در شبانگاه ۷ تیر ۱۳۶۰ آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند. این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری انجام شد. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روز سهشنبه ۳۰ /۳ /۱۳۶۰ طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند. سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، اعلام کرد که فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسئولان شاخص نظام را در بر گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
هفتم تیرماه ۱۳۶۰ بود. در مرکز شهر و در محل ساختمان حزب جمهوری اسلامی، ثانیهها باشتاب سپری میشد. چهرههای آرام دولت مردان و رهبران حزب، در فضای نیمه روشن ساختمان، بیانگر ایمانی شگرف بود. بانگ رسای شهید بهشتی در فضای تالار میپیچید و چشمها و نگاهها را در جذبهای جادویی فرو میبرد. و ناگهان،... دقیقهای بعد، صدای سهمگین انفجار بمب در مرکز شهر قلبها را لرزاند. سقف سالن با تکه تکه شدن قطعات بمب بر سر دولت مردان آوار شد و تلّ بلند خاک، پیکرهای زخمی و اجساد تکه تکه شده دولت مردان را پوشاند. ناگاه شهر در ماتم و بهتی عظیم فرو رفت و چهرههای مصمم و خشمگینِ مردم، با گامهای شتاب آلود و مشتهای گره کرده، به مقر حزب هجوم آوردند و با شعارهای کوبنده، فریاد زدند: «آمریکا، آمریکا ننگ به نیرنگ تو، خون شهیدان ما میچکد از چنگ تو.»
بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیرماه خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.
عامل انفجار هفتم تیر، فردی بهنام محمدرضا کلاهی، دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. او در حزب ارتقا یافت و مسئول دعوتها برای کنفرانسها و میزگردها و جلسات شد. ضمن آنکه مسئول حفاظت حزب نیز شد.
او بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی شد و نهایتاً از طریق مرزهای غربی کشور به عراق منتقل شد. او در عراق با یکی از اعضای سازمان ازدواج کرد. اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان شد.
پس از واقعه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ که منجر به شهادت آیتالله دکتر بهشتی و ۷۲ نفر از یارانش شد، حضرت امام(ره) به مظلومیت شهید بهشتی تاکید مینمودند و فرمودند: «آنچه که من راجع به ایشان متاثر هستم، شهادت ایشان در مقابل آن ناچیز است مظلومیت ایشان در این کشور بود…» (۸/ ۴/ ۶۰)
انتهای پیام