اعتقاد به توحید مشروط بر ولایت اهل‌بیت(ع) است
کد خبر: 4088280
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۷
آیت‌الله علم‌الهدی:

اعتقاد به توحید مشروط بر ولایت اهل‌بیت(ع) است

آیت‌الله علم‌الهدی با اشاره به حدیث سلسلةالذهب گفت: امام رضا(ع) با بیان این حدیث قدسی اعتقاد به توحید را مشروط بر ولایت اهل بیت(ع) برشمرد.

آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی، نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهدبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی، نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد، امروز 5 مهرماه، در مراسم ظهر شهادت امام رضا(ع)، در رواق امام خمینی حرم مطهر رضوی، ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، اظهار کرد: در جریان هجرت امام از مدینه به مرو مأمون سعی کرد ایشان را از مسیرهایی عبور دهد تا مردم با ایشان ملاقات نداشته باشند.

وی به برنامه‌ریزی مأمون برای جدا کردن امام از مردم اشاره و بیان کرد: مأمون دستور داد که امام را از بصره و از داخل کویر عبور دهند تا با مردم این راه ارتباطی نداشته باشند اما با ورود به بصره، مردم باخبر شدند و جمعیت زیادی به استقبال ایشان آمدند.

علم‌الهدی با بیان اینکه افراد مأمون در نیشابور نیز سعی کردند حضور امام را از مردم پنهان کنند، تصریح کرد: هنگام خروج از این شهر نیز مردم متوجه حضور امام شدند و همه با شوق به سوی امام رضا(ع) رفتند.

وی افزود: در این لحظه که همه مردم جمع شدند امام در میان مردم حدیث سلسلةالذهب را بیان کردند و فرمودند که حقیقت توحید حصار و قلعه است از عذاب الهی و ادامه دادند که این حدیث را خدا فرمود و اما شرطی در این حدیث است و سپس فرمودند: «و شرط آن کلمه من هستم»، یعنی اینکه توحید شرط امان از عذاب الهی است، اما در صورت اعتقاد به امامت من از عذاب الهی محفوظ هستید.

امام جمعه مشهد ابراز کرد: علتی که به این حدیث سلسلةالذهب می‌گویند به دو جهت است یکی اینکه می‌گویند کسانی که این حدیث را نوشتند کتابت آن را با قلمدان‌های مرصع انجام دادند و یک عده می‌گویند امرای سامانی وقتی این حدیث را برایشان خواندند دستور دادند بر روی برگه‌ای از طلا بنویسند و آن را با خودشان دفن کنند که بعد از این کار خواب آنها را دیدند که گفته بود نوشته این حدیث من را نجات داد.

نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی گفت: مأمون با زیرکی برنامه‌ای چیده بود تا به محض ورود امام به خراسان، واگذاری خلافت را به حضرت انجام دهد.

وی به بیان نحوه پذیرش ولایت‌عهدی امام رضا(ع) پرداخت و تصریح کرد: فردای ورود امام به خراسان، مأمون جلسه مفصلی با حضور وزرا و امرای خود تشکیل داد و اعلام کرد مایل به تفویض خلافت به علی بن موسی‌الرضا(ع) هستم و در واقع مأمون با این کار خواست امام را در برابر عمل انجام شده قرار دهد.

امام جمعه مشهد اضافه کرد: در این لحظه امام هشتم فرمودند: «اگر این خلافت حق توست و خدا برای تو قرار داده، جایز نیست آن را به کسی اهدا کنی چرا که این مأموریتی است که خدا به تو داده است و اگر خلافت حق تو نیست، چطور می‌خواهی چیزی که از آن تو نیست را به من ببخشی؟».

وی ابراز کرد: مأمون وقتی این را شنید دید که چاره‌ای ندارد و لذا در پاسخ به امام گفت که لااقل ولایت عهدی وی را بپذیرد و حضرت نیز فرمودند: «اگر به اختیار خودم است این را هم قبول نمی‌کنم اگر هم من را به اجبار می‌خواهی به این کار وادار کنی باز هم قبول نمی‌کنم» که در این لحظه مأمون گفت که تو به اختیار خود به اینجا نیامده و لذا ولایت عهدی را به امام تحمیل کرد.

علم‌الهدی گفت: پس از پذیرش ولایت عهدی امام به مأمون فرمود: «اصرار نداشته باش که بعد از تو جانشین شوم»، چون جدم رسول‌الله فرمودند که قبل از تو کشته خواهم شد. من را با زهر می‌کشند، در حالیکه من مظلومم. فرشتگان آسمان و زمین بر من گریه خواهند کرد و در غربت و زیر قبه‌ای که قبر هارون‌الرشید است دفن خواهم شد و تا این موضوع را امام فرمود، مأمون تظاهر به گریه کرد و گفت: «چه کسی جرأت دارد شما را بکشد، درحالیکه من زنده هستم» که حضرت فرمودند: «مصلحت نیست که بگویم چه کسی من را می‌کشد.»

نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی اظهار کرد: در طول مدتی که امام در مرو بودند از سوی مأمون بسیار مورد آزار قرار گرفت و مأمون تمام سعی خود را کرد تا شیعیان را از امام برگرداند.

وی با اشاره به اقامه نماز باران امام رضا(ع)، گفت: در خشکسالی که اتفاق افتاد مردم از حضرت خواستند تا نماز استسقاء بخواند و پس از اقامه نماز باران شروع به باریدن کرد و زمین‌ها از خشکسالی نجات یافت که این معجزه حضرت گرایش مردم و حتی لشگریان مأمون را به ایشان زیاد کرد.

امام جمعه مشهد گفت: در این هنگام مأمون دستور داد یک عده از مردم بیایند و شایعه کنند که امام رضا(ع) جادوگر است و قضیه باران هم جادو بوده و به این وسیله عظمت امام را زیر سوال برد.

علم‌الهدی بیان کرد: در نهایت مأمون خواست امام را به بغداد ببرد که حضرت فرمود: «نه من تو را در بغداد خواهم دید و نه تو مرا در بغداد خواهی دید» و در واقع امام با این سخنان توطئه مأمون را افشا کرد.

انتهای پیام
captcha