به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «هویتپژوهی
دانشگاهیان» امروز سهشنبه 21 آذر از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
محمدرضا ابن الدین؛ عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
به نظرم در سیر تمدنی ایران اسلامی، نقطه تماس ما با علم، تا قبل از حضور اعراب در ایران، از روند متفاوتی برخوردار بوده است. در دوران دو حمله اعراب و پس از آن مغولها که اولی برکات داشت و دومی آسیبهای شومی را منجر شد، توقف نسبتا طولانی را در علم داشتیم و علم از ایران به اروپا مهاجرت کرد؛ در حالیکه سابقه دو هزار ساله دانشگاه جندیشاپور نشان میدهد ایران مامن علما و جایگاه فلاسفه در جهان بوده و این تاریخ شاید از تاریخ علم در یونان و مصر هم بیشتر باشد.
چهار دوران تحولی در دانشگاهها
بعد از انقلاب صنعتی هم دچار وقفهای در تولید علم شدیم و ریشههای اصلی تمدنی ما در دوران بعد از رنسانس دچار آسیب شد. امروزه وارث دانشگاهی هستیم که بعد از انقلاب اسلامی، چهار دوران تحولی را سپری کرده است. در دهه اول انقلاب، نگاهی آموزشی در دانشگاههای ما غالب شد و صرف صدور مدرک و گرفتن آن به عنوان یک ارزش اجتماعی جایگاه خود را پیدا کرد. پس از جنگ تحمیلی به سمت دانشگاههای پژوهشمحور رفتیم و این دانشگاهها دنبال توسعه کشور بودند.
در دهه سوم انقلاب اسلامی، وارد دانشگاههای اندیشهمحور و در دهه چهارم وارد دانشگاههای کاربردی شدیم. در دانشگاههای انگلیس، رویکرد آموزشمحور هنوز رواج دارد و دلیل آن هم نگاهی استعماری در میان آنهاست چون نیروهای فعال جهان سومی به عنوان الگوی برتر علم، خودشان را به انگلیس میکشانند بنابراین در آنجا ارزشهای غربی را یاد میگیرند لذا هنوز این سبک آموزشی را حفظ کردهاند. دانشگاههای آلمان، پژوهشمحور هستند. بخشی از دانشگاههای اندیشهمحور در آمریکا و بخشی در فرانسه هستند. البته دانشگاههای آمریکا، کاربردی بودن را هم مد نظر قرار دادهاند و دنبال تولید علم نافع هستند.
لوازم تحول در آموزش عالی
امروز تولید علم در دانشگاههای آمریکا صرفاً بر اساس کاربرد است. وجود سیلیکونولی شاهد بارزی بر تولید علم مسئلهمحور است. این حرکت باعث میشود هم علم و هم ثروت توسعه پیدا کند بدون اینکه هزینه چندانی داشته باشد. اکثر شرکت کنندگان در سیلیکونولی، از آسیا و آفریقا هستند و آمریکا صرفاً بهرهبردار است. این شیوه تولید علم باید در جمهوری اسلامی ایران الگو قرار گیرد تا به سمت تولید علم نافع برویم. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند من از علم لاینفع یعنی علمی که سودی نداشته باشد به خدا پناه میبرم. ایشان در توصیف علم نافع میفرمایند علم باید اولاً با اخلاص باشد؛ دوم اینکه نفعی برای مردم و مؤمنین داشته باشد.
ما برای اینکه تحولی در نظام آموزش عالی کشور ایجاد کنیم باید از مسائل متعددی عبور کنیم که گریبان دانشگاههای ما را گرفته است. اول اینکه ارتباط دانشگاه با آموزش و پرورش قطع است، دوم اینکه دانشگاههای ما به کمیگرایی یعنی صرفاً نمره گرفتن دانشجو عادت کردهاند و این نمره، ملاک ارزشیابی است در حالیکه ارزشیابیهای کیفی میتواند تفاوت دانشجویان را نشان دهد. همچنین امروزه مدرکگرایی و مدرکفروشی تبدیل به آفتی برای جامعه علمی ما شده است. متأسفانه ارتباط دانشگاه با صنعت قطع شده است و این هم یک آفت است.
تبعات خصوصی شدن آموزش عالی
وقتی فارغ التحصیلان کاربرد ندارند بدین معناست که دانشگاه ما نقص سیستمی دارد. ما برای مغزهایِ نهادِ علم هم برنامه نداریم و در نتیجه این مغزها فرار میکنند. فهم حکمرانان از علم و تولید علمی ناقص است. واگذاری بخش عمدهای از نهاد آموزش عالی کشور به بخش خصوصی باعث شده در رقابت برای پول درآوردن، کسی که نمره ضعیفی در کنکور داشته، وارد این دانشگاهها پولی شود. ورودی سیستم اساتید ما هم ناقص است و متأسفانه ارتباطات درونسازمانی، برخی از افراد را تبدیل به استاد دانشگاه میکند در حالیکه صلاحیت چنین کاری را ندارند. این هم آسیبی جدی است.
امروزه نظام آموزش غیررسمی از جمله با توسعه فضای مجازی، میدان عمل کلاسهای حضوری را تنگ کرده و اطلاعات غلط از فضای مجازی به دانشجو میرسد و در نتیجه تیزیِ زبانِ استاد را کند میکند. مشکل دیگر در زمینه اسلامی شدن دانشگاه است. از مهرماه 1358 که استارت تحول در فرهنگ، دین و علوم انسانی را زدیم تا الان بیش از بیست درصد موفق نبودهایم لذا تحول در علوم انسانی کماکان روی زمین مانده است. بنابراین چنین ساختارهایی باید متحول شده و اساتید متعهد در این زمینه با جدیت بیشتری وارد میدان شوند.
تعریف هویت
همچنین جهانبخش محبینیا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
هویت عبارت است از مجموعه ویژگیها و مشخصات اجتماعی، فرهنگی، روانی، زیستی و تاریخی که به معنای همانندی اعضاء با یکدیگر است. البته ممکن است این تعریف ناقص بوده و جامع نباشد چراکه نوعی تعریف شتابزده است. در عرفان، بحثی با عنوان معرفت نفس یا خودشناسی مطرح است. در یونان باستان و دوران حکمای ثلاثه، سقراط یکی از مباحث مهم فلسفه خود را خودشناسی قرار داده و ارسطو هم معرفت نفس را مورد توجه جدی قرار داده است.
در قرآن کریم هم گفته شده است: «وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؛ و هم در نفوس خود شما مردم، آیا نمینگرید؟» (ذاریات/ 21) در تمام این کلمات، هویت خوابیده است اما بعضاً آنها را غنیسازی نکردهایم. فوکو، هویت را تمایز نقابها میداند و میگوید فرق آدمها درتمایز هویت است. کارل اشمیت نیز امر سیاسی را ایجاد تخاصم بین فرد و دیگران و این جبهه و آن جبهه میداند. استوارت هال میگوید هویت مربوط به افرادی است که مشابه هم فکر کرده و از احساسات مشابهی برخوردارند. هگل هم میگوید هویت در حالِ شدن است. در تعریف دیگر، هویت به معنای مفهوم ذهنی یک شخص از خویشتن است. برخی نیز هویت را به مثابه یک رودخانه میدانند که در زمان و مکان جاری است.
هویتی که دانشگاه باید دارا باشد
معتقدم ما باید از دانشگاه، هویت سیاسی و مذهبی را طلب کنیم. دلیل این امر این است که تمامیت ارضی و نظام سیاسی ما با این امر پیوند خورده است. در واقع مفصلبندی گفتمانِ حفظ ایران و اسلام و جمهوری اسلامی، در درون دین و سیاست به معنای اندیشه سیاسی است. البته ما هنوز به تولید علم در دانشگاهها نرسیدهایم و اگر میرسیدیم که اینهمه مشکل نداشتیم. این در حالی است که امروزه تکنولوژیهایی همانند هوش مصنوعی، به راحتی برای ما علم تولید میکنند.
از سوی دیگر ما میگوئیم ضد غرب هستیم اما دانشگاه و مدرسه ما از همان سیستم غربی تبعیت میکنند. وقتی افرادی همانند دکارت گفتند انسان، سوژه اصلی در عالم هستی و خدای زمین است بنابراین پیروان چنین مکتبی گفتند تا میتوانید از این زمین بهره ببرید. نتیجه چنین تفکری، اینهمه بحران زیستمحیطی و بحرانهای انسانی است. لذا دانشگاهیان ایران نباید تقلیدگرا و به دور از تفکر انتقادی باشند.
انتهای پیام