میرزا یونس مشهور به میرزا كوچکخان در ۱۲۵۹ هجری خورشیدی در محله استاد سرای رشت دیده به جهان گشود و از همان اوان كودكی به خواسته پدر برای تحصیل علوم دینی راهی مدرسه مذهبی شد و پس از پایان تحصیلات به گروه آزادیخواهان پیوست، میرزا یونس در دورهای زندگی میكرد كه آزادیخواهان بهدلیل ظلم و ستم محمدعلیشاه قاجار و منفعتطلبیهای وی به مخالفت با او پرداختند. البته در این زمان بهدلیل وقوع جنگ جهانی اول، ارتش انگلیس از یک طرف و نیروهای عثمانی از طرف دیگر وارد ایران شدند و با زیر پا گذاشتن همه قوانین بینالمللی در خاک كشور پیشروی كردند. دولت وقت به خاطر ضعف و نداشتن نیروهای كارآمد، قادر به جلوگیری از این امر نبود. بهگونهای كه ارتش روسیه در گیلان و آذربایجان دست به چپاول زد و قدرت نظامی كشور زیر نظر افسران روس قرار گرفت، در چنین شرایطی میرزا یونس مقدمه تشكیل نهضت جنگل را فراهم كرد تا بتواند كشتی توفانزده كشور را به ساحل نجات برساند.
میرزا كوچکخان با ایده مبارزه نوعی وظیفه است، كار خود را آغاز كرد. او به همراه آزادیخواهان، مجمع روحانیون را تشكیل داد و فنون جنگی و نظامی را به یاران خود آموخت. وی پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی از طرف محمدعلیشاه قاجار با توطئه روسها و كشتار گسترده آزادیخواهان، در صدر گروهی برای فتح تهران و براندازی حكومت محمدعلیشاه قاجار راهی تهران شد، اما با مشاهده انحراف برخی از مشروطهخواهان به رشت بازگشت و در آنجا مبارزه خود را علیه نفوذ قدرتهای خارجی آغاز كرد. وی در نخستین گام سازمان اداری و نظامی گسترده «كمیته اتحاد اسلام» را در ۱۲۹۴ هجری خورشیدی تشكیل داد و توانست بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، كجور و تنكابن را زیر نفوذ خویش درآورد.
پس از آنكه زمینه مبارزه آشكار میرزا یونس و همفكرانش با عوامل استعمار و استبداد فراهم شد، آنان با صدور بیانیهای فعالیت این كمیته را در كسما منطقهای در بخش مركزی شهرستان صومعهسرا آغاز كردند و اینگونه تعداد زیادی به این گروه پیوستند، با گسترده شدن اعضای گروه اتحاد اسلام، نام آن به «نهضت جنگل» تغییر كرد. دولتمردان روسی با مشاهده پیشرفت این گروه در رشت، همه تلاش خود را برای نابودی جنبش جنگل به كار بستند، اما آنان در مبارزه با غیورمردان نهضت جنگل با شكست رو به رو و ناچار شدند پیام صلحی مبنی بر تسلیم نیروهای مسلح خویش به دولت وقت بفرستند تا بتوانند از نفوذ این جنبش بكاهند، اما میرزا كوچکخان جنگلی از پذیرش این پیام سرباز زد.
بنابراین دولت وقت با دخالت نیروهای انگلیسی مأمور سركوب نهضت جنگل شد و پس از درگیریهای بسیار میان نیروهای انگلیس و قزاق با نهضت جنگل، رشت به تصرف كامل نیروهای انگلیسی درآمد و اینگونه قرارداد صلحی با این جنبش امضا شد. اما این قرارداد به درگیریها پایان نداد، چنان كه نهضت جنگل بر دامنه مبارزه خود افزود، در این میان روسیه ارتش سرخ را برای سركوب این نهضت وارد بندر انزلی كرد. میرزا كوچکخان كه همواره منفعت كشور را در خطر میدید با مشاهده حضور ارتش سرخ در ایران به توافقی سطحی تن داد، اما این ارتش با تبلیغ علیه میرزا كوچکخان این توافق را زیر پا گذاشت، بنابراین میرزا یونس رشت را به همراه یارانش ترک كرد.
احمدشاه قاجار نیز با مشاهده حضور ارتش سرخ روسیه در انزلی، به رضاخان سردار سپه فرمان داد تا برای سركوبی این ارتش راهی رشت شوند، اما پس از چند برخورد سنگین در نتیجه با گفتوگوهایی توانستند این ارتش را برای ترک خاک رشت متقاعد کنند. در این زمان با توجه به بازداشت و كشته شدن بسیاری از یاران میرزا كوچکخان و بالا گرفتن اختلافها میان اعضای گروه جنگل، این نهضت بسیار ضعیف شد. چنانكه یاران میرزا یونس چون خالو قربان به وی خیانت كردند و برای رسیدن به هدفهای خود، به طراحی كودتای بازداشت و قتل میرزا كوچکخان پرداختند، اما این بزرگمرد با ذكاوت از نقشه آنها آگاه شد و به جنگل رفت. در این هنگامه خالو قربان و همراهان وی نیز دستگیر شدند. بعد از ایجاد شکاف در نهضت جنگل سرانجام در ۱۳۰۰ خورشیدی میرزا کوچکخان قبل از آنکه ارتش رضاخان به پیشروی ادامه دهد با تعداد اندکی از یاران خود برای جمعآوری قوا به طرف خلخال حرکت کرد که در کوههای تالش در برف و بوران گرفتار و در ۱۱ آذر ۱۳۰۰ خورشیدی به شهادت رسید و اینگونه نهضت جنگل پس از هفت سال مبارزه و پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار با شهادت میرزا کوچکخان به پایان رسید.
انتهای پیام