به گزارش خبرنگار ایکنا، چهل و یکمین پیش نشست آنلاین اولین کنفرانس بینالمللی خانواده و تربیت معنوی با همکاری مشترک پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مؤسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی خاتم و دانشگاه شهید بهشتی با موضوع «مرور انتقادی بر پژوهشهای تربیت معنوی در ایران» و با حضور فاطمه وجدانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و حجتالاسلام محمد داودی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در این نشست ابتدا حجتالاسلام محمد داودی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه تربیت معنوی از موضوعات تازه در تعلیم و تربیت است و شاید قدمت آن به یک دهه اخیر برسد، گفت: تربیت معنوی از موضوعات مورد توجه در غرب است و مقالات و پژوهشهای متعددی در خصوص آن در حال انجام است که به تبع آن، این موضوع وارد ادبیات تربیتی کشور ما هم شده است و در این چند سال اخیر پایاننامهها و مقالاتی هم در این زمینه به رشته تحریر درآمده است.
وی با اشاره به اینکه دو مسئله و نکته در خصوص موضوع تربیت معنوی بسیار مهم است که به عنوان محقق و پژوهشگر باید به آنها توجه کنیم، گفت: نکته اول مفهوم تربیت معنوی است؛ تربیت معنوی به چه معناست و چه تفاوتی با تربیت اخلاقی، تربیت دینی و تربیت عرفانی دارد؟ تربیت اخلاقی، دینی و عرفانی جزو فرهنگ ماست و قدمت زیادی در پژوهشهای ما دارد ولی موضوع تربیت معنوی جدید است اما وقتی مقالات و پایاننامههای ارائه شده با موضوع تربیت معنوی را بررسی میکنیم، درمییابیم که تصور و تلقی واحد و حتی تلقی درستی از تربیت معنوی وجود ندارد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تشریح کرد: مثلاً برخی تربیت معنوی را در عمل معادل تربیت اخلاقی میگیرند و همان مباحثی که در تربیت اخلاقی مطرح بوده به عنوان تربیت معنوی مطرح میکنند. یکی از اصول اولیه و مهم تحقیق این است که قبل از ورود به پژوهش، در اولین گام مفهوم موضوع پژوهش برای ما روشن باشد اما در پژوهشهای مربوط به تربیت معنوی این مسئله رعایت نمیشود و این یکی از نقاط ضعفی است که در کارهای پژوهشی کشورمان دیده میشود.
وی ادامه داد: نکته دوم که باید به آن توجه کرد این است که موضوعی که در کشور دیگری به عنوان مسئله مطرح میشود، ممکن است در کشور ما مسئله نباشد و شاید ضرورت نداشته باشد که به صورت جداگانه بر روی آن موضوع بحث شود و شاید حتی اگر بر روی تربیت اخلاقی مفهوم شناسی دقیقی داشته باشیم، متوجه شویم که تربیت معنوی همان تربیت اخلاقی یا تربیت دینی است که کسانی که در فلسفه تعلیم و تربیت مشغول هستند باید این دو مسئله را به دقت مورد توجه قرار دهند.
در ادامه فاطمه وجدانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به مرور انتقادی پژوهشهایی که در حوزه تربیت معنوی در کشور صورت گرفته است پرداخت و گفت: طی سالهای اخیر در حوزه تربیت معنوی پژوهشهای فراوانی انجام شده است و لازم است به عنوان یک گام اساسی به عقب بازگردیم و ببینیم طی ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر چه کارهایی در زمینه تربیت معنوی انجام شده و داشتهها و آوردههای خودمان در این خصوص را بدانیم و ا ز طرف دیگر، جنبه های مغفول را شناسایی کنیم تا بتوانیم مسیرهای مناسب تر را برای پژوهشهای آتی ترسیم کنیم.
وی با اشاره به اینکه ۹۵ کار پژوهشی شامل رسالهها، پایاننامهها، مقالات علمی پژوهشی، مقالات همایشی، و برخی کتاب های چاپ شده را بررسی کرده است، گفت: منبع استخراج دادهها در پژوهشهایی که با رویکرد اسلامی در خصوص تربیت معنوی انجام شده شامل؛ قرآن کریم و روایات، دیدگاههای حضرت علی(ع)، صحیفه سجادیه، آموزههای رضوی، اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش، دیدگاه اندیشمندان مسلمان همچون علامه طباطبایی، امام خمینی، آیه الله شاه آبادی، سید حسین نصر، مولانا، امام محمد غزالی بوده و برخی نیز بر اساس مصاحبه با خبرگان انجام گرفتهاند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: پژوهشها در خصوص تربیت معنوی را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: برخی پژوهشها صبغه تئوریک داشتهاند مانند پژوهشهایی که بر مفهوم معنویت در اسلام و غرب، نقد تربیت معنوی در کشورهای غربی، مقایسه اسلام و غرب، و نیز کارکرد تربیت معنوی در اسلام پرداخته بودند. بخش زیادی از پژوهشها نیز کاربردی بودند که تلاش کردند اصول و روشهای تربیت معنوی را تبیین کنند. برخی به صورت کلی تر و برخی کاربرد روش های خاصی مثلاً تأثیر دعا را در تربیت معنوی بررسی کردهاند، برخی تربیت معنوی را در کتابها و برنامههای درسی بررسی کردهاند. یکسری از پژوهشها نیز تأثیر آموزش معنویت را در آموزش عالی یا سازمانها، در بین شاغلان خاص مثل پرستاران یا صاحبان سایر مشاغل بررسی کردهاند.
وجدانی در ادامه به تشریح ویژگیهای معنویت و تربیت معنوی در رویکرد اسلامی پرداخت و سپس به برخی از کاستی های پژوهشهای تربیت معنوی در کشور اشاره کرد و گفت: بلاتکلیفی و عدم تصریح بر تفاوت یا نسبت میان تربیت معنوی با سایر ساحتهای تربیتی مسئله رایجی است که منجر به آشفتگی و ابهام می شود. در برخی از پژوهشها عنوان ناظر بر «تربیت عرفانی» است اما به هنگام تعریف آن، ادبیات ترکیبی مثلا عرفانی- معنوی به کار رفته است و در هم آمیختگی وجود دارد.
وی افزود: در برخی پژوهشهای دیگر میبینیم ترکیبی بین تربیت اخلاقی، عرفانی، دینی و معنوی وجود دارد. گاهی به نظر میرسد که این ترکیب ها و اختلاطها آگاهانه و گاهی هم شاید غیرآگاهانه صورت گرفته باشد. در برخی از مواقع فرایندی که اتفاق میافتد و جنس تغییرات همانی است که در تربیت اخلاقی شاهد هستیم. در برخی از پژوهشها اذعان شده که اخلاق جزئی ضروری از تربیت عرفانی است و برخی دیگر گفتهاند اخلاق بخشی جداست که در نهایت در برخی قسمت ها با عرفان گره میخورد و اشتراکات و تفاوتهایی با هم دارند اما مباحث متفاوتی هستند. گاهی تربیت معنوی با تربیت دینی یکی گرفته شده و گاهی گفته شده تربیت معنوی، فقط یک نوع رویکرد به تربیت دینی است و در برخی موارد نیز بیان شده است که تربیت معنوی دایره بزرگتری دارد و برخی مراحل آن پیشا دینی و مستقل از دین است و این دو میتوانند وجه اشتراکاتی داشته باشند.
وی در ادامه گفت: اگر بخواهیم ببینیم در عمل، آنچه در توصیف و تشریح تربیت معنوی آمده چه تمایز و تفاوتی با محتوای تربیت دینی و اخلاقی و عرفانی رایج دارد، میتوانیم آن را در چند بخش: تعریف تربیت معنوی، مبانی تربیت معنوی، اهداف، اصول و روشهای تربیت معنوی بررسی کنیم. در ادامه تعدادی از تعاریف تربیت معنوی از سوی وجدانی مطرح و تحلیل شد که در بیشتر تعاریف قسمت ارتباط با خدا پررنگ و به تعاریف تربیت عرفانی نزدیکتر است و بسیاری تعاریف هم به تعریف تربیت دینی خیلی شبیه است.
وی در ادامه در مورد مبانی مطرح شده برای تربیت معنوی گفت: بررسیها نشان داد همان مبانی که همواره برای تربیت دینی و البته تربیت در همه ساحت ها مطرح شده است شامل مبانی انسان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی، معمولا عیناً یا بخشهایی از آنها در تربیت معنوی هم مطرح شده است که البته شاید گفته شود مبانی فلسفی ما مبانی واحدی است و برای تمام ساحت های تربیتی مطرح می شود. در بررسی هدف نیز مفاهیمی مثل قرب الهی، حب الهی، اخلاص، ایمان و یقین، حجاب زدایی و ... در اهداف تربیت معنوی مطرح شده که همان چیزی است که در تربیت دینی و اخلاقی و اصولا در تربیت با رویکرد اسلامی هم مطرح می شود.
وجدانی همچنین گفت: در پژوهشها اصولی برای تربیت معنوی در نظر گرفته شده که تقویت خود کنترلی، ایجاد ملکات فاضله، تقویت اعتقادات، پرورش تفکر انتقادی، اعتدال، تدریج، استمرار، الگومحوری و ... از جمله آنهاست و بیشتر اصولی که مطرح شده تفاوت چندانی با اصولی که برای تربیت دینی، اخلاقی و عرفانی مطرح می شود، ندارد؛ و البته تعداد کمی هم به تربیت عرفانی نزدیک تر است. به لحاظ روش ها نیز روش هایی مانند: انجام واجبات و ترک محرمات، عبادت، ذکر، دعا، آزمایش و ابتلا، موعظه، امر و نهی، روش الگویی، عبرت، پرسشگری، گفتگو، اعطای بینش، تکرار عمل درست، توبه و مراقبه و محاسبه و سکوت برای تربیت معنوی ذکر شده که این موارد نیز معمولا در تربیت دینی و اخلاقی و عرفانی مطرح می شوند.
وی در جمعبندی از این بخش از سخنان خود گفت: در پژوهش هایی که مورد بررسی قرار گرفتهاند، تفاوت تربیت معنوی با تربیت دینی و اخلاقی و عرفانی روشن نیست و درهم آمیختگی زیادی بین اینها مشاهده میشود و عمدتا همان محتواها تکرار شدهاند. عناوین پژوهشها جالب است اما وقتی آنها را میخوانیم ناامید و سرخورده میشویم و در بسیاری موارد متوجه میشویم که همان محتواهای قبلی، فقط با عناوین جدید و جذاب مطرح شدهاند.
وجدانی با انتقاد از اینکه تعداد زیادی از پژوهشها به نحوی است که اگر عنوان را تغییر دهیم و به جای تربیت معنوی، مثلا تربیت اخلاقی را جایگزین کنیم عملاً اتفاق خاصی رخ نمیدهد، گفت: اما این سؤال همچنان باقی است که آیا لازم است با یک ادبیات متفاوت به سراغ تربیت معنوی برویم؟ من هم اکنون به طور قطعی نمیتوانم پاسخ این سؤال را بدهم اما اولاً ادبیات تربیت معنوی در جهان در حال گسترش است و شاید تربیت معنوی به ویژه به عنوان جایگزینی برای تربیت دینی و تربیت مسیحی در جوامع و مدارس سکولار مطرح شده است و به خصوص با توجه به این که در آثار غربی، برنامه ها و مدل های تربیت معنوی با مبانی و روشهای بسیار متنوع و گاه نامتناسب با فرهنگ بومی ما تهیه شده و در حال ورود به کشور و گاهی حتی در حال پیادهشدن است، ما باید به این مساله بپردازیم. از طرف دیگر ما می توانیم در این زمینه با جهان تعامل علمی داشته باشیم و شاید تحقیقات تطبیقی در این زمینه ضرورت داشته باشد، و در تعامل با جهان باید از همین ادبیات رایج یعنی تربیت معنوی استفاده کنیم. بنابراین حتی اگر احیانا تربیت معنوی در داخل کشور ما که سابقه ادبیات تربیت دینی و اخلاقی را دارد حرف جدیدی نداشته باشد اما در جهان این مسئله مطرح است و به نظرم باید با غرب سخن بگوییم و حتی پیشنهاد کنیم که ما مدل کاملتری را داریم که میتوانیم به آنها عرضه کنیم.
این استاد دانشگاه یکی از آسیبهای تقریباً رایج در پژوهشها را غفلت از پرداختن عمیق به مقدمات بحث دانست و گفت: یکسری بحثها پیش نیاز است و گاهی پژوهشگر در مقاله خود بدون اینکه به تعریف مفاهیم بپردازد و تصویر روشنی بدهد که اصلاً معنویت یا تربیت معنوی چیست به سراغ توصیه ها و تجویزها رفته است. در برخی پژوهشها ابتدا یک تعریف از تربیت معنوی مطرح شده اما در ادامه پژوهشگر بدون هیچ توجهی به آن، روشهای تربیتی را از منابعی اسلامی مطرح کرده است و این دو قسمت هیچ ربط منطقی به هم ندارند. برخی هم مفروض گرفتند که تربیت معنوی همان تربیت دینی است و حتی تربیت معنوی را تعریف هم نکردهاند. یکسری از پژوهشها هم که کمی بودهاند، بحثهای نظری نداشتند و فقط از پرسشنامهها و مقیاسهای غربی استفاده کردهاند.
وی گفت: نپرداختن عمیق به مقدمات بحث آگاهانه یا ناآگاهانه، منجر به پژوهشهای سطحی میشود و افزود: البته کارهای خوب و قوی با روشهای علمی و مستحکم نیز انجام شده است اما چون این حوزه در کشور ما یک حوزه نو است، اشکالات در آن زیاد است.
وجدانی در پاسخ به این پرسش که چه کسی باید به این مبحث (تربیت معنوی) ورود کند؟ گفت: بیشترین تعداد پژوهشها توسط متخصصان علوم تربیتی به خصوص فلسفه تربیت انجام شده؛ گاهی هم کارهای تیمی توسط چند متخصص انجام شده است. سایر رشتهها مانند روانشناسان، دارندگان تحصیلات حوزوی، قرآن و حدیث، فلسفه و عرفان، تاریخ، علوم سیاسی، فقه و حقوق، و حتی رشتههای علوم پزشکی هم در این زمینه به انجام پژوهش پرداختهاند. به نظر میآید که ورود افراد با تخصصهای متفاوت هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی که باید به آن توجه کرد. توجه متخصصان رشتههای مختلف به تربیت معنوی، احساس ضرورت، دغدغه مندی و علاقهمندی گروههای مختلف را نشان میدهد. از طرفی به نظر من تربیت معنوی یک موضوع بین رشتهای است و لازم است که افراد از تخصصهای مختلف به صورت گروهی بر روی آن کار کنند. اما در عین حال، مهم است که فرد از منظر تخصص خود به آن بپردازد مثلا اگر فردی قرار است مدل تربیتی ارائه بدهد لازم است که درک روشن و دقیقی از مبانی و مدل ها و عناصر یک برنامه تربیتی داشته باشد. اما چگونه چند متخصص باید با هم بر روی آن کار کنند؟ این موضوع مهمی است و لازم است ساز و کار آن مشخص شود.
وی غفلت از پژوهشهای مسئله محور را از دیگر اشکالات مطرح دانست و گفت: شاید کار راحتتر این است که یک موضوع را انتخاب و بر روی آن کار کنیم اما پیدا کردن مسئلهها، چالشها، تعارضها و گرهها و باز کردن گرهها سختتر است. موضوع محور بودن و کلی بودن پژوهشهای مربوط به تربیت معنوی در کشور میتواند تبعات منفی داشته باشد و منجر به انجام کارهای سطحی و تکراری به خصوص در حوزه قرآن و روایات شود و از سوی دیگر، مسئلهها هم بر زمین بمانند و به آنها پرداخته نشود.
وجدانی اضافه کرد: در این زمینه خیلی مسئله هنوز وجود دارد مثلاً به مسئله ارزشیابی در تربیت معنوی پرداخته نشده است. مباحث تربیت معنوی درونی است اما اگر وارد مباحث آموزش رسمی در مدارس شوند، آیا میتوان آن را سنجید و آیا اساساً ورود مدارس و نظام رسمی آموزش و پرورش ما به این عرصه چه پیامدهای مثبت یا منفی دارد؟ اگر قرار باشد ورود پیدا کنند، معلمان باید چه آمادگیهایی برای آموزش تربیت معنوی داشته باشند؟ نظام تربیت معلم ما چه کار باید بکند؟ تربیت معنوی در فضای مجازی چگونه باید صورت گیرد؟ اصلاً فرایند رشد معنویت و پایه های مغزی آن چگونه است؟
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: اگر بخواهیم موفق عمل کنیم و تحقیقات بعدی مفیدتر باشند، چند پیشنهاد دارم؛ باید در روشمندی و روش پژوهش دقیقتر باشیم. هم چنین، اول باید بحثهای تئوریک و نظری «چیستی» را روشن کنیم و بعد به سراغ «چگونگی» برویم. به علاوه، باید به صورت تیمی به مسئله تربیت معنوی پرداخته شود و در تیم مشخص شود هر کسی چه بخشی از کار را انجام میدهد. در کشور ما فرهنگ کار تیمی ضعیف است برخی از محققان صرفاً کار نظری انجام دادهاند و در مقابل برخی نیز اصلاً به مباحث و پایههای نظری نپرداختهاند و فقط به توصیه های عملی پرداختهاند.
انتهای پیام