همدان؛ دیاری افتخارآمیز در حوزه ادبیات کودک و نوجوان
کد خبر: 4179170
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۶
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

همدان؛ دیاری افتخارآمیز در حوزه ادبیات کودک و نوجوان

یک شاعر همدانی گفت: استان همدان دیاری افتخارآمیز در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است؛ استاد مصطفی رحماندوست که پیشکسوت در عرصه شعر در حوزه کودک و نوجوان است اصالتاً همدانی بوده و شاگردان فاخری تربیت کرده که اغلب آنها همدانی بوده‌اند و اکنون از سردمداران ادبیات کودک به‌شمار می‌روند.

مسعود طاهری عضد، شاعر همدانیمسعود طاهری عضد، شاعر همدانی و دبیر محفل ادبی هگمتانه در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، با بیان اینکه متولد سال ۶۵ هستم و از سال ۱۳۸۰ علاقه به شعر و شاعری در وجودم متبلور شده است، اظهار کرد: در دوران دانش‌آموزی بود که به‌عنوان دانش‌آموز نمونه برای اردویی چند روزه به نیشابور سفر و در آنجا با شاعران برجسته از جمله استاد محمد‌علی بهمنی دیدار کردیم و از آن روز علاقه‌ام به شاعری بیشتر شد.

وی با اشاره به اینکه از سال ۸۰ تاکنون محضر اساتید مختلفی در حوزه شعر و ادب فارسی بوده‌ام، افزود: با استفاده از محضر اساتیدی همچون دکتر کمال شفیعی و غلامرضا بکتاش وارد عرصه ادبیات کودک و نوجوان شدم و با درک محضر استاد مصطفی رحماندوست این علاقه به اوج خود رسید.

طاهری عضد با بیان اینکه اشعارم اغلب در زمینه‌های شعر آیینی، اشعار منویات انقلاب اسلامی و اشعار کودکان و نوجوانان است، افزود: بیش از ۵۰۰ غزل برای بزرگسالان سروده‌ام که تمایلی به چاپ آنها نداشتم اما در حوزه کودک دو مجموعه شعر «ماه اسمش را نوشت» و «روستای پلکانی» از من به چاپ رسیده است.

وی به رتبه‌های کسب شده خود در طول سال‌های گذشته اشاره کرد و گفت: سه دوره در جشنواره شعر انقلاب اسلامی حائز رتبه‌های اول تا سوم شدم. همچنین در جشنواره شعر رضوی کودک و نوجوان و بزرگسالان موفق به کسب رتبه بوده‌ام. علاوه بر این در جشنواره بین‌المللی رسول مهربانی که شاعران سراسر جهان به این جشنواره آثار خود را فرستاده بودند، رتبه دوم را کسب کردم.

این شاعر همدانی به سوابق اجرایی خود اشاره و تصریح کرد: در بیست‌وچهارمین دوره جشنواره شعر دفاع مقدس دبیر جشنواره بودم، دو دوره دبیر جشنواره ملی «دوست من کتاب» را برعهده داشتم، داوری بسیاری از جشنواره‌ها و همچنین همکاری با نشریات و مطبوعات مختلف از دیگر رزومه کاری‌ام هستند. همچنین افتخار شرفیابی به محضر رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با شاعران در سال ۱۳۹۲ را نیز در سوابق خود دارم که از مهم‌ترین اتفاق زندگی‌ام بود و امیدوارم تکرار شود.

همدان به‌عنوان قطب شعر کودک در ادبیات فارسی معرفی شود

وی با بیان اینکه وضعیت استان همدان در زمینه ادبیات و شعر و به‌ویژه شعر آیینی بسیار مناسب و والاست، بیان کرد: معمولا سفرهای استانی زیادی در حوزه کاری‌ام داشته‌ام با رصد وضعیت استان‌های دیگر با جرئت می‌گویم استان همدان در حوزه شعر همچون نگینی در کشور و به‌ویژه در غرب می‌درخشد.

طاهری عضد گفت: اگر بخواهیم ۵۰ شاعر آیینی برجسته همدانی را لیست کنیم قطعا شرمنده افراد دیگر خواهیم شد که در این لیست نیستند، بنابراین استان همدان را به‌عنوان یک استان شاعرخیز می‌توان معرفی کرد که به نظر می‌رسد حضور شاعرانی همچون باباطاهر عریان و عارف قزوینی بی‌تأثیر در این ظرفیت فرهنگی نبوده است.

وی با بیان اینکه در حوزه شعر آیینی و شعر کودک و نوجوان استان همدان دارای ظرفیت گسترده‌ای است که متأسفانه کمتر دیده شده، افزود: استان همدان گهواره ادبیات کودک و نوجوان در بین فارسی‌زبانان جهان است، این یک اظهار‌نظر کاملاً علمی بوده و انتظار داریم همدان با این ظرفیت به‌عنوان قطب شعر کودک در ادبیات فارسی معرفی شود. استاد مصطفی رحماندوست که پیشکسوت در عرصه شعر در حوزه کودک و نوجوان است، اصالتاً همدانی بوده و شاگردان فاخری تربیت کرده که اغلب آنها همدانی بوده‌اند و اکنون از سردمداران ادبیات کودک به‌شمار می‌روند.

این شاعر همدانی در بخش دیگری از سخنانش به مشکلات استان همدان در حوزه شعر اشاره کرد و گفت: موازی‌کاری دستگاه‌های فرهنگی و ادارات به‌ویژه در زمینه انتشار آثار همدانی‌ها و در حقیقت عدم تفاهم همکاری در بین دستگاه‌های فرهنگی و به‌ویژه در اجرای کار و این انفرادگرایی یکی از مهم‌ترین مشکلات همدان در زمینه شعر است.

عدم وجود ناشر تخصصی در همدان

وی یکی دیگر از مشکلات استان همدان را نبود ناشر تخصصی عنوان کرد و افزود: استان همدان با دارا بودن چنین ظرفیت گسترده‌ای در حوزه شعر، از نبود ناشر تخصصی و قدرتمند رنج می‌برد، متأسفانه آثار ما باید در صف انتظار ناشران دیگر استان‌ها قرار بگیرد تا نهایتا آیا به چاپ برسند یا خیر و با چه کیفیتی منتشر شوند و جالب اینکه پس از چاپ، معمولا همین کتاب‌های هنرمندان همدانی به‌ویژه در حوزه کودک و نوجوان حائز بهترین رتبه‌ها می‌شوند. جای خالی یک ناشر تخصصی قدرتمند به‌ویژه در حوزه کودک و نوجوان بسیار احساس می‌شود.

طاهری عضد ادامه داد: متأسفانه نوع نگاه به هنرمند در استان همدان با استانی همچون تهران متفاوت است. به‌عنوان نمونه در استان تهران بابت مصاحبه پنج دقیقه‌ای با یک شاعر مبلغی را پرداخت می‌کنند تحت این عنوان که از وقت و مصاحبت با او تشکر کرده باشند، اما در همدان وقتی صدا‌وسیما یک مصاحبه یک ساعته از یک هنرمند می‌گیرد و یک ساعت وقت یک شاعر درگیر می‌شود، هیچ هدیه‌ای نخواهد داشت و این یک گلایه قدیمی از مسئولان همدانی است.

وی در بخش پایانی سخنانش گفت: در استان همدان وضعیت برگزاری محافل ادبی و عصر شعر و همچنین انجمن‌های ادبی بسیار مناسب است و به صورت روزانه و هفتگی در مجتمع شهید آوینی، اداره کل کتابخانه‌های استان، کتابخانه شهرستان‌ها و همچنین در فضای مجازی برگزار می‌شود.

یکی از اشعار مسعود طاهری عضد در وصف حضرت علی(ع) با نام «یا علی» تقدیم مخاطبان ایکنا می‌شود: 

مادرم گفته بود نامم را

توی خوابش فرشته آورده

گفته: «ما حافظ شما هستیم

شیعیان را علی نظر کرده»

 

غرق در خواب مادرم می‌گفت

چشمه‌ی اشک بود و می‌جوشید

در همین حین هر فرشته رسید

بر تنش رخت عافیت پوشید 

 

نور تأبید و مادرم گُل کرد

بر لبش غنچه‌ی سلام الله

نور، ذکری به روی لب می‌خواند

لهجه‌اش لهجه‌ی کلام الله 

 

مادرم هول شد، دلش می‌خواست

گفتگو بی‌معطلی باشد

با اشاره به من، ز مولا خواست

کودکش ذاکر علی باشد 

 

اشک، چشمان مادرم را شست

بغضِ او راه نطق او را بست

من که در بطن مادرم بودم

مهر مولا به سینه‌ام بنشست 

 

نام تو مثل ماه آمد و شعر

باید از سر کلاه برمی‌داشت

خوب شد، خوش به حال شعری که

عکسی از روی ماه برمی‌داشت 

 

من در آینه‌ی لطافت تو

چیستم ؟! کودکی که عاشق تو است

من بلد نیستم چه بنویسم

شعرهایم‌ چگونه لایق تو است؟! 

 

کاسه شیری مرا تصور کن!

در صف کوچه‌های دلواپس

روی دست یتیم‌ها برسم

تا تو را لحظه‌ای ببینم و بس! 

 

یا تنوری که آتش عشقم

از دم تو پر التهاب شده

لفظ «ذق یاعلی» شنیده بسی

قلب آکنده‌اش کباب شده 

 

کاش می‌شد که قرص نان باشم

بر کف قرص ماه در حرکت

تا به دست تو بر لبی برسم

که بگوید به تو «خدا برکت...!»

 

یا نگویند اگر که دیوانه است

پیرمرد گدا و کورم کن!

توی پس‌کوچه‌های کوفه بیا

هم کلامم شو جمع‌و‌جورم کن! 

 

شمع باشم چه می‌شود آخر...؟!

روبه‌روی تو شعله در آغوش

قسمتی از حکایتی باشم

که به دست تو می‌شوم خاموش 

 

پوستینی شوم که بنویسی

بر تنم شیوه حکومت را

برسانم به مالک اشتر

سیره‌ی داوری و حکمت را 

 

نخل باشم چرا که می‌تابد

سایه‌ی تو به روی نخلستان

زیر بارانی از مناجاتت

زلف افشان کنم چو سرمستان 

 

قانعم آن که سوزنی باشم

وقت وصله زنی به نعلینت

راوی درس سادگی باشم

قسمت کوچکی از آیینت 

 

وزشی از نسیم باشم که

می‌برد عطر با نشاطت را

بارش قطره‌ای که می‌شوید

پر مرغابیِ حیاطت را 

 

هر چه در آبی تو عمری تاخت

شعر من تا کرانه‌اش نرسید

چه اهمیتی مگر دارد

که کلاغی به خانه‌اش نرسید؟! 

 

حسرت چاه بودن خود را

با خودم تا به گور خواهم برد 

شاید آنجا به حرمت آن چاه

چشم محروم من به چشمت خورد

انتهای پیام
captcha