به گزارش ایکنا از آذربایجانشرقی، شیخ احمد کافی در ۱۳۱۵ خورشیدی در مشهد دیده به جهان گشود. وی در ۶ سالگی با ورود به دبستان ایمانی مشهد به فراگیری دروس متداول مشغول شد. پس از آن علوم اسلامی را نزد پدر خود گذراند، سپس در ۱۳۲۷ خورشیدی وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد و بعد برای ادامه تحصیلات دینی در ۱۳۳۳ خورشیدی به نجف رفت و در آنجا او در مدرسه آیتالله سیدمحمدکاظم یزدی به تحصیل پرداخت و در طول پنج سال اقامت در نجف از محضر استادانی چون آیتالله العظمی خویی، آیتالله سیداسدلله مدنی تبریزی و آیتالله حسین راستی کاشانی بهره برد و به تحصیل علوم دینی مشغول شد. سپس به قم آمد و تا ۱۳۴۰ خورشیدی در آنجا ساکن بود. وی با وجود کشمکشها و احضارهای مکرر از طرف مقامات پلیس و نیروهای امنیتی حکومت با حضور فعال خود به ارائه خدمات دینی، ارشادی، تبلیغی و حمایت از گروههای مبارز و پرورش نیروهایی برای مبارزه با حکومت پهلوی میپرداخت. از مهمترین فعالیتهای اجتماعی این روحانی خیر کمک به خانوادههای بیسرپرست و محروم بود، وی صدها خانواده بیبضاعت را تحت نظر خویش داشت. لولهکشی آب برای دهها خانواده، تأمین هدایایی مانند کفش و لباس برای مستمندان از جمله خدمات ایشان بود. ساخت درمانگاه از دیگر فعالیتهای انسانی این روحانی خستگیناپذیر بهشمار میرفت.
این مبلغ دینی در ۱۳۴۳ خورشیدی به دلیل در خواستهای مکرر مردم به تهران عزیمت میکند و در تهران به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و نیز مراسم دعای کمیل و ندبه میپردازد. استقبال گسترده مردم از جلسات سخنرانی این فقیه و مراسم دعای کمیل و ندبه باعث شد که وی ساخت مهدیه در تهران را پیشنهاد کند. او با فروش منزل خود و کمک چهار نفر از بازاریان خوشنام تهران و نیز عده بسیاری از مردم در ۱۳۴۸ خورشیدی قطعه زمین ۴ هزار متری در خیابان ولیعصر تهران با نام مهدیه خریداری کرد. در واقع کافی بیش از ۲۰ مهدیه در شهرهای مختلف ایران تأسیس کرد. امام خمینی(ره) نیز بارها نسبت به جلسات مهدیه اظهار علاقه کرده بودند و حتی برای ایشان پیام فرستادند و او را به ادامه جلسات تشویق میکردند. برای نمونه در سالهای مبارزه حجتالاسلام کافی علیه رژیم پهلوی، امام خمینی در نامههایی ایشان را نسبت به ترویج اسلام و تربیت نسل جوان تشویق میکردند و در خصوص امور حسبیه و شرعیه نیز به وی اجازه و وکالت داده بودند.
این عالم برجسته فعالیتهای سیاسی خود را بعد از مخالفت امام خمینی(ره) با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در قالب سخنرانیهای پرشور آغاز کرد در نخستین گزارشی که ساواک از وی در ۱۴ اسفند ۱۳۴۱ خورشیدی ثبت کرده، آمده است که شیخ احمد کافی در مراسم روضهای که منزل آیتالله سیدحسن قمی برگزار شد، بالای منبر رفته و به دولت و وزراء توهین کرده است. همین گزارش باعث شد تا ساواک دستور بازداشت وی را صادر کند. با این وجود چند روز بعد از این سخنرانی که همزمان با حمله نیروهای رژیم شاه به مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ بود، وی دوباره در منزل آیتالله قمی به منبر رفت و علیه محمدرضا پهلوی به ایراد سخنرانی پرداخت.
یکی دیگر از اقدامات سیاسی احمد کافی بعد از ماجرای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی رخ داد. در پی این واقعه و دستگیری امام(ره) وی به همراه برخی از علمای دیگر شهرها در اعتراض به این موضوع به تهران مهاجرت کرد و در این جریان حضوری فعال داشت. وی همچنین در کنار جمعی از منبریهای خراسان اعلامیهای را در حمایت از قیام امام (ره) منتشر کرد. همچنین این عالم وارسته در ۲۵ آذر ۱۳۴۲ خورشیدی در اعتراض به واردات مشروبات الکلی و دایر کردن مراکز فساد و فحشا در یکی از شهرها اعتراض کرد و در مسجد گوهرشاد بالای منبر رفت و سخنرانی تندی را ایراد کرد، این سخنان تند و انتقادی وی به مذاق رژیم خوش نیامد و عوامل حکومت این بار به بهانه مشمول خدمت سربازی بودن، او را به خدمت سربازی فرستادند. با این حال حجتالاسلام کافی دست از مبارزه بر نداشت و در سخنرانیهای دیگر خود آشکارا از امام(ره) نام میبرد و برای سلامتی ایشان دعا میکرد بهدنبال یکی از همین سخنرانیها از سوی ساواک دستگیر و راهی زندان قزل قلعه شد.
علیرغم زندان رفتنهای پی در پی این فقیه مجاهد و شجاع دست از فعالیتهای خود برنداشت و در بسیاری از سخنرانیهای خود به مخالفت با رژیم اشغالگر قدس پرداخت. آوازه این سخنرانیها به گوش یوسف کهن، نماینده یهودیان در مجلس شورای ملی رسید و او با در دست داشتن نوار کاستی از سخنرانیهای حجتالاسلام کافی به ساواک مراجعه کرد و خواستار رسیدگی آنان به این موضوع شد. بهدنبال این شکایت، ساواک در نامهای به وزارت کشور خواستار تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی و تبعید حجتالاسلام کافی به ایلام به اتهام اخلال در نظم عمومی شد. کمیسیون هم پس از تشکیل جلسه در ۱۵ آذر ۱۳۵۴ در فرمانداری تهران به اتفاق آراء، حجتالاسلام کافی را به سه سال تبعید به ایلام محکوم کرد. پس از ابلاغ این حکم بلافاصله وی دستگیر و در ۲۱ همان ماه به شهربانی ایلام تحویل داده شد.
ایشان در طول دوران تبعید هم، همچنان به فعالیتهای خود ادامه داد و این بار در عرصه فرهنگی و عمرانی به مردم خدمت کرد. تأسیس حوزه علمیه در ایلام، تبدیل مشروب فروشی به کتابفروشی، احداث حمام و مدرسه دخترانه و ایراد سخنرانی و موعظه بخشهای مختلف، فعالیت وی را در این حوزه تشکیل میداد. همین فعالیتها سبب شد تا مردم ایلام بیش از پیش نسبت به وی علاقه و ارادت پیدا کنند و در نمازهای جماعت وی شرکت کرده و پای منبر او بنشینند. ساواک که این امر را بر نمیتابید، سرانجام از ادامه تبعید او صرف نظر کرد و ۲۹ آبان ۱۳۵۵ وی ایلام را ترک کرده و عازم تهران شد. سرانجام این فقیه نامدار و خستگیناپذیر چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ۳۰ تیر ۱۳۵۷ خورشیدی در حالی که تنها ۴۲ سال داشت در سانحهای مشکوک دیده از جهان فروبست.
انتهای پیام