درب خانه باز است و میهمانان در آمد و شد؛ خانهای که بوی آجرهای دیوارش هر رهگذری را به سالهای دور بازمیگرداند، زمانی که شاعر شیرینسخن ایرانزمین در آن قدم میزده و شعرهایش را زمزمه میکرده است. صدای آبنمای حوض و گلهای رنگ به رنگ اطراف آن جای دنج و همیشگی عکاسیهاست و مجسمهای از بزرگمرد شعر و ادب خطه آذربایجان که در گوشه حیاط به نظاره ایستاده تا دوستداران و شیفتگان لحظهای در کنارش نشسته و تاریخ پربار این دیار را مرور کنند.
از پلههای خانه که بالا میروی تازه میفهمی، خانه دوست کجاست. خانهای که گوشه به گوشهاش گواه شعرهای سروده و ناسروده شهریار، ملک سخن است؛ شاعری که به واژهها جانی ابدی بخشید... آری، اینجا خانه موزه استاد شهریار، واقع در محله مقصودیه تبریز است، خانهای که سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر بلندآوازه در آن سکونت داشت. این خانه از دهه ۷۰ توسط شهرداری تبریز تبدیل به خانه موزه شده است.
دیوارهای خانه پر است از عکسهای جوانی و پیری استاد شهریار؛ کتابهایی از اشعار خود استاد و کتابهایی که ادبدوستان در وصف شهریار شیرین سخن به تحریر درآوردهاند در دو نقطه از خانهموزه خودنمایی میکند، دست نوشتههای استاد، کتابهایش، کیف، کت و لباسهایش و جالبتر از همه، آن کلاه مشهور همیشگیاش در این خانه موزه به نمایش درآمده و ورقهایی از آیات قرآنی که به دست خود استاد خوشنویسی شده است.
اینجا بیش از هرجای دیگری بوی استاد شهریار را میدهد و صدایی آشنا که در جای جای خانه پیچیده، شهریار شیرین سخن است که میخواند: پا به چشم من نَه ای جانِ عزیز، جان به قربان تو مهمان عزیز...
میهمانان استاد شهریار یا همان بازدیدکنندگان خانه موزه، با شور و شوق عجیبی به دامان پرمهر و خانه قدیمی استاد شهریار آمدهاند؛ در فضای خانهموزه قدم میزنند و از تاریخ گهربار این دیار و بزرگمردانش چون شهریار، سخن میگویند.
گشتی کوتاه در خانه موزه زده و با بازدیدکنندگان هم کلام میشوم، آنان شیفته شهریاراند و اشعار ناب او را از حفظ؛ میلاد دامود، بازدیدکننده خانه موزه که به همراه همسرش از تهران برای بازدید از خانه استاد شهریار به تبریز آمده میگوید: از همان دوران کودکی پای صحبتهای پدر در مورد شهریار نشستهایم، چراکه پدرم در زمان کودکی در همسایگی استاد شهریار زیسته و با ایشان برخورد داشته است. پدرم همواره از فضایل اخلاقی استاد گفته و فضای خانه را با اشعار استاد سرشار میکرد و ما مشتاق دیدار از خانه استاد بودیم.
وی به علاقه همسرش به اشعار استاد شهریار اشاره و ادامه میدهد: بخشی از خانهموزه که مبلمان خانه استاد و همچنین لباسهای ایشان را دربردارد، برایم بسیار جالب بود و با اینکه آن روزگار را درک نکردهام، اما مرا به دوران قدیم روزهای زندگی استاد برد.
این بازدیدکننده با این جمله به صحبتش پایان میدهد که تبریز شهری پر از فرهنگ و تاریخ است و بزرگان بسیاری چون استاد شهریار دارد که باعث افتخار ما هستند.
خانم فرخی و فرزندش دیگر بازدیدکنندگان این موزه ادبی هستند که به گفته خود برای آشنا کردن فرزندش با تاریخ و فرهنگ شهر تبریز به بازدید از خانه موزه استاد در سالگرد وفات ایشان آمده است، میگوید: دومینبار است که به بازدید از منزل استاد آمدهام، البته فرزندم برای اولینبار آمده و خیلی مشتاق دیدن خانه استاد بود، چراکه از کودکی اشعار استاد شهریار چون «خانننه، حیدربابا و...» را برایش خوانده بودم و حفظ کرده بود.
وی با اشاره به اینکه امروز در سالگرد این استاد بزرگ به بازدید از خانهاش آمدیم تا ادای احترام کنیم، ادامه میدهد: فضای بسیار ادبی و سنتی در اینجا حاکم است که روح آدمی را نوازش میدهد و شهریار حقیقتاً شاعری زنده نام و زنده یاد است که شعرهایش ورد زبان مردم کوچه و بازار شده است.
زمزمه سلام و احوالپرسی از حیاط خانه موزه به گوش میرسد، مهمانی جدید از راه رسیده، او فرزند استاد شهریار، هادی بهجت تبریزی است که وارد خانه پدریاش میشود، گشتی میزند و خاطرات پدر را در ذهن مرور میکند، لحظاتی سپری میشود تا سر صحبت را با یادگار استاد شهریار باز میکنم. بعد از خوش و بشی کوتاه از پدرش میگوید: پدر و مادر هیچگاه در قلب فرزند نمیمیرند و همواره در فکر و قلب فرزندان جای دارند. بعد از فوت پدر بوی او را از دوستان و دوستدارانش میگیرم و ارتباط قلبیام با پدر همیشه برقرار است.
وی در مورد محبوبیت پدرش نیز ادامه میدهد: این محبوبیت برای خود شهریار هم تعجبآور بود، چراکه انسان ابتدا در درون خویش و سپس در برون و در میان مردم تصویری از خود پیدا میکند. طبق نظر صاحب نظران شهریار برای هر زمینه از زندگی اجتماعی مردم معاصر شعر داشته، پاسخ داده و با اشعارش با هر قشر ارتباط برقرار کرده است.
بهجت تبریزی با تأکید بر اینکه شهریار را میتوان شاعر به تمام معنای اجتماعی و ملی نامید، ادامه میدهد: شهریار در شعر حیدربابا با زبان تمام روستاییان سخن میگوید، در دیوان موسیقی با اهل موسیقی، در سایر اشعار با اهل علم و با اشعار ناب مذهبی خود با جامعه مذهبی ارتباط میگیرد. هیچ قشری بیگانه با شهریار نیست، او بدون شک نمای کامل وحدت را در اشعارش به نمایش گذارده است.
صحبتهای فرزند استاد شهریار تمام نشده بود که سیدرضایی، یکی از میهمانان خانه موزه با او خوش و بش کرده و کتابی خوشنویسیشده تحت عنوان «دیوان ترکی استاد شهریار» را از طرف میرطاهر موسوی که از شهرداران اسبق تبریز و از تجهیزکنندگان موزه ادبی استاد بوده، به وی هدیه میکند و نسخهای از کتاب را هم به مسئول خانهموزه و میگوید: این اثر فاخر خوشنویسی شده به مناسبت سالگرد استاد شهریار تهیه شده است.
محمدرضا عیوضی، مدیر اداره گردشگری سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری تبریز در خانه موزه حضور دارد و به امورات رسیدگی میکند، او مهمانان را بدرقه کرده و به خبرنگار ایکنا میگوید: استاد شهریار نعمت بزرگی برای شهرمان است و آثار و حضور معنویشان نقطه قوت است، نشانه این عظمت نیز خانه موزه استاد شهریار است که میتوان گفت از پربازدیدترین موزههای شمالغرب کشور بوده و این بازدیدها نشان از محبوبیت کمنظیر استاد در میان مردم دارد.
وی با تأکید بر اینکه بازدیدکنندگانی از اقصی نقاط کشور و حتی کشورهای همسایه به خانه موزه استاد شهریار میآیند، ادامه میدهد: خانه استاد ثبت ملی شده و در حال حاضر تلاش میکنیم لباسها و اموال منقول ایشان را ثبت ملی کنیم تا آثار ماندگارتر شده و این تاریخ ارزشمند به نسلهای بعدی انتقال یابد.
عیوضی به برنامههای مختلف شهرداری تبریز در سالروز وفات استاد اشاره کرده و میگوید: در قالب طرح «تبریز،دوستدار کودک» نیز تورهایی تدارک دیدهایم که اولین تورها مربوط به تور ادبی بوده و کودکان مناطق کم برخوردار را به خانه موزه استاد شهریار، خانه پروین، مقبره الاشعرا و... خواهیم آورد تا با تاریخ این دیار آشنا شوند.
رضا پورعلی، مدیر خانه موزه استاد شهریار نیز در ادامه با تشریح اقدامات مرمتی انجام شده، به خبرنگار ایکنا میگوید: در حال حاضر پرونده ثبت ملی اشیای شخصی استاد شهریار را پیگیری میکنیم و تمامی وسایل استاد نیز در راستای نگهداری و افزایش طول عمر با موادی مخصوص مرمت میشود. برنامههای آینده نیز به علت کم شدن بازدیدها در فصل سرما، در حوزه پژوهشی خواهد بود که جلسات نقد و بررسی اشعار استاد شهریار و از جمله آن است.
وی با تأکید بر اینکه بازدید از خانهموزه استاد شهریار تا ۲۹ اسفندماه برای علاقهمندان رایگان است، بیان میکند: در ایام تابستان روزانه بالغ بر ۱۰۰۰ نفر از این موزه ادبی بازدید میکنند و جزو موزههای پربازدید محسوب میشود که از اقصی نقاط کشور و همچنین خارج کشور و عموماً از آذربایجان و ترکیه بازدیدکننده دارد.
پورعلی با بیان اینکه بعد از وفات استاد شهریار این خانه به مدت سه سال مسکوت مانده بود که شهرداری تبریز اقدام به خرید آن کرده و طی یک سال مرمت کرده، میگوید: بعد از یکسال نیز این محل به خانه موزه تبدیل میشود و با توجه به اینکه در آن زمان خانه استاد جزو خانههای زیر ۱۰۰ سال قرار داشت و مشمول قوانین ادارهکل میراث نمیشد به همین دلیل شهرداری تبریز خریداری کرد تا اقدامات مراقبتی و... را انجام دهد.
وی با اشاره به ثبت ملی خانه موزه استاد شهریار در سال ۸۶، تصریح میکند: تمامی اشیای این خانه متعلق به استاد شهریار است که به نمایش درآمده است و با ثبت ملی این خانه موزه، قوانین نگهداری و مدیریت آن هم راستا با موزههای میراث فرهنگی شد.
مدیر خانه موزه استاد شهریار با بیان اینکه تعدادی از کتابهای خود استاد در این مجموعه نگهداری شده و تعدادی نیز توسط دوستانش اهدا شده است، میگوید: همه عکسهای موجود در این خانه موزه توسط سه عکاس برجسته شهرمان آقایان تقویمی، علی نخجوانی و جدیدالاسلام ثبت شده است.
وی اظهار میکند: لباسهای استاد نیز در خانه موزه به نمایش درآمده که شامل کلاه معروف، جلیقه پشمی، قلم و قلمدان، رواننویس، ساعت جیبی و سایر اقلام زندگی استاد بوده و همچنین دست خطها بهویژه اوراقی از قرآن کریم به خط خوشنویسی از استاد به یادگار مانده است، چراکه استاد یک سوم قرآن را با دستخط خودشان خوشنویسی کرده بودند و این اقلام چون منتسب به شاعری جهانی است، قیمت و ارزش والایی دارد.
صحبت را خاتمه داده و سری به زیرزمین خانه استاد میزنم، اتاقکهایی زیبا و سنتی میزبان بازدیدکنندههاست که در بخشی از آن نمایشگاهی از آثار هنرمندان جوان تبریز همچون سفال، سرامیک، نقطهکوبی و کالیگرافی از یک ماه قبل برپا شده و در روزهای پایانی خود قرار دارد.
در خروجی درب خانه استاد دفتری به همراه قلم قرار داده شده و بازدیدکنندگانی که قصد خروج دارند از دلتنگیهای خود و اشعار استاد بر روی آن مینویسند. آخرین نوشته بر روی دفتر خودنمایی میکند:
شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق، بخدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی...
مهری هاشم زاده - ایکنای آذربایجانشرقی
انتهای پیام