حسن شفیعزاده در 28 مرداد سال 1336 در شهر تبریز دیده به جهان گشود. پدرش از معتمدان محلی «لیلآباد» و از خادمان مکتب همیشه پویای امام حسین(ع) بود. او در دامن مادری متدین پرورش یافت و از همان کودکی، پا جای پای پدر نهاد و پای ثابت برنامههای مذهبی بود و با آن دستهای کوچکش چای و قند به عزاداران تعارف میکرد و پایش که میافتاد جفت کردن کفشهای آنان را افتخار خود میدانست.
سالهای خوش کودکی و آرامش در زیر سایه پدر دیری نپایید و 12 ساله که شد با فوت پدر به حکم طبیعت وظیفه سنگین پدری بر دوش حسن، بزرگترین فرزند خانواده افتاد. او دیگر انیس و همدم تنهایی مادر و محرم و پناه دلتنگیهای خواهر و دو برادر کوچکتر بود و اینگونه شد که از همان سالهای کودکی عملاً با مشکلات دست و پنجه نرم میکرد و سختیها، ناسازگاریها و کمبودها را تجربه کرد.
دوران آموزش سربازی حسن از بهمن 1355 در پادگان عجبشیر شروع شد و پس از اخذ سردوشی برای ادامه سربازی به تبریز منتقل شد و از آنجا که جزء اقلیت چهار نفره بود که در کل پادگان دیپلم داشتند، در پادگان تبریز با سمت منشی گروهان مشغول انجام وظیفه شد.
سال 1357 کم کم نهضت اسلامی امام خمینی(رحمة الله علیه) پررنگتر و فعالیتهای مردم انقلابی علنیتر گشت. با مشاهده این وضعیت بیش از پیش به فعالیت در داخل پادگان پرداخت تا آنجا که اعلامیههای امام(ره) را بین سربازان پخش میکرد و روی در و دیوار پادگان، شعارهای انقلابی مینوشت و حتی گاهی اوقات از طریق یک راه مخفی از پادگان خارج شده و در تظاهرات مردم شرکت میکرد.
او تا پایان دوره سربازی، یعنی تا اول بهمن 1357 در مرند به فعالیتهای خود ادامه داد و پس از اتمام دوره سربازی در 16 بهمن بلافاصله خود را به تهران رساند و از نزدیکی شاهد پیروزی انقلاب اسلامی و مردم ایران شد. بعد از پیروزی انقلاب نیز به همراه چند تن از دوستان خود تعدادی از اسلحههای پادگان ها را جمع کرده و گروهی به نام «سپاه توحیدی» را برای مبارزه با ضد انقلاب تشکیل داد.
با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره میشد به جبهههای جنوب شتافت. ایشان به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه – از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.
شهید شفیعزاده پس از عملیات طریق القدس بهعنوان رئیس ستاد تیپ کربلا، که تازه تشکیل شده بود انجام وظیفه کرد و در شکل گیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت. در عملیات پیروزمندانه فتح المبین معاون تیپ المهدی(عج) بود و خاطره رشادتها و جانفشانی های او در اذهان مسئولان جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمیرود.
شهید شفیعزاده در هشتم اردیبهشتماه سال ۶۶ در منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در شمالغرب(منطقه عمومی ماووت) در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به آرزوی دیرینه خود نایل شد و به دیدار معشوق شتافت.
انتهای پیام