مند شدیم و جلسات نقد و بررسی برگزار کردیم، یادآور شد: در سال ۷۵ با همکاری احمد شکیب کتاب طبع تبریز را تهیه کردیم که البته زحمت اصلی بر دوش جناب شکیب بوده و بنده نیز همراهی‌شان می‌کردم.

ماجرای دریافت تخلص از استاد عابد تبریزی

این بانوی شاعر، شاگردی در محضر استاد عابد تبریزی را نقطه عطفی در زندگی خود دانسته و می‌گوید: طی سال‌های ۷۰ تا ۸۵ از وجود استاد عابد تبریزی نهایت استفاده شعری را برده و جلسات خوبی برگزار کردیم، چراکه با حضور ایشان، جلسات انجمن رونق بسیاری داشت. ایشان ابتدا حق پدری داشتند و سپس در کسوت استادی، شاگردانشان را پرورش می‌دادند.

جبارزاده، با شرح ماجرای انتخاب تخلص «نجمه» به معنی ستاره سحری توسط زنده‌یاد استاد عابد تبریزی، ادامه می‌دهد: زمانی که در محضر استاد بودم، ایشان متوجه شدند که تخلصی ندارم و پیشنهاد دادند که مجلس مهمانی برگزار کنم تا تخلصی به بنده هدیه کنند، از این‌رو با حضور اعضای انجمن و مسئولان وقت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، در منزل شخصی خود جلسه شعرخوانی برگزار کردم و استاد با اهدای شعری ارزشمند، تخلص «نجمه» را برای بنده انتخاب کردند.

او با اشاره به این‌که غزل نجمه را نیز در قالب تابلویی خوشنویسی شده به قلم استاد ایوب شهبازی، به بنده هدیه دادند که بسیار با ارزش بوده و یقیناً جزو خوش‌ اقبال‌ترین شاگردان استاد بودم، ابراز می‌کند: استاد عابد در بیت پایانی غزلی که برای تخلص بنده سروده بودند، آورده است:
در تخلص «نجمه» نامیدند «عابد» دوستانش
تا که گردد پرتوافشان نجمه در اشعار نجمه.

او با تاکید بر اینکه بنده نیز شعری در پاسخ به غزل استاد نوشتم و به ایشان هدیه کردم، یادآوری می‌کند: ابیات ابتدایی شعری که برای استاد سرودم، بدین شرح است:

شد منور انجمن، از طلعت سیمای عابد
عاشقان مستند از گلباده مینای عابد
بحث وحدت معرفت، قرآن و عترت، شعرخوانی
دایره داغ است از ابیات بس شیوای عابد

بانوی شاعر تبریزی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه سروده‌هایم در مورد مسائل جاری روز، وطن، جنگ تحمیلی، رهسپاری رزمندگان، روزهای انقلاب، لحظات غم و شادی زندگی‌ام و... است، خاطرنشان می‌کند: معتقدم ادبیات پایداری و شعر عاشورایی باید دارای بارقه‌های لطافت و شعور باشد، بر این اساس همبستگی و همدلی را در اشعار پایداری مورد توجه قرار می‌دهم.

او معتقد است شاعر باید مستقل باشد و با الهامات درونی‌اش شعر بسراید، چراکه شعر حد و مرز نمی‌شناسد و یک شاعر ممکن است گاه انتقادی و گاه عارفانه و عاطفی بسراید؛ بر این اساس خود را متعلق به گروه یا خط فکری خاصی نمی‌داند، اما اشعار بسیاری در حوزه ادبیات پایداری دارد و بر این اساس جزو شاعران این حوزه شناخته می‌شود.

او با بیان این‌که شعر کلامی موزون است که مکنونات قلبی را در قالب جملاتی زیبا به گوش خواننده می‌رساند، ادامه می‌دهد: شعر عبارت است از دوست داشتن و احساس.

جبارزاده با بیان این‌که اگر بخواهم سیری در ساحت شعر و ادبیات داشته باشم، دوست دارم به دوران جوانی استاد شهریار سفر کنم و از حضور ایشان بهره‌مند شوم، تاکید کرد: استاد در اواخر عمر خود مرض احوال بودند و به همین جهت بهره اندکی از ایشان بردم، اما علاقه داشتم با ایشان نشست و برخاست کرده و بهره کافی و وافی را ببرم که علت آن نیز شاید قرابت زمانی و مکانی با استاد باشد.

او با اشاره به جایگاه والای استاد شهریار، در شعر معاصر ایران، خاطرنشان می‌کند: ایشان شاعری بسیار والا هستند و اشعارشان برای همه قابل درک و فهم است.

او با بیان اینکه هرگز افرادی را که در زندگی‌ام اثر گذار بودند را فراموش نمی‌کنم، ادامه می‌دهد: استاد جلال محمدی اولین کسی بودند که اشعارم را خواندند و تشویقم کردند؛ از این‌رو وقتی وارد عرصه شعر شدم، یک سال طول نکشید که انجمن بانوان را در دست گرفته و مسیر خوبی را پیش رویم ترسیم کردم.

شاعر ادبیات پایداری در ادامه به جوانان علاقه‌مند به ساحت شعر و ادب، توصیه می‌کند: جوانان علاقه‌مند مطالعه کتاب‌های غنی و ارزشی و شرکت در جلسات شعر را در اولویت قرار دهند، هرچند جلسات شعری موازی بسیاری در تبریز برگزار می‌شود که از نظر بنده تنها تعدادی از آنان قابل قبول است، از این رو علاقه مندان برای پرورش استعداد شعری تحقیق کنند و از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان راهنمایی بخواهند.

او با تاکید بر این‌که جوانان بار عاطفی را در زندگی تقویت کنند و خود را از درون جلا دهند، چراکه در این صورت، تمام اعمال، رفتار و حتی نوشته‌ها و اشعار نیز دلنشین خواهد بود، ادامه می‌دهد: مطالعه کتاب‌های ارزشی در حوزه شعر و ادبیات امری ضروری است، چراکه با مطالعه کتاب ‌های ارزشی حتی در حوزه عاشورا و ادبیات پایداری، باز هم می‌توان شعر عاشقانه سرود؛ مگر امام حسین(ع) و یارانش عاشق نبودند؟ صحرای کربلا سرشار از عشق و ایمان است و در حقیقت، عشق است که ما را به ادبیات وابسته کرده است.

جبارزاده که در حوزه حجاب و  عفاف نیز الگویی عملی است، حجاب را مایه عزت و آبروی بانوان عنوان و بر تربیت فرزندان طبق ارزش‌های اصیل تاکید کرد.

انتهای پیام
captcha