سیدحسن نصرالله در ۳۱ اوت ۱۹۶۰ میلادی در محله فقیرنشین کرنتینا در شرق بیروت به دنیا آمد. پدرش سید عبدالکریم و مادرش مهدیه صفیالدین اهل روستای البازوریه از توابع شهر صور در جنوب لبنان بودند که به بیروت مهاجرت کردند. سیدحسن در سال ۱۹۷۶ و در سن شانزده سالگی با تشویق سیدمحمد غروی امام جمعه شهر صور و از دوستان سید محمدباقر صدر برای فراگیری علوم دینی به نجف اشرف مهاجرت کرد. وی در سال ۱۹۷۸میلادی دروس مقدماتی حوزه را به پایان رساند و پس از دو سال اقامت در نجف، به دلیل فشارهای رژیم بعث عراق، به لبنان بازگشت. سید حسن نصرالله از همان دوران نوجوانی به نوعی وارد فعالیتهای سیاسی شد و پس از پایان دوره دبیرستان در سال ۱۹۷۵ مسئول جنبش امل در زادگاهش شهرک البازوریه شد. وی پس از بازگشت از نجف در سال ۱۹۷۹ نیز به عضویت دفتر سیاسی جنبش امل درآمد و نماینده این جنبش در منطقه البقاع شد. و در نهایت در سال ۱۹۸۲ به همراه گروهی دیگر از روحانیون مبارز از تشکیلات امل جدا شد و حزبالله لبنان را تأسیس کردند.
سیدحسن نصرالله از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۲ میلادی فعالیتهای خود را در حزبالله متمرکز کرد. وی علاوه بر اینکه در شورای مرکزی این جنبش حضور داشت مسئول آمادهسازی نیروهای مقاومت و تأسیس هستههای نظامی آن نیز بود. وی همچنین مدتی معاون ابراهیم امین السید، مسئول حزبالله در بیروت و مدتی هم معاون اجرایی این جنبش بود. وی در سن ۳۲ سالگی و پس از شهادت سید عباس موسوی، دومین دبیرکل حزبالله در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲میلادی، با اجماع اعضای این جنبش بهعنوان سومین دبیرکل آن انتخاب شد. شهادت سیدعباس موسوی به همراه خانوادهاش، تأثیر بسزایی در روحیه مردم لبنان و بهویژه رزمندگان حزبالله گذاشت و پس از آن بود که مبارزات و حملات حزبالله شکل جدیدی به خود گرفت و حمایت عمومی در میان مردم لبنان از حزبالله رو به فزونی نهاد. در این میان، اسرائیل نیز در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ عملیاتهای خوشههای خشم و تسویه حساب را به اجرا گذاشت که با مقاومت سرسختانه حزبالله، که از کمترین امکانات نظامی برخوردار بود، روبهرو شد.
در ماه سپتامبر ۱۹۹۷ دو تن از رزمندگان حزبالله در حمله به یکی از مواضع ارتش اسرائیل در منطقه جبلالرفیع در جنوب لبنان به شهادت رسید و پیکر آنان بهدست نیروهای اسرائیلی افتاد. تلویزیون رژیم اسرائیل بدون اطلاع از هویت این دو نفر، تصویر خونآلود آنان را به نمایش گذاشت، به سرعت مشخص شد که یکی از این دو تن، سید هادی، فرزند سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله است. انتشار این خبر همانند بمبی در جامعه لبنان صدا کرد و تحول بسیار مهمی در پی داشت. در تاریخ لبنان، چه در زمان جنگ داخلی و چه در مقابله با تجاوز نظامی اسرائیل، هیچگاه دیده نشد که فرزند یکی از رهبران گروهای سیاسی و یا شبهنظامیان در راه مبارزه کشته شده باشد. این واقعه، موجی از احساسات جوشان همدردی، احترام و شیفتگی را نسبت به دبیر کل حزبالله در میان همه طوایف مذهبی لبنان در پی داشت، به گونهای که همه آحاد ملت لبنان از هر دین و مذهبی، تحت تاثیر شدید این واقعه قرار گرفتند. رهبران سیاسی لبنان نیز یکی پس از دیگری به دیدار سید حسن نصرالله رفته و ضمن گفتن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سید هادی نسبت به شخصیت مبارز و صادق دبیر کل حزبالله، مراتب قدردانی و احترام خود را ابراز داشتند.
وی در دوران دبیرکلی حزبالله، به طور گسترده در حیات سیاسی داخلی لبنان مشارکت کرد و در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۲، اولین انتخابات پارلمانی که پس از پایان جنگ داخلی در لبنان برگزار شد، به پیروزی مهمی دست یافت و با انتصاب ۱۲ نفر از اعضای حزبالله در پارلمان لبنان، فراکسیون وفاداری به مقاومت را تشکیل داد. حزبالله در دوران وی به قدرتی منطقهای تبدیل شد و توانست پس از انجام عملیاتهای متعدد، در سال ۲۰۰۰ رژیم صهیونیستی را وادار به عقبنشینی از لبنان و آزاد کردن اسرای لبنانی کند. دبیرکل حزبالله لبنان در سالهای مسئولیتش چندین بار از جمله در سالهای ۲۰۰۴، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ مورد تهدید ترور ناکام واقع شده بود.سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان پس از چندین دهه تأثیر قابل توجه در مقاومت اسلامی لبنان در حمله رژیم صهیونیستی به ضاحیه جنوبی بیروت به شهادت رسید.
انتهای پیام