سیدمحسن فرزند سیدعبدالکریم در روستاى شقراء، تابع بخش هونین، یکى از هفت بخش جبل عامل در سال ۱۲۸۴ ق. دیده به دنیا گشود. جبل عامل مدرسه بزرگ علمى و ادبى شیعه امامیه اثنىعشرى است. در طول تاریخ، بسیارى از عالمان و مجتهدان بزرگ شیعه از این منطقه برخاستند. سیدمحسن امین، از خانوادهاى اصیل و ریشهدار در علم و سیادت برخاست که نسبش به حسین ذىالدمعه، فرزند زید بن على بن حسین (ع) مىرسد. در هفت سالگى قرآن را حفظ کرد و خواندن و نوشتن را فرا گرفت. سپس در مدارس جبل عامل به فراگیرى مقدمات علوم، مانند نحو، صرف، منطق، معانى و برخى دروس فقه و اصول مشغول شد. استادش شیخ موسى شراره از علماى جبل عامل که در نجف درس خوانده و براى تدریس و تربیت طلاب به وطن بازگشته بود، بیشترین تأثیر را بر او نهاد. شیخ موسى آرا و افکارى اصلاحى داشت که شاگردش سیدمحسن امین به آنها دل بسته بود.
سیدمحسن پس از گذراندن دروس نخستین، به حوزه نجف اشرف رفت تا در دانشگاهى که بیش از هزار سال قدمت دارد، تحصیلات دینىاش را تکمیل کند و به مرحله تخصص و اجتهاد راه یابد. جدیت و تلاش پیگیر او در تحصیل علم، به رغم سختىها و شداید زمانه و تنگدستى، گویاى اراده قوى و شخصیت استوار اوست که او را الگویى نادر براى سرمشقگیرى طلاب قرار مىدهد. نجف اشرف در آن دوران، شاهد امواج جنبش علمى و جهادى بزرگى بود که نام شخصیتهاى بزرگى چون ملاکاظم خراسانى و شیخ محمد طه نجف و ملا فتحالله شیخ الشریعه و چند تن دیگر بر پیشانى آن مىدرخشید. سیدمحسن امین نزد بزرگان عرصه فقه و اصول شاگردى کرد تا به مرحله اجتهاد دست یافت. در سال 1898م، پس از یازده سال اقامت در نجف، به دعوت مردم دمشق، براى امامت، ارشاد و وعظ به آنجا رفت. از آغاز ورود به دمشق، برنامه یکپارچهاى را براى اصلاح فرهنگى، اجتماعى و دینى مردم منطقه آغاز کرد. رفته رفته دامنه تأثیر برنامههاى مصلحانهاش، سوریه و سپس لبنان و سپس بازتاب آن کشورهاى مختلف اسلامى را در بر گرفت.
مهمترین اثرى که سیدمحسن امین از خود بر جاى نهاد در زندگىنامه خود نوشته است که در آخرین جلد دایرة المعارف ارزشمندش «اعیان الشیعه» چاپ شده است. سیدمحسن، پس از تشخیص مشکلات حادى که جامعه از آنها رنج مىکشید، به ایجاد راه حلهاى علمى مناسب و متناسب با ویژگى خاص هر مشکل اقدام مىکرد. سیدمحسن در سال 1899 توانست، برخى تاجران نیکوکار را به خرید مدرسهاى بزرگ که قیمت آن در پنج قسط و میان پنج نفر تقسیم شده بود، تشویق کند که خود سید، یکى از این پنج تن بود. داستان این مدرسه و تحولات و نتایج درخشان آن، از زمان حیات مؤسس آن، تاکنون که بیش از نیم قرن از وفاتش مىگذرد، مىتواند الگویى متمایز و برجسته از تلاش این بزرگ مرد علم و عمل باشد. اهمیت این مدرسه چندان است که ملک فیصل بن حسین (1883 1933) که پیش از اشغال سوریه به وسیله فرانسه، پادشاه آن کشور بود، از این مدرسه دیدار کرد.
فعالیت سید به بعد علمى و دینى محدود نشد، بلکه به درمان بیمارىها و حل مشکلات مادى مردم نیز معطوف بود. در این بعد نیز او به موفقیتهاى بزرگى دست یافت. فقر از مهمترین مشکلات مردم در آن دوره بود. سید براى حل مشکل فقر، انجمنهایى تأسیس کرد. به دلیل همین موضع استوار و سازشناپذیر در مقابل استعمارگران فرانسوى و جایگاه معنوى بلند او، جریان ملىگراى سوریه، منزل سید را مرکز اعتصاب مشهور دهه سى بر ضد حاکمیت شرکتهاى فرانسوى قرار دادند که به انقلاب فراگیر ملت سوریه انجامید و فرانسوىها را مجبور کرد به خواستههاى مردم تن در دهند. این مصلح بزرگ در چهارم رجب سال 1371 ه.ق برابر با 30 مارس 1953 در بیروت دیده از جهان فرو بست. بدن مطهرش به دمشق منتقل و در صحن زیارتگاه حضرت زینب(س) در حاشیه دمشق به خاک سپرده شد.
انتهای پیام