کد خبر: 4282570
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۸
به‌مناسبت روز بزرگداشت فردوسی

خردگرای متدین + فیلم

حکیم ابوالقاسم منصور فردوسی طوسی یکی از نامدارترین شاعران پارسی‌گو و ایرانی است که در سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستایی در اطراف شهر باستانی طوس از توابع استان خراسان چشم به جهان گشوده است. او شاعر و نویسنده‌ شاهنامه‌ فردوسی، اثر ماندگار و حماسی ادبیات و نوشتار پارسی است که گفته می‌شود این اشعار را از روی نسخه‌های منثور داستان‌ها نوشته است.

فردوسی

حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان متولد شد. نام او همه‌جا ابوالقاسم فردوسی ذکر شده است. نام کوچک او را در نوشته‌های کهن‌تر حسن نیز نوشته‌اند. پدرش از دهقانان توس بود که ثروت و موقعیت قابل‌توجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می‌پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه‌مند شد. درباره دوران کودکی و جوانی فردوسی نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن‌مایه‌های کهن جز افسانه و خیالبافی چیزی به چشم می‌خورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی ـ فرهنگی شاهنامه، می‌توان دریافت که او در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرف‌نگری در سروده‌ها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایه کلانی اندوخته که بعدها دست‌‌مایه او در سرایش شاهنامه شده‌ است.

همچنین از شاهنامه و زندگی‌نامه فردوسی این‌گونه برداشت کرده‌اند که فردوسی با زبان عربی و دیوان‌های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌ است.  فردوسی در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش به‌دست می‌آورد، به کسی محتاج نبود؛ اما به‌تدریج، آن اموال را از دست داد و به تهیدستی گرفتار شد. فردوسی شاعری پاکیزه‌زبان است، او در تمام شاهنامه حتی یک‌بار دهان را به بد نمی‌آلاید، شاهنامه که تاریخ چند هزار ساله ایران زمین است تلخ و شیرین و زشت و زیبای زیادی اتفاق می‌افتد، اما زبان و دهان فردوسی همیشه پاک است، گرد هزل و طیبت نمی‌گردد.وی شاعری معتقد و مؤمن به ولایت معصومین(ع) بود و خود را بنده اهل‌بیت نبی و ستاینده خاک پای وصی می‌دانست و افتخار می‌کرد که مسلمان و شیعه است.

از ویژگی‌های شاهنامه فردوسی نیز می‌توان به مواردی اشاره کرد از جمله این‌که شاهنامه مدح خداوند را از طریق خرد آغاز می‌کند به بیان دیگر فردوسی اهل خرد و حکمت است کمااینکه شاهنامه چنین آغاز می‌شود، «بنام خداوند جان و خرد»، دوم این‌که در تمام متون شاهنامه فردوسی آموزش دینداری و خداشناسی می‌دهد، هر نامه که در شاهنامه نوشته می‌شود با نام خداوند آغاز می‌شود، مثلا: «یکی نامه فرمود نزدیک سام/سراسر نوید و درود و پیام/نخست از جهان‌آفرین یاد کرد/که هم داد فرمود و هم داد کرد». هر پهلوان ستوده شاهنامه در موقع مشکلات از خداوند کمک می‌خواهد، رستم پهلوان شاهنامه همیشه قبل از نبرد و کارهای صعب بدن خود را می‌شوید «غسل می‌کند» و از خداوند کمک می‌خواهد، پس از هر پیروزی پهلوانان شاهنامه خداوند را شکر می‌گویند، شاید کمتر کتابی باشد که تا این حد نام خداوند در آن آمده باشد، پهلوانان شاهنامه که با احترام از آنها یاد می‌شود در تصویری که فردوسی ترسیم کرده افرادی خداشناس، رادمرد، راستگو، آزاده و وطن‌دوست هستند.

شاهنامه فلسفه زندگی از نظر فردوسی و سرود مهر ایران است و می‌توان گفت شاهنامه چشمه درخت ملیت است. این کتاب به ۳۰ زبان دنیا از جمله انگلیسی، آلمانی و دانمارکی و ایتالیایی ترجمه شده و اولین ترجمه این کتاب در قرن ۱۸ بوده و می‌توان گفت شاهنامه یک اثر مهم جهانی به‌شمار می‌رود. عفت‌گرایی دیگر ویژگی شعر فردوسی در شاهنامه است، فردوسی بهترین زیور و آرایش را برای مردان و زنان عفت و پوشیدگی و پاکی زن را در حجاب می‌شناسد وی این‌چنین به زن دعا می‌کند: «سیه نرگسانش پُر از شرم باد/ رخانش همیشه پُر آزرم باد» همچنین مردان و پهلوان شاهنامه هیچ‌گاه گرد بی‌عفتی نمی‌گردند.

در تمام شاهنامه امر به نیکی کردن می‌شود. همیشه یادآوری می‌شود که کار بد نتیجه بد دارد، فردوسی به‌عنوان یک مسلمان پاک اعتقاد به حدیث و آیات قرآنی توجه زیاد دارد، خودآگاه یا ناخودآگاه آن‌ها را در متن شاهنامه می‌آورد. مثلاً در داستان رستم و اسفندیار وقتی مادر اسفدریار لابه می‌کند که اسفندیار به جنگ رستم نرود زیرا کشته خواهد شد اسفندیار چنین می‌گوید: «مرا گر به زابل سر آید زمان/ بدان سو کشد گردش آسمان» این بیت در واقع ترجمه این حدیث است که اگر مقدر باشد انسان در سرزمینی بمیرد در آن سرزمین حاجتی برای او پیش می‌آید تا بدانجا رود و در آن زمین بمیرد. لذا می‌توان گفت شاهنامه فردوسی آموزش پایداری و استواری در برابر اعتقادات دینی است.

فردوسی پیشینه و تاریخ قوم ایرانی را پاسداری کرده است شاهنامه در واقع شناسنامه و تاریخ ایران زمین است شاید اگر فردوسی نبود تاریخ ایران زمین توسط بیگانگان جور دیگری معرفی می‌شد.پس می‌توان گفت شاهنامه قاموس و قانون زبان فارسی است. این اثر، داستان‌هایی را از آغاز تا حمله اعراب به ایران در بردارد و روزگار را در زمان چهار دودمان پادشاهی شامل پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان به تصویر می‌کشد. تاریخ وفات فردوسی را بعضی ۴۱۱ و برخی ۴۱۶ هجری قمری نوشته‌اند. وی را در شهر توس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.

انتهای پیام
captcha