پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری خورشیدی و سرنگونی رژیم پهلوی، دست بیگانگان از کشور کوتاه شد. استعمارگران که همواره ایران را حساسترین منطقه راهبردی در دنیا برای دستیابی به اهداف اقتصادی و سیاسی خود میپنداشتند، نمیتوانستند وقوع این رویداد تاریخی را به منزله پایان یافتن منافع خود در ایران بپذیرند، بنابراین با تشکیل سازمانهای جاسوسی و به شهادت رساندن شخصیتهای برجسته انقلابی خواستند راه نفوذ در نظام نوپای جمهوری اسلامی را باز و طعم شیرین پیروزی را در کام ملت ایران تلخ کنند. به این دلیل توطئههای بسیاری را برای براندازی نظام اسلامی در سر پروراندند. کودتای نوژه از جمله این توطئهها بهشمار میرفت که سازمان سیا، رژیم بعثی عراق و تعدادی از نظامیان وابسته به رژیم پهلوی آن را طراحی کردند و با تشکیل یک هسته اطلاعاتی در ایران و پاریس به شناسایی نیروها و جریانهای سیاسی مخالف در داخل و خارج از کشور پرداختند.
این کودتا به دستور آمریکا با عنوان عملیات نقاب و همراهی شاپور بختیار نخست وزیر رژیم پهلوی با هدف بازگرداندن وی به کشور و اجرای حکومت نظامی طرحریزی شد. این عملیات قرار بود از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان آغاز شود. سازمان سیا اجرا ۰کردن این کودتا را ضربه نهایی بر پیکره نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران میدانست و برای انجام دادن آن با طراحی برنامهای دقیق، همه تجهیزات نظامی را در اختیار عوامل اجرای کودتا قرار داد.
در دیماه ۱۳۵۸ یکی از هواداران شاپور بختیار بهنام مهندس قادسی، نمودار سازمانی را تهیه کرد و نام آن را «نقاب» گذاشت. نام نقاب جمع حروف اول «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان دارای شورایی شامل مسئول تهران، مسئول امور شهرستانها، مسئول امور وزارتخانهها، مسئول امور دانشگاهها، انتشارات و تبلیغات، مسئول امور ایلات و مسئول امور چریکی بود. از نظر مسئولان نقاب، فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور بود و با تصوری که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ داشتند، فکر میکردند با سقوط تهران همه کشور تسلیم آنها میشود. سران کودتا برای شروع کار درصدد در اختیار گرفتن یک پایگاه نظامی برآمدند که دارای هواپیما، به تهران نزدیک، در خارج از شهر، عناصر آن قابل جذب و رهبران عملیات هوایی با پرسنل و اماکن آن آشنایی داشته باشند.
در سازمان نقاب شورایی بهنام «رئیس» توسط ابوالقاسم خادم، رضا مرزبان و قادسی تشکیل شد. «رئیس» دارای پنج شاخه به نامهای بافت، نگر، نشر، اطلاعات و عمل بود. در طرح اولیه کودتا، پایگاه یکم نیروی هوایی در مهرآباد بهعنوان مرکز ثقل کودتا انتخاب شد اما بزرگترین نقطه ضعف این پایگاه واقع شدن در مناطق مسکونی محصور و در دسترس مردم بود. به همین دلیل کودتاگران درصدد شناسایی پایگاهی برآمدند که دارای هواپیما باشد، به تهران نزدیک باشد، خارج از شهر باشد، عناصر مستعد و قابل جذب داشته باشد و رهبران عملیات هوایی کودتا حداکثر آشنایی را با پرسنل و امکان آن داشته باشند. پایگاه هوایی نوژه در همدان چنین ویژگیهایی داشت.
پایگاه سوم نیروی هوایی تا قبل از انقلاب «پایگاه شاهرخی» نامیده میشد. پس از پیروزی انقلاب، به «پایگاه حر» تغییر نام یافت. در پی نابسامانیها و اغتشاشات ضد انقلاب در غرب کشور در مرداد ۱۳۵۸ و صدور فرمان تاریخی امام در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ خطاب به نیروهای مسلح برای پاکسازی کردستان از عناصر آشوبگر، محمد نوژه از خلبانان پایگاه شاهرخی به کمک دکتر مصطفی چمران که مسئولیت فرو نشاندن نابسامانیهای غرب کشور را بر عهده داشت، رفت و پس از موفقیت در انجام مأموریت محوله، در مسیر برگشت به پایگاه هوایی به دلیل شلیک ضد انقلاب به هواپیما مجروح شد و هواپیمایش به کوه خورد و به همراه همکار دیگرش به شهادت رسید. با شهادت نوژه، نام پایگاه حر مجدداً تغییر کرد و پایگاه شهید نوژه نام گرفت.
کودتا قرار بود همزمان در تهران و شهرهای بزرگ اجرا شود و بیت امام در جماران، منطقه نخستوزیری در میدان پاستور، ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستاد مرکزی کمیته انقلاب اسلامی، پادگان ولی عصر(عج)، پادگانهای امام حسین(ع)، نوجوانان و خلیج، کمیته انقلاب اسلامی مناطق ۴ و ۹، محل برگزاری نمازهای جمعه در تهران و شهرهای بزرگ هدف بمبهای خوشهای و آتشزای حدود ۳۰ فروند هواپیما قرار گیرند و سازمان صدا و سیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران و پادگانهای حر، قصر و جمشیدیه با پشتیبانی حدود ۵۰۰ نفر از مزدوران پیادهنظام کودتاگر، اشغال شود.
انتهای پیام