اسحاق بن اسماعيل نيشابورى، از اصحاب مورد اطمینان امام حسن عسکری(ع) است که حضرت او را به عنوان وکیل خود در نیشابور تعیین کرده و به مردم آن دیار سلام رسانده است. در کتاب ارزشمند تحفالعقول از امام حسن عسكرى(ع) خطاب به اسحاقبناسماعيل نيشابورى نامهای نقل شده که حاوی نکات مهمی به شیعیان است که برخی از نکات مهم اشاره میشود.
در ابتدا حضرت، بعد از دعای خیر برای اسحاق از رابطه محبتآمیز اهلبیت(ع) با شیعیان سخن میگویند و میفرمایند: «ما به حمد و نعمت خدا اهلبيتى هستيم كه بر دوستان خود دلسوزيم و از احسان پياپى خداوند بر ايشان و فضل او بر آنان شادمان میشويم و هر نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به آنان ارزانى دارد، [در واقع آن را نعمت بر خود] محسوب نماييم.»
بعد از این فرمایش، حضرت بعد از بیان نعمتی که خدا به شیعیان داده از کردار شیعیان شکایت و کارهای ناشایست آنها را ناشی از کوری دل آنها بیان میکند و میفرماید: «قطعاً عدهاى از شما در دوران امام پيشين تا زمانى كه عمرش تمام شد و همچنين در دوران امامت من كارهايى انجام داديد كه نزد من ناپسند و نا استوار و بدون توفيق بوده است. اى اسحاق! به طور يقين بدان كه همان هر كس از اين دنيا كور بيرون رود، در آخرت هم كور و گمراهتر است. اى اسحاق! مراد نابينايى ظاهرى نيست؛ بلكه نابينايى باطنى است كه همان كورى دلهايى است كه درون سينههاست.»
بعد حضرت(ع) در توبیخ کسانی که به انحراف رفتند فرمودند: «آيا از حق روى میگردانيد و به نعمت خدا كفران میورزيد؟ يا از كسانى هستيد كه به پارهاى از قرآن ايمان آوردهاند و به پارهاى ديگر كافر شدهاند؟ كسى كه چنين شيوهاى در پيش گيرد، خواه از شما باشد يا غير از شما، جز ننگ در زندگانى دنيا و عذاب طولانى در آخرت پايدار، چيزى براى انسان ندارد و به خدا سوگند كه اين است ننگ بزرگ.»
حضرت(ع) دستورات الهی را رحمت از جانب خدا معرفی کرده و میفرمایند: «به درستى، اينكه خداوند به منّت و رحمت خويش، واجباتى را بر شما مقرر فرمود به خاطر نياز خودش به انجام دادن آن واجبات از جانب شما نبود؛ بلكه رحمتى از جانب او بر شما بود- كه معبودى جز او نيست- تا پاك را از ناپاك جدا نمايد و آنچه در سينههايتان داريد بيازمايد و آنچه در دل داريد به محك كشد تا براى جلب رحمت الهى بر يكديگر سبقت گيريد و براى به دست آوردن منازل خود در بهشت با يكديگر به رقابت پردازيد، براى همين است كه حج و عمره و برپایى نماز و پرداخت زكات و روزهدارى و ولايتپذيرى را بر شما واجب ساخت.» این فرمایش حضرت به یکی از اهداف آفرینش انسان در عالم دنیا اشاره دارد که میفرماید: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ آنکه مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.
امام صادق(ع) ذيل آيه شریفه فرمود: «مراد عمل بيشتر نيست، بلكه مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل همراه با خشيت الهى و نيت صادق و نيكوكارى است.» پس آفرینش انسان برای جدا شدن بهشتیان از جهنمیان نیست؛ بلکه هدف والاتری وجود دارد که افراد مطابق استعدادهای وجودی و تلاشهای دنیوی خود با سبقت در کارهای خیر، بهترین درجات زندگی جاودانی و ماندگار را برای خود رقم بزنند. پس نباید به خوب بودن كار قناعت کرد و بايد بهترين كار انجام شود.
باز حضرت (ع) در آخر نامه خویش تذکر و تاکید بر فرمانبرداری از خدا میدهند و میفرمایند: «مبادا درباره خدا كوتاهى نماييد كه از زيانكاران به شمار آييد. خداوند بر ناتوانى و غفلت شما رحم نمايد و شما را بر اعتقادتان شكيبا سازد. پس چه چيز انسان را در برابر پروردگارش مغرور ساخته است؟! اگر سنگهاى سخت و نفوذناپذير پارهاى از مطالب اين نامه را بفهمند در اثر نگرانى و ترس از بيم خدا از هم فرو پاشند و به فرمانبردارى از خدا بازگشت نمايند.» پس انسان باید در این فرصت کوتاه و زودگذر دنیا جایگاه خود را در هستی بیابد و بداند که بنده پروردگاری است که او را آفریده تا بتواند با عمل شایسته به جایگاه حقیقی خود در زندگی ماندگار دست یابد و نباید مظاهر فریبنده دنیا او را به غفلت بکشاند و در برابر پروردگارش سرکشی نماید.
یادداشت از معصومه حاجیمقصودی، استاد حوزه و دانشگاه
انتهای پیام