میرزا جبار عسگرزاده معروف به جبار باغچهبان در ۱۹ اردیبهشتماه سال ۱۲۶۴ در ایروان پایتخت کنونی جمهوری ارمنستان چشم به جهان گشود. او به شیوه سنتی و مکتب خانهای تحصیل کرد و ضمن آموزش در مکتب خانه، در کنار پدر کار میکرد. او در ۱۵ سالگی با مختصر سوادی که داشت، مجبور به ترک تحصیل شد و برای گذران زندگی، مدتی به قنادی و بنایی پرداخت. سرانجام جبار به دنبال تکمیل تحصیلات خود رفت و پس از مدتی، در مدرسهای که در ایروان به سبک جدید راهاندازی شده بود، به معلمی پذیرفته شد. باغچهبان در ۱۵ سالگی به ناچار آموزش را رها کرد و از خبرنگاران روزنامههای قفقاز و از فکاهینویسان روزنامه ملانصرالدین و مجله فکاهی لک لک شد.
با شدت گرفتن تهدیدها، قتل عامها و غارت مسلمانان قفقاز و ایروان توسط روسها و ارمنیهای مهاجر، باغچهبان به ناچار به همراه همسرش صفیه میربابائی در سال ۱۲۹۸ شمسی از راه جلفا وارد شهر مرند شد. او در آن وقت بیش از سی و چهار سال نداشت. جبار در مرند به شغل آموزگاری در مدرسه دولتی احمدیه مشغول شد. در اواخر اردیبهشت سال ۱۲۹۹ شمسی به تبریز منتقل شد. در این زمان جبار چون شیوه تدریس الفبای فارسی را نارسا دید روش تازهای برای تدریس آن به کار برد که موفقیت زیادی به همراه داشت. او ابتدا در تبریز کودکستانی را با عنوان باغچه اطفال دایر کرد و به همان خاطر خود را باغچهبان نامید. مدرسه ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفتهای زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت دکتر محسنی در تبریز دایر کرد؛ این کلاس جنب باغچه اطفال باغچهبان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به عمارت انجمن تأسیس شد. از همان زمان، نام خانوادگی خود را از عسگر زاده، به باغچهبان تغییر داد.
باغچهبان، در آن سال (۱۳۰۳ هجری شمسی) در تبریز به فکر تدریس به ناشنوایان افتاد و کار تدریس به کرولالها را با سه پسر ناشنوا آغاز کرد. باغچهبان در امر آموزش ناشنوایان، هیچ گونه تجربه قبلی یا دسترسی به کتاب و مقالاتی در این باره نداشت. او در پرتو تجربه شخصی، به نقش مهم حس بینایی و لمس اشیا در آموزش زبان به ناشنوایان پی برد. همچنین برای این کودکان، بازیها و کاردستیهای جدید و تزئینات و صورتکهای گوناگون ساخت. در واقع جبار باغچهبان با تأسیس این مدرسه، به طور رسمی به تعلیم و تربیت کودکان کر و لال که در دنیای سکوت به سر میبردند، پرداخت.
وی از سال ۱۳۰۷ خورشیدی با وجود دشواریهای وسیع چاپ و کلیشه، چاپ کتابهای ویژه کودکان را با نقاشیهایی که خود میکشید آغاز کرد. یکی از کتابهای وی با عنوان بابا برفی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده و شورای جهانی کتاب کودک آن را به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد. باغچهبان، با تأسیس دبستان ناشنوایان در تهران، به فکر اختراع دستگاهی افتاد که کودکان ناشنوا بتوانند از آن استفاده کرده و قادر به شنیدن باشند. به همین منظور، در سال ۱۳۱۲ دستگاهی اختراع کرد که ناشنواها از راه دندان و حس استخوانی، قادر به شنیدن صداها میشدند و این سمعک، وسیله انتقال صدا از طریق دندان به مرکز شنوایی بود. دستگاه یاد شده پس از تکمیل، به نام تلفن گنگ در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۱۲، به نام جبار باغچه بان در اداره ثبت اختراعات به ثبت رسید.
وی در سال ۱۳۲۲، جمعیت حمایت از کودکان کر و لال را تأسیس کرد و در سال بعد، مجلهای به نام مجله زبان منتشر کرد و در آن، روش خویش را در اختیار آموزگاران کلاس اول گذاشت. او طی سالها تعلیم و تربیت کودکان، به روشی دست یافت که امروز آن را روش ترکیبی میگویند. جبار باغچهبان در همین سال، کلاس تربیت معلم ناشنوایان را با همکاری دانشسرای مقدماتی، در آموزشگاه خود تأسیس کرد و بدین ترتیب، اولین گام در تربیت رسمی معلمان کودکان استثنایی برداشته شد. از ابتکارات ویژه باغچهبان در آموزش میتوان به روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان، آموزش روش حساب ذهنی به ناشنوایان، گاهنجار (گاهنما) وسیلهای برای نشان دادن پستی و بلندیهای اقیانوسها روی نقشه به کودکان، الفبای گویا و گوشی استخوانی یا تلفن گنگ اشاره کرد. سرانجام میرزا جبار عسگرزاده باغچهبان، پس از عمری تلاش در راه اعتلای فرهنگ ایرانی، در روز چهارم آذرماه سال ۱۳۴۵، در ۸۱ سالگی چشم از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت و در تهران به خاک سپرده شد.
انتهای پیام