از مهمترین خصوصیات جنگ خندق این بود که همه مشرکان با کمک یهودیان و منافقانی که داخل در اجتماع مسلمانان بودند، به هدف قتل پیامبر اسلام(ص) و محو کردن کل دین، با تجربهای که از جنگهای قبلی (مثل بدر و احد) به دست آورده بودند، با یکدیگر متحد شده و برای فتح مدینه به سمت این شهر گسیل شدند. لذا، هم قسم شدن دشمنان و اتحاد جدی آنها این جنگ را بسیار مهم مینمود و پیروزی در آن برای هر یک از دو طرف، حیاتی بود.
راهبرد حفر خندق به پیشنهاد سلمان فارسی باعث شد تا حدود یک ماه، دشمن در عبور از این مانع سردرگم مانده و بالاخره تصمیم به نبرد تن به تن بگیرد. لذا اوضاع این جنگ، لحظه به لحظه حساستر میشد و نقش سربازان طراز و نخبه از هر سپاه برای تعیین تکلیف این جنگ بیش از پیش مورد توجه قرار میگرفت.
چند نفر از سپاهیان نامی و شهیر دشمن از خندق عبور کردند و جنگ با آنان آغاز شد در این میان اما کانون توجهات به سوی نامدارترین آنها یعنی عمروبن عبدود بود. نعرهها، رجزها، کنایهها و بالاخره توهینهای او، شرایط را بسیار حساستر میکرد. همه او را میشناختند و مشرکان، از او یک جنگآور بیهمتا ساخته بودند. همه اینها باعث شده بود که پیروزی و شکست در این جنگ در گرو پاسخ به او باشد.
پیامبر(ص) مسلمانان را به هماوردی با عمرو دعوت کرد که جز علی بن ابیطالب(ع) کسی نپذیرفت. علی(ع) قبل از رویارویی جنگی از او خواست تا مسلمان شود، عمرو نپذیرفت و پاسخ داد آمدهام تا پرونده اسلام را ببندم. حضرت از او خواست اگر مسلمان نمیشوی از همین راهی که آمدی برگرد، عمرو این را هم نپذیرفت، علی(ع) با عمرو هماورد کرد او را بر زمین زد و با ضربهای کار را تمام کرد. فریاد الله اکبر و شادی در مسلمانان بلند شد و مشرکان با شنیدن این خبر از ادامه کار ناامید شدند.
انتهای پیام